سخنی از دل در مسیر زندگی

همسفر فائزه
سخن دل
«با تفکر؛ ساختارها آغاز می‌گردد، بدون تفکر آنچه هست روبه زوال می‌رود.» همیشه معتقد بودم، سخنی که از دل بیرون بیاید، راستین است و بر دل می‌نشیند. حال قلم در دست گرفته‌ام و می‌خواهم از دلم بگویم و از احساسی که در این مدت داشته‌ام. هیچ زمانی تصور نمی‌کردم که نسبت به مکانی به‌نام کنگره‌۶۰، احساس خوبی داشته باشم و از انسان‌هایی که زمان اندکی است با آن‌ها آشنا شده‌ام؛ ولی اکنون با ندیدن آن‌ها دلتنگ می‌شوم. ابتدا بابت این احساس خوب از همه تشکر می‌کنم؛ سپس از بهترین انسانی که با روش درست، استعداد و توانایی‌‌اش، زندگی را به هزاران انسان برگرداند، متشکرم. بابت وجود شخصی که من را با کنگره۶۰ و تمام انسان‌های بامحبت آشنا کرد، از خداوند سپاسگزارم. اولین حسی که در اولین برخورد با آقای مهندس دژاکام داشتم، این بود که از خداوند خواستم، آقای مهندس سالیان سال در کنار خانواده، صحیح و سالم زندگی کنند تا تعداد بسیاری افراد از وجود ایشان بهره ببرند.‌ از تمام انسان‌های بامحبت و دلسوز کنگره۶۰ که درحال تلاش‌کردن و تزکیه خود هستند، تشکر می‌کنم، می‌دانم که در مقابل چنین انسان‌هایی که برای آرامش و زندگی ‌افراد دیگر تلاش می‌کنند، نمی‌توانم هیچ واژه‌‌ای پیدا کنم که بتوان این عزیزان را توصیف کرد. از همین‌جا از انسان‌هایی که باعث شدند تمام این حس قشنگ را تجربه کنم و باعث آرامش زندگی‌ام شده‌اند، سپاسگزارم. شاید رهجوی خوبی نباشم؛ اما راهنمایم همسفر ریحانه با تمام مشقت‌ها و سختی‌های مسیر، همیشه مرا با آغوش باز می‌پذیرد که قادر نیستم با هیچ کلمه‌ای آن را بیان کنم و درنهایت فقط می‌توانم از تمام انسان‌هایی که باعث شدند به آرامش و حال خوب برسم، سپاسگزار باشم و خداوند را بابت وجود کنگره۶۰ که در مسیر زندگی‌ام قرار داد، سپاسگزاری کنم.

همسفر آذر
مسیر زندگی
قبل از این‌که با کنگره آشنا بشوم، بسیار  ناامید بودم و اصلاً دوست نداشتم زنده بمانم و به زندگی‌کردن ادامه‌ بدهم؛ اما با ورود به کنگره، ارزش‌ها و ضدارزش‌های خودم را شناختم و با راهنمایی‌های راهنمایم، همسفر ریحانه و با آموزش و آگاهی‌دادن او توانستم از تاریکی به‌سمت روشنایی حرکت کنم. با گوش‌دادن و عمل‌کردن به صحبت‌های گهربار او که اطلاعات بسیار بالایی دارد، من را روشن کرد که یک همسفر باید اول وظیفه همسرداری خود را به‌نحو احسنت انجام دهد؛ همان‌گونه که راهنمایم گفت: اعتیاد بسیار سخت‌تر از سرطان است؛ چراکه در بیماری سرطان، یک قسمت بدن درگیر می‌شود؛ اما در اعتیاد، تمام بدن انسان درگیر است؛ بنابراین باید قوانین کنگره را آموزش بگیرم، رعایت‌ کنم و سپس آن‌ها را به اجرا درآورم تا حس‌و‌حال خودم و مسافرم خوب شود. از خداوند بزرگ بسیار سپاسگزارم که با چنین مکان مقدسی آشنا شدم تا از به‌هم‌ریختگی زندگی‌ام جلوگیری کنم و از راهنما همسفر ریحانه تشکر می‌کنم که قبول زحمت می‌کند و مسیر طولانی را طی می‌کند تا بتواند گروهی را به رهایی برساند، بهترین‌ها را برای این افراد خواستارم.

ویرایش: رابط خبری راهنما همسفر ریحانه (لژیون ششم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی وکیلی یزد