English Version
This Site Is Available In English

آخرین تزریق شیشه

آخرین تزریق شیشه

سیزدهمین جلسه از دور سی و هشتم کارگاه ‌های آموزشی ویژه مسافران کنگره 60 ، نمایندگی ایمان با استادی مسافر علی، نگهبانی مسافر فرهاد و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه " تخریبهای شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST" در روز دوشنبه 23 تیرماه 1404 ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
پیش از هر چیز، جا دارد از راهنمای خوبم، صمیمانه تشکر کنم که این فرصت را در اختیارم قرار دادند تا  این جایگاه را تجربه کنم و آموزش بگیرم.

در مورد تجربه‌ام از مصرف شیشه باید بگویم که حدود سه سال و نیم با این ماده درگیر بودم. در این مدت، به‌شدت در تاریکی اعتیاد فرو رفتم؛ به‌گونه‌ای که تصور نمی‌کردم روزی بتوانم بازگردم و به زندگی‌ام سروسامان دهم.

 

اولین بار، وقتی با "پایپ" آشنا شدم، فکر نمی‌کردم چه مسیر خطرناکی در پیش دارم. برخلاف خیلی‌ها، من از همان ابتدا مصرف روزانه را آغاز کردم. بعد از حدود یک سال و نیم، کارم به تزریق شیشه کشیده شد. شاید در روزهای اول میزان مصرفم کم بود، اما به ‌مرور، آن‌قدر وابسته شدم که شدیداً لاغر شده بودم و احساس می‌کردم در زندانی گرفتارم که زندان‌بان و زندانی‌اش خودم هستم؛ با این تفاوت که کلید رهایی هم در دستان خودم بود.

یکی از تخریب‌های شدید شیشه برای من این بود که دیگر صحبت‌های اطرافیان را نمی‌فهمیدم؛ گویی در دنیای دیگری زندگی می‌کردم. در گذشته، حتی با مصرف مواد دیگر، چنین حسی نداشتم. اما شیشه باعث شد دچار ترس و ناامیدی عمیق شوم. گاهی فکر می‌کردم آخرین تزریقی است که انجام می‌دهم،  واین بار پایان زندگی‌ام خواهد بود. مصرف من به جایی رسیده بود که در عرض یک روز و نیم یا دو روز، مقدار زیادی شیشه حدود نیم گرم مصرف می‌کردم.

وقتی وارد کنگره شدم، حدود ۴۰ سی‌سی OT مصرف می‌کردم و هم‌زمان تزریق شیشه هم داشتم. تا اینکه راهنمای عزیزم، آقا مصطفی، به من گفتند: «شیشه را کامل قطع کن و OT را تا ۱۶.۵ سی‌سی تیپر کن.»


در ابتدا باورم نمی‌شد. فکر می‌کردم حتی یک روز بدون شیشه زنده نمی‌مانم. اما به‌طرز عجیبی، این اتفاق به‌راحتی افتاد.
بعد از ورود به کنگره، شیشه به‌کلی از ذهنم خارج شد. به‌خوبی پله‌ها را کاهش دادم و در همان مقطع، با پیشنهاد راهنمایم، سفر سیگار را نیز آغاز کردم. آن سفر هم برایم بسیار راحت و لذت‌بخش بود و توانستم با موفقیت به پایان برسانمش.

به همه عزیزانی که تازه‌وارد هستند، می‌گویم: اگر به راهنمای خود اعتماد کنید و با دل و جان به آموزش‌ها گوش دهید، این مسیر سخت نخواهد بود.
از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید، از صمیم قلب سپاسگزارم.

در پایان از مسافران لژیون سردار و مشارکت کنندگان در گلریزان قدر دانی شد.

تایپ : مسافر حسن

تنظیم و ارسال مسافر : ابولفضل

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .