زمان درباره همه چیز قاضی خوبی است. آقای مهندس در سیدی قضاوت و جهالت فرمودند: قضاوت احتیاج به پیشنیازهای فراوانی همچون ایمان، فرمان عقل، خودشناسی، علم، آگاهی، عدالت، آموزش، بیطرف بودن، صبر و تقوا دارد. اما جهالت پیشنیازی ندارد و به معنای عدم آگاهی و نادانی است.
برای جهالت به هیچ تلاش و هزینهای نیاز نیست؛ اما قضاوت و عدالت هزینه دارد. زمانی که جهالت باشد، ترس، ناامیدی و منیت به دنبالش میآید. در واقع صفات منفی مانند حرص، حسد و خرافات میوههای جهالت هستند. خودخواهی ثمره نادانی و جهالت است. نتیجه جهالت، عدم امنیت است. مصرفکنندگان به علت جهالت به سمت مواد مخدر کشیده شدند و با آموزش دیدن و رسیدن به دانایی، نه تنها مواد مخدر، بلکه ضد ارزشهای دیگر را نیز کنار گذاشتند. زمانی که خداوند انسان را آفرید، فرمود: من انسانی را از خاک خلق کردم؛ بدین منظور که ذرات موجود در خاک مانند سدیم، پتاسیم، کلسیم و آهن در جسم انسان نیز موجود است و با ویژگیهای خاص، که حتی به هیچ یک از نباتات، جامدات و حیوانات داده نشده و آن قدرت اختیار بود تا او بتواند راه خود را انتخاب کند. زمانی که انسان به مرحله میانه رسید، بر سر دو راهی تقوا و دیگری فجور قرار گرفت و به انسان اختیار و همچنین قدرت قضاوت داده شد.
آقای مهندس فرمودند، انسان موجودی است که از ابتدا گویی قاضی به دنیا آمده و مرتب در حال قضاوت کردن است. ما هر روز صبح که بیدار میشویم، مرتب در حال قضاوت هستیم که آیا این کار را بکنم یا نه! به این مکان بروم یا نه! و هزاران قضاوت دیگر که انجام میدهیم.هرکدام از راهها، چه تقوا و چه فجور، ممکن است هزاران شاخه شوند. در اینجا بود که خداوند یک عملیات شعبدهبازی انجام داد که برای یافتن گنج باید جستجو کنید. در زمان حرکت، یک راه مانند گلستان و دیگری مانند کویر و خارستان است. زمانی که وارد گلستان میشوید، در نهایت سر از جهنم درمیآورید، اما زمانی که وارد کویر میشوید، از بهشت و گلستان سر درمیآورید؛ بدین معنا که راه آسان به سختی و راه سخت به آسانی منتهی میشود.همچون کسی که برای بهدستآوردن ثروت با انتخاب راه آسان، دست به دزدی، رشوه و قاچاق زده و در کوتاهمدت به ثروت میرسد که نتیجهاش معلوم است. در مقابل، شخصی که با زحمت بعد از سالها به ثروت میرسد و خود و فرزندانش از آن بهره میبرند.
مسافرانی که در طول درمان با مشکلات برخورد میکنند، این راه خارستان است و گاهی میخواهند آن را به گلستان تبدیل کنند و گریزی به مواد میزنند. البته ظاهر آن گلستان است، اما از ناکجاآباد سر درمیآورند. این موضوع این را میخواهد مطرح کند که چیزهایی که به ما مربوط نیست، در مورد دیگران ما دخالت نکنیم. افکار و اندیشههای خودمان را بر پایه مثبت بگذاریم و اگر بیلزن خوبی هستیم، باغچه خودمان را بیل بزنیم. دوربین را روی خودمان بیندازیم و از خودمان فیلمبرداری کنیم و به این نکته اشاره میکند که قضاوت کار هرکس نیست. ما برای دیگران به داوری ننشینیم و برای اینکه قضاوت کنیم، به منابع اطلاعاتی زیادی نیاز داریم. پس بر حدس و ظن راجع به دیگران به داوری ننشینیم.
کسانی که به رهایی رسیدهاند، آموزش دیدند و به دانایی رسیدند که به صورت اتوماتیک مواد مخدر کنار میرود و همینطور خیلی از موارد ضدارزشی هم کنار میرود. من در کنگره وارد امور شخصی هیچ کسی نمیشوم و تجسس نمیکنم. انجام این کار برمیگردد به جهالت من برای قضاوت، پارامترهایی لازم است که باید رعایت بشود تا مراحل قانونی طی شود و ممکن است پرونده با داشتن قاضی و هیئت منصفه باز هم اشتباه کند. بنابراین اموری که به من هیچ ارتباطی ندارند، اگر در آنها وارد شوم، باعث تخریب من میشوند.
منابع: سیدی قضاوت و جهالت
نویسنده: همسفر عذرا رهجو راهنما همسفر مهین (عضو لژیون سردار)
رابط خبری: همسفر میترا رهجوی راهنما همسفر مهری (عضو لژیون سردار )
ویرایش و ارسال: همسفر پرنیان رهجوی راهنما همسفر سمیه (عضو لژیون سردار) دبیر سایت
همسفران نمایندگی باغستان کرج
- تعداد بازدید از این مطلب :
113