دومین جلسه از دور بیست و پنجم کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران شعبه تخت جمشید شیراز، با استادی راهنمای محترم مسافر محسن نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر عبدالرضا با دستور جلسه( قضاوت و جهالت )در روز پنجشنبه ۱۹ تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت۱۷:۰۰ اغاز به کار نمود

سلام دوستان محسن هستم یک مسافر :
موضوع صحبت امروز ما درمورد قضاوت است بیس اولیه قضاوت حس کردن است بدی را در دیگران حس میکنیم ، میبینیم یا میشنویم یا در پنج حس درون حسش میکنیم شاید همین قضیه ظاهری نباشد و در درون شخصی چیزی را حس میکنم این حس کردن بیس اولیه است و خواه ناخواه اتفاق میافتد ، دست خود آدم هم نیست ، مانمیتوانیم حسهایمان را ببندیم ،چشمهایمان رو ببندیم و یا گوشهایمان را ببندیم و در خیابان راه برویم ، تا اینجا اشکالی ندارد ،
اما از آنجایی قضاوت شروع میشود که ما در این مورد در درون خودمان قیاس انجام میدهیم و یواش یواش شروع به حکم بریدن میکنیم و وقتی حکم بریدیم در درون ما احساس به وجود میآید و حس منجر به احساس میشود و ما از دیگران یک احساس بد یا احساس خوبی پیدا میکنیم البته بیشتر اوقات و اصولاً ما به قسمت بد قضیه نگاه میکنیم یا همان نیمه منفی ، همه را پایینتر از خودمان میبینیم ، یعنی دوست داریم که اینجوری باشد ، که فلانی بد است فلانی بد است ،
یعنی اینکه من خوب هستم یا اینکه من از ایشان بالاتر هستم تا اینجای قضیه در درون اتفاق میافتد و احساس باعث کینه ، کدورت ، نفرت میشود و یواش یواش قیاس به وجود میآید ، و وارد قسمت بیرونی می شود . واین سیستم وچرخه تاریکی اندک اندک تو را به نا کجا آباد می رساند . پس در قسمت اولی که بیسش حس کردن است و در درون اتفاق میافتد و دست خود ما هم نیست ، حسش میکنیم . اما یکی از بزرگترین ونجات بخشترینها هم میتواند باشد
. یکی از بهترین راهها برای تزکیه و پالایش نفس و بیماریهای درونی هم میتواند باشد . همانطور که میبینیم یا حس میکنیم در درون دیگران چیزی را باید دوربین را به سمت خودمان بچرخانیم و از خودمان سوال کنیم اصلاً چرا من این را حس کردم؟ چرا حسادت فلان شخص را حس کردم ؟ می رسیم به اینکه سرد سردی میکشد و گرم گرمی را باید هم حسش درون من باشد که من آن را حس کنم اگر حسادت یک شخصی را من حس کردم حتماً حسادت در درون من هم وجود دارد که من حسادت را حس کردم درجه آن مهم نیست ممکنه ۵ درصد یا ۱۰۰ درصد باشد ولی هست این یکی از بهترین راهکارها برای تزکیه و پالایش نفس خودمان است
دیدن یک بیماری یعنی اینکه پنجاه درصد از راه را رفتید وپنجاه درصد دیگر درمان آن بیماری است یکی از بهترین راهها برای تزکیه نفس خودمان این است که تا چیزی را دیدیم دیگر نرویم به قسمتهای بعدی که قضاوت ایجاد شود اول باید به خودمان بگوییم چرا من حس کردم ؟ چرا من دیدم ؟ من چرا دروغ را فهمیدم پس من دروغ و حسادت و غیره در درونم هست که حسادت و دروغ دیگران را فهمیدم . حالا در مورد قضاوت صحبت کردیم . اکنون برای بهتر و قویتر شدن شعبهمان هم صحبت کنیم ،
دوستان اینجا مشارکت میکنیم و صحبت میکنیم شخصی قرار نیست شخص دیگری را قضاوت کند اگر کسی هم جاهل هست به خودش ربط دارد ، ما اینجا مشارکت میکنیم که انرژی بدهیم و انرژی بگیریم در کل ما در کنگره ۶۰ آدم خمار نداریم اصلاً انسان خمار را راه نمیدهیم یعنی تازه وارد هم که بیاید و بگوید من خمار هستم میگوییم برو مصرفت را به صورت متعادل انجام بده و بعد تشریف بیاور که بتوانیم با هم صحبت کنیم
در کنگره همه ما یا سفر اولی هستیم یا سفر دومی سفر دومی مثل من که ادعا دارم از همه دنیا نئشه ترم یا سفر اولی ها به میزان لازم و کافی دارو مصرف میکنند پس اینجا همه با یک انرژی وارد میشویم یا در کل بهتر بگویم ما یک کاسه ای پر از انرژی وارد میشویم اما نباید با همان کاسه انرژی از درب خارج بشویم باید این انرژی را اینجا صرف کنیم و انرژی جدید جذب کنیم
تایپ : راهنمایی محترم مسافر محسن
عکس: مرزبان خبری مسافر خدابخش
تنظیم و بارگزاری: مسافر محمد جواد
- تعداد بازدید از این مطلب :
149