هشتمین جلسه از دور بیست و هفتم کارگاههای عمومی کنگره ۶۰ شعبه باباطاهر همدان به استادی مسافر محمود و نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر غدیر بادستور جلسه (قضاوت و جهالت) سهشنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمود هستم یک مسافر، خداوند را شاکرم که بار دیگر توفیق حاصل شد که در این جایگاه قرار گرفته خدمت کنم و از شما دوستان آموزش بگیرم. تشکر میکنم از آقای مهندس دژاکام که چنین بستری را فراهم نمودند که من محمود و امثال من بیایند در اینجا آموزش بگیرند و به تعادل برسند. تشکر از همه خدمتگزاران، تکتک آنها که دست به دست هم میدهند و این قطعات پازل را بخوبی در کنار هم میچینند تا من در این جایگاه و صندلی قرار بگیرم تشکر و سپاسگزاری میکنم. از راهنمای خوبم آقا عبدالله که با محبت مرا تنبیه و تشویق میکردند؛ تا زندهام من شاگرد و ایشان استاد بنده هستند و گوش به فرمان ایشان هستم.
دوستان ما انسانها اغلب فراموش کار هستیم روزهای تاریکی که داشتیم را زود فراموش میکنیم. آقای مهندس در یکی از سیدیهاشون فرمودند سلطان محمود یک غلام داشت به نام ایاز که این هر روز میرفت توی یک اتاق خلوت میکرد. تا اطرافیان به او حسادت کردند که این پولها را داخل اتاق مخفی میکند. سلطان محمود پشت سر ایاز رفت دید میرود داخل اتاق لباسهای چوپانی که داشته میپوشد تا گذشته را فراموش نکند و بداند از کجا به کجا رسیده و یادش نرود در گذشته چوپان بوده. من باید آنقدر وجود داشته باشم که بدانم کنگره برای من چه کرده است تا فراموش نکنم کی بودم، کی شدم و همیشه خدمتگذار کنگره60 باشم. دستور جلسه در رابطه با قضاوت و جهالت هست. دوستان قضاوت از جهالت میآید، جهالت یعنی چه؟ جهالت یعنی نادانی، مثلث جهالت ترس و ناامیدی و منیت است. وقتی که انسان این سه مورد را در وجودش داشته باشد قضاوت میکند. قضاوت کار هر کسی نیست؛ وقتی که من ترس، ناامیدی و منیت داشته باشم و آگاهی نداشته باشم، جاهلم و در مورد همه قضاوت میکنم. اصلا قضاوت کار من نیست،

قضاوت کار قاضی هست. درسته من قاضی به دنیا نیامدهام ولی خداوند زمانی که انسان را خلق کرد بر سر دو راهی قرار داد. یعنی هم به راه راست و هم به راه کج بهم اختیار داده است. هم مثبت، هم منفی ولی اختیار قضاوت به من نداده و فقط در مورد خودم میتوانم قضاوت کنم. مثلا میبینم یک راهنما با رهجو صحبت میکند، با خودم میگویم حتما در مورد من صحبت میکنند، سریع قضاوت کرده، حکم صادر میکنم و فوراً به اجرا میگزارم. ما آمدهایم در کنگره60 آموزش بگیریم که در مورد هیچ کس قضاوت انجام ندهیم اینجا فقط دوربین را روی خودمان زوم کنیم. به کسی تهمت نزنیم، ظن بد نبریم، گمان بد نبریم، غیبت نکنیم، همه این کارها از جهالت هست. کسی که اینجا دوربین را روی خودش زوم کرد قضاوت نکرد و درست سفر کرد به رهایی و تعادل میرسد. تعادل یعنی چی؟ تعادل یعنی برای مثال من و شما بتوانیم در این جلسه برای چند ساعت روی صندلی بنشینیم. پس بیاییم در مورد هیچ کس قضاوت نکنیم و فقط در مورد خودمان قضاوت بکنیم و یاد بگیریم که چکار باید بکنیم. قضاوت و تجسس در زندگی مردم در کلامالله آمده که حرام است. خوب و بد بودن هر انسان بستگی به خودش دارد. من با رفتار خودم باعث میشوم که به من بیاحترامی شود یا مورد احترام قرار بگیرم. الگوی ما آقای مهندس هستند که میفرمایند: من نه با زور بلکه با رفتار و اعمال خودم باعث میشوم که همه به من احترام بگذارند.
کینه یعنی چه؟ انسان مگر باید کینه و نفرت داشته باشد، اینها همه از ناآگاهی و نادانی میآید. طرف یک حرفی زد و رفت، دیگر نباید دنبال قضیه باشید، اگر دنبالش بروید این انرژی منفی برمیگردد به خودت و حق ندارد در مورد کسی قضاوت بکند. ما در زمان مصرف بر اثر جهالت و ناآگاهی اغلب با دیدن یک صحنه که دو نفر صحبت میکردند فورا میگفتیم در مورد من حتما صحبت میکنند شاید اصلا اون صحنه و موضوع به من ربط نداشت و من به دنبال آن انرژی منفی به طرف آن شخص میفرستادم.پس بیاییم دست به دست یکدیگر بدهیم آموزش ها را خوب دریافت کنیم و هیچ وقت در مورد کسی قضاوت نکنیم، قضاوت فقط مخصوص قاضی هست که در رابطه با آن درس خوانده و سواد و دوره گذرانده. باز هم ممکن است اشتباه کند با وجود اینکه اطلاعات و آگاهی از پرونده دارد ولی آن اشتباه با اشتباه من که قاضی نیستم خیلی فرق دارد. پس بیاییم این آموزشها را بخوبی اجرا کنیم، کسی را قضاوت نکنیم، انشاالله به رهائی و تعادل برسیم. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همه شما متشکر و ممنونم.


عکس و تایپ: مسافر اسماعیل (لژیون ششم)
تنظیم و ارسال: مسافر محمدرضا(لژیون هشتم) خدمتگزار سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
91