ششمین جلسه از دوره دهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی خیام نیشابوری در روزهای سه شنبه با استادی مسافر پهلوان احمد و نگهبانی مسافرغلامرضا و دبیری مسافرهادی با دستورجلسه تخریب های شیشه و مخدر های جدید و درمان آن با متد DST در تاریخ 24 تیر ماه1404 رأس ساعت 17 آغاز به کارکرد.
سلام دوستان احمد هستم یک مسافر:خوشحالم و شاکر خداوند بابت حضور در یک جلسه دیگر و آموزش گرفتن و خدمت کردن.معمولا میگویند هر دستور جلسه به هر کسی بیفتد ربطی به آن دارد ولی من ربطی به شیشه نداشتم و ان شاالله در آینده ربط را بفهمم.موضوع جلسه شیشه است و اکثر بچه ها میدانند که شیشه چه هست و در ماده های محرک دستهبندی شده و بسیار مخرب است و یک نقطه خیلی جالب که هفته پیش آقای مهندس صحبت میکردند این بود که نیازی نیست در مورد شیشه صحبت شود و شاید در سال آینده از دستور جلسه خارج بشود و این خیلی نکته جالبی بود که شیشه ای که تمام دنیا در آن مانده اند حالا نه اینکه شیشه .شیره تریاکی و حتی قرص را نتوانستند اند حلش کنند ولی آقای مهندس اینقدر راحت در موردش صحبت میکند که لازم نیست در مورد شیشه صحبتی بکنند و میخواهیم از دستور جلسات خارجش کنیم. این یعنی چه یعنی که ما یک پیروزی خیلی بزرگی بر یکی از ماده های خیلی خطرناک دنیا که کشورهای آمریکا و اروپا در درمانش مانده اند را درمان کرده ایم و این پیروزی بر یک تاریکی بسیار عمیق هست .برادر خانم من مصرف کننده شیشه بود و پدر خانمم یک موقعیت شغلی خوب در مشهد داشت و تمام تلاشش را کرد چه مالی آبرو و جانی که راهی باشد و از این شیشه جدایش کند حالا آنجا صحبت از درمان نبود فقط شیشه مصرف نکند از کمپ و دارو و... آخر سر هم برای روانپزشک و علاوه بر شیشه مصرف کننده تعداد زیادی قرص هم شد و اینقدر قرص استفاده میکرد زمانی کف دستش میریخت چند تا از قرص ها از دستش میفتاد متوجه آن نمیشد ولی هیج راهی برایش نبود. خوشبختانه در کنگره به درمان رسید و کسی که مصرف کننده شیشه بود قله ای نیست که در ایران نرفته باشد.ورزش میکند و در پارک ملت را مرتب دوچرخه سواری میکند و شش سال از رهایش میگذرد.برای تولید شیشه از علم استفاده شده ولی میوه علم یک میوه بدرد نخوری بوده است.هیچ گونه عشق و محبتی و انسانیتی در آن نبوده و فقط نفع و استفاده انسانی بوده ولی در کنگره برعکس یک علمی آقای مهندس به ما داده که میوه شیرینی داده و اکثرا مزه این میوه را چشیده ایم و با عشق و عقل و ایمان همراه است هر کس که وارد کنگره شود قشنگ میشود با علم کنگره این اتفاق میافتد با یک قیافه درب و داغان آمده ایم اینجا و حالا اگر کسی بیایید اینجا و بگویند که اینها همه مصرف کننده مواد مخدر بوده اند باورش نمیشود و کمتر کسی اثر مواد پیدا میشود و این علمی هست که میوه خیلی شیرینی دارد و ما از این علم استفاده کرده ایم و به رهایی رسیده ایم و حالا رهایی پایان کار ما است یا نه میگویند نه رهایی آغاز یک مسولیتی هست که بر عهده ما گذاشته شده است که این پرچم کنگره ادامه دار داشته باشیم و در دستمان نگه داریم اول برای خودمان و بعد برای خانواده و فرزند و جامعه خودمان .چه حساب و چه کتابی که فرزند من که راهنمای کنگره هستم معتاد نشود.همه ما خواسته ایم که مصرف کننده نشدیم اگر پسر من همین اشتباه را کرد تکلیفش چیست.اگر قرار باشد که من به رهایی برسم و پشت سر خودم را نگاه نکنم اگر های از همین آقایانی که اینجا نشسته اند از راهنمایان محترم که از قدیم های کنگره هستند اگر این افراد روزی که به رهایی رسیدند و میرفتند دنبال کارشان الان آیا ما و شما روی این صندلی نشسته بودیم .پس رهایی ما پایان کار ما نیست آغاز یک مسولیتی که به ما واگذار میشود تا راه کنگره را ادامه دهیم .با خدمت کردن با محبت با عشق و بخشش کردن راه را ادامه دهی. دوتا کلمه را من همیشه در لژیون به بچه ها میگویم اول خدمت کردن و دوم بخشش. لژیون سردار لژیون خدمت و بخشش کردن هست .وکمی از بدهکاری که به کنگره داریم را جبران کنیم نه اینکه کنگره به پول ما احتیاج داشته باشد.حتما که با پول تک تک بچه ها اداره میشود ولی احتیاجی به یک مسافر که به رهایی رسیده ندارد.این ما هستیم به لژیون سردار احتیاج داریم و پرداخت بدهی خودمان.در شعبه معدن که بودیم صحبت شد که چند نفر از بچه ها سرطان داشته اند.ولی دوست دارم آنقدر در کنگره بمانم که یک روزی آقای مهندس در یکی از دستور جلسات صحبت کنند که بگویند نیازی نیست در مورد سرطان صحبت بشود و راه درمان آن را پیدا کرده اند.من خودم دو تا از عمو هایم درگیر سرطان خون بودن و هیچ کاری نتوانستیم برایشان انجام دهیم و فقط آب شدنشان را نظاره کردیم.بازم هم ممنون که سکوت کردید و به صحبتهای من گوش کردید.

عکاس: مسافر علی ( لژیون یکم)
تایپ : مسافر هادی (لژیون چهارم)
بارگذاری: گروه خبری و سایت شعبه خیام نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
107