هشتمین جلسه از دوره پنجاه و یکم کارگاههای صبحگاهی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی پارک لاله، به استادی راهنمای محترم مسافر محمد، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر محمدجواد با دستور جلسه « قضاوت و جهالت » پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۴ ساعت ۶ صبح آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
.jpg)
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر، خداوند را شکر میکنم که در این روز بارانی کنار شما عزیزان هستم، خیلی خوشحال هستم از این که در کنگره۶۰ هستم و این اجازه به من داده شده که آموزش بگیرم و خدمت کنم، از گروه مرزبانی، نگهبان و دبیر جلسه هم تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم.
خیلی خوشحال هستم که میتوانم بین انسان ها قرار بگیرم و در جمع های مختلف حضور داشته باشم و جامعه من را به عنوان یک عضو میپذیرد زیرا در گذشته بزرگترین آرزوی من این بود که جامعه من را بپذیرد و این موضوع را مدیون جناب مهندس و کنگره ۶۰ هستم.
قضاوت یک نوع توانایی هست که خداوند آن را درون من قرار داده تا بتوانم از آن در مسیر تکامل خود استفاده کنم. زمانی که من ر سر یک دوراهی قرار میگیرم باید یکی از آن دو راه را انتخاب کنم و برای انتخاب کردن یکی از آنها باید قضاوتی را انجام بدهم، به هر مسیر یک براندازی داشته باشم و بعد حکم صادر کنم که کدام مسیر بهتر است.
به عنوان مثال من در سفر اول هستم و باید امروز به کنگره بروم اما یکی از اعضای خانواده به علت بیماری باید دکتر برود حال من باید ر اینجا قضاوت کنم که کدام کار درست میباشد اولویت درمان هست یا خدمت به خانواده که من همیشه با کمال احترامی که به خانواده دارم میگویم اولویت با درمان است زیرا خانواده من عصای دست مصرف کننده نمیخواهند، عصایی را نمیخواهند که اگر به آن تکیه کنند بشکند.
.jpg)
قضاوت به معنای تعیین تکلیف کردن و حکم دادن است، اگر به این کلمات دقت کنیم متوجه میشویم که قضاوت ه موضوع پر اهمیت و حساسی میباشد،اگر قضاوت نباشد من نمیتوانم خوبی یا بدی را انتخاب کنم.
یکی از آموزشهایی که من در کنگره گرفتم یین و یانگ بود به این معنا که هر چیزی که بتواند در راستای سازندگی یک فرد قدرتمند باشد به همان میزان نیز میتواند باعث تخریب فرد بشود.
قضاوت زمانی باعث تکامل در من میشود که همراه با دانایی و آگاهی باشد و من فقط خود را قضاوت کنم، مسیر زندگی خود و اعمال و رفتاری که در طول روز انجام میدهم را قضاوت کنم نه دیگران را.
حال اگر این توانایی که خداوند به من داده یعنی همان قضاوت را با جهل و نادانی ترکیب کنم و شروع به قضاوت کردن دیگران کنم آنجا نقطه سقوط من میباشد. زیرا زمانی که من رفتار فردی دیگر را قضاوت میکنم در حال تجسس در زندگی او هستم بنابراین ما خود افراد را قضاوت نمیکنیم بلکه افعال و رفتار آنها را قضاوت میکنیم
یکی از اتفاقاتی که با قضاوت کردن دیگران پدیدار میشود این است که نگاه من از روی خودم برداشته میشود و دیگر تاریکی وجود خود را نمیبینم و فقط به دنبال عیب و نقص و تاریکی وجود دیگران میباشم. ولی ما در کنگره یاد گرفتهایم که جهانبینی را برای تکامل و آرامش خودمان استفاده کنیم نه اینکه به دنبال اشتباهات اطرافیان باشیم و مدام اشتباهات آنها را به رویشان بیاوریم و آرامش آنها راهم بگیریم.

خداوند همیشه به مخلوق خود امیدوار است که روزی از تاریکی خارج و به سمت روشنایی باز میگردد اما من انسان با جهل و نادانی بسیاری که دارم چطور میتوانم برای انسانهای دیگر حکم صادر کنم
در وادی پنجم گفته میشود برای اینکه ساختارهای ذهنی خود مانند ثروت و سلامتی را تبدیل به ساختارهای عملی کنیم ابتدا باید آرامش را به زندگی خود برگردانیم
حال برای رسیدن به آرامش ۷ مورد ذکر شده که اولین مورد قضاوت نکردن است، بنابراین زمانی که دیگران را قضاوت میکنم از آرامش و تمام اهداف و مواردی که به آنها علاقه دارم خود دور خواهم شد.

تایپ/تنظیم/انتشار: مسافر محمد جواد
عکس: مسافر جواد
مرزبان کشیک: همسفر احمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
109