English Version
This Site Is Available In English

قضاوت و جهالت در کنار هم هستند

قضاوت و جهالت در کنار هم هستند

دوازدهمین جلسه از دوره شصت و هشتم کارگاه‌های آموزشی و خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی ابن‌سینا با استادی مسافر مصطفی، نگهبانی مسافر بهروز و دبیری مسافر خدابخش و با دستورجلسه «قضاوت و جهالت» چهارشنبه 18 تیر ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به‌ کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان عباس هستم یک مسافر.
خدا را هزاران بار شاکر و سپاس‌گذارم که این افتخار نصیب من شد که در این جایگاه قرار بگیرم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. در ابتدا از ایجنت محترم و گروه مرزبانی و نگهبان جلسه تشکر می‌کنم که این فرصت را به من دادند و سپس از راهنمای خوبم آقای ایمانی تشکر می‌کنم بابت تمامی زحماتی که برای من کشیده‌اند
و در نهایت از آقای مهندس و خانواده محترم‌شان صمیمانه سپاس‌گزارم که این بستر را فراهم کردند تا من عباس به درمان و حال خوب برسم در رابطه با دستور جلسه اگر بخواهم صحبت کنم باید بگویم به نظر من قضاوت و جهالت در کنار هم هستند اگر انسان بخواهد در زمینه‌ای قضاوت کند باید علم و اندیشه آن کار را داشته باشد، اگرمن بخواهم مکانیک شوم باید درس آن را بخوانم و در آن رشته مهارت کسب کنم تا بتوانم درست قضاوت کنم و کارم را به بهترین شکل انجام دهم.

اگر راستش را بخواهم بگویم من عباس در گذشته قضاوت می‌کردم اما الان کمتر قضاوت می‌کنم و باید به مرور تلاش کنم تا کمتر و کمتر قضاوت کنم. به نظر من افرادی که قضاوت می‌کنند جاهل هستند، باید علم قضاوت را داشت مثل قاضی که بر اساس ادله‌های مختلف مثل پلیس آگاهی، گزارش بیمه و کارشناس و اسناد دیگر قضاوت می‌کند. قاضی بر اساس شواهد پرونده‌ای را می‌خواند اما باز هم ممکن است دچار اشتباه شود و در تجدید نظر رای او نقض شود، و یا حتی در مراحل بالاتر با نظر قضات دیگر رای تغییر کند، پس قضاوت کار سختی است، وحتی کسی هم که علم قضاوت را دارد دچار اشتباه می‌شود.
پس من فقط می‌توانم برای خودم قضاوت کنم و در مورد کار و زندگی خودم قضاوت کنم. من وقتی ده سال پیش به کنگره وارد شدم خودم قاضی خودم شدم، و دیدم که حالم روز به روز بهتر می‌شود، قضاوت کردم که مرزبانان واقعا زحمت می‌کشند، قضاوت کردم که راهنماها بدون حقوق و مزد چقدر برای رهایی ما تلاش می‌کنند، این دستور جلسه در واقع برای خود ماست و مخصوص ماست.

اگر من در مورد خودم درست قضاوت کنم حالم خوب می‌شود و رها می‌شوم، فرمانبردار می‌شوم و خدمتگزار می‌شوم و در صورآشکار و پنهان به خودم خدمت می‌کنم، در واقع اشخاصی که درست خدمت کنند به مردم از طرف خداوند و کائنات برای آن‌ها مسیر باز می‌شود، من خودم را قضاوت می‌کنم که چهل سال مصرف کننده بودم، خودم را قضاوت می‌کنم که خانواده و اطرافیانم از اعتیاد بسیار آسیب دیدند، اگر من عباس در مورد راهنما، ایجنت خدمت‌گزاران و افراد کنگره قضاوت کنم، یعنی من جاهلم، اگر ما در کنگره به سفر اولی‌ها توصیه می کنیم که دوربینتان روی خودتان باشد به خاطر این است که درست خدمت کنند و به رهایی برسند.

اگر من توانستم این کارها را انجام دهم خیر این کار به خودم می‌رسد، قضاوت و جهالت را باید کم‌کم درمان کرد و کنار گذاشت، بنابر این من خیلی تلاش می‌کنم در کنگره به این آگاهی برسم که دیگران را قضاوت نکنم و سرم به کار خودم باشد، کنگره یک مکان امن و مقدس است که همه ما در آن به حال خوب رسیده‌ایم، اگر من بخواهم از کنگره صحبت کنم یا قضاوت کنم باید در گوشه‌ای بنشینم و با خدای خودم صحبت کنم که کنگره برای من چه کرده است؟ حال خراب، بیماری سرع، مصرف بالای قرص، خانواده از هم پاشیده، همه این مشکلات به واسطه کنگره حل شد و من به تعادل رسیدم، هیچ کس دست مرا نگرفت، پس خیلی ممنونیم از آقای مهندس که پای کنگره ایستاد و کار را به اینجا رساند که هزاران نفر به رهایی برسند، اگر در این شرایط کسی بخواهد کوچکترین قضاوتی در مورد کنگره بکند به نظر من کنگره برای او حرام است، درواقع در کنگره دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما بکاریم و دیگران بخورند، با شرکت در لژیون سردار با خدمت‌گزاری و حرکت در مسیر کنگره، می‌توانیم در این مسیر قدم برداریم. ممنونم از این که به حرف‌های من گوش دادید.

 

تنظیم و تایپ: مسافر احسان لژیون بیست و یکم
عکس: مرزبان خبری
نگارنده: مسافر اسماعیل لژیون بیست و یکم

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .