English Version
This Site Is Available In English

شنیدن کی بود مانند دیدن

شنیدن کی بود مانند دیدن

جلسه سوم از دوره سی و هشتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی رودکی با دستور جلسه《قضاوت و جهالت 》به استادی مسافر بابک، نگهبانی مسافر بیژن و دبیری مسافر علی‌اکبر، روز چهارشنبه مورخ ۱۴۰۴/۰۴/۱۸  ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

چکیده سخنان استاد:
سلام دوستان بابک هستم یک مسافر.
از استاد خودم آقا فرشاد حیدری سپاسگزارم که به من این فرصت خدمت گزاری را داده است که بتوانیم جلسه خوبی را برگزار کنیم. من بابک زمانی که سفر اول خود را تمام کردم، تازه متوجه شدم چه منیت‌ها و چه جهالت‌هایی در من وجود داشته است و باعث می‌شد کارهایی انجام بدهم که در شأن یک انسان نبوده است. در مورد دستور جلسه امروز که موضوع «قضاوت و جهالت» است، از نظر من باید جهالت وجود داشته باشد که قضاوت به وجود بیاید. مهندس در سخنانش می‌فرماید؛ که خود موضوع قضاوت دو دسته است؛ اولین مورد انجام قضاوت درست است  که مختص قاضی می باشد که با توجه به آگاهی و اسناد و مدارک موجود در مورد یک موضوع، عمل قضاوت را انجام می‌دهند که درست و اشتباه انجام دادن آن نیز به خود آنها مربوط می‌باشد. دومین مورد قضاوتی است که به مردم عادی مربوط می‌شود، که قضاوت کردن از روی جهالت می‌باشد. چون اگر جهل در من بابک وجود نداشته باشد قضاوت نمی‌کنم و کار هیچ کدام از انسان‌ها به من مربوط نخواهد شد. دلیلی که مرا مجبور می‌کند که شخصی را مورد قضاوت قرار بدهم ،آگاهی و اطلاعاتی است که من در مورد آن شخص مورد نظر ندارم و کارها و رفتارهای آن باعث تعجب من شده و من به اجبار شروع می‌کنم به انجام قضاوت در مورد آن شخص که باعث می‌شود من در تخیل خود یک قصه از گذشته و آینده آن شخص تصور کنم و یک فیلم سینمایی تخیلی نسبت به دیدگاه خودم در مورد آن شخص در ذهنیت خود بسازم. در کل قضاوت کردن از جهل سرچشمه می‌گیرد و من آن را برای خود به عنوان یک درخت تصور می‌کنم که ریشه آن را نادانی، ناگاهی، نداشتن تفکر درست، و خیلی از مسائل ضد ارزشی تشکیل داده‌اند، وقتی این درخت در صور پنهان من رشد می‌کند، میوه‌های آن خوشمزه و خوشرنگ به نظر می‌رسد و چون در صور آشکار نیست، توانا نیستم میوه‌های خراب آن را آن را تشخیص بدهیم. این میوه‌ها شامل نفرت، کینه، حسادت و خیلی از ضد ارزش‌های دیگری می‌باشد که در درون ما رشد کرده است. به همین دلیل  است که  مهندس دژاکام در سی دی وظایف رهجو توضیح داده‌اند، هنگامی که یک تازه وارد، وارد کنگره می شود، از همان لحظه اول باید این عمل قضاوت کردن را انجام ندهد، حتی تاکید کرده‌اند، هر شخصی که وارد کنگره می‌شود هر پست خدمتی و هر جایگاهی که دارد را باید پشت در کنگره جا گذاشته و وارد کنگره شود و مهم‌تر اینکه سر خود را با سر راهنمای خود عوض بکند، به این منظور که هیچ قدرت تفکری نباید داشته باشد و هیچ قضاوتی هم نباید انجام بدهد. در سی‌دی منیت استاد امین هم که در مورد مثلث جهالت توضیح داده است، مثلث جهالت شامل سه ضلع ترس، منیت و ناامیدی می باشد،  اگر ترس همراه انسان باشد و در وجود او ترس وجود داشته باشد جرات هیچ کاری را نخواهد داشت. پس ما زمانی که وارد کنگره می‌شویم باید بر ترس خود غلبه کرده، منیت خود را از بین ببریم و با امید و فراگیری آموزش‌های ناب کنگره ۶۰ و فرمان برداری از راهنما و قوانین کنگره بتوانیم مسیر پیش روی خود را طی کنیم تا بتوانیم به رهایی و سلامت جسم و روان خود برسیم. یک ضرب المثل جالب در مورد قضاوت «شنیدن کی بود مانند دیدن» هست،  و جالب تر اینکه من به این فکر می‌کردم ما در کنگره این آموزش را می گیریم که حتی در مورد چیز هایی که می‌بینیم هم نباید قضاوت کنیم و فرق آموزش های ناب  کنگره ۶۰ در همین می باشد .


نگارش؛ مسافر کاوه
ویرایش و بارگذاری؛  مسافر حسن
عکس؛  مسافر بابک
تهیه؛  مرزبان خبری، مسافر امید

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .