سلام دوستان هاجر هستم همسفر
قضاوت و جهالت دو مقوله مرتبط به هم هستند. قضاوت، به معنای اظهار نظر یا حکم دادن درباره دیگران یا مسائل است در حالی که جهالت به معنای نادانی و بیخبری است. قضاوت بر اساس جهالت، به این معناست که فرد بدون آگاهی و اطلاعات کافی، درباره دیگران یا موضوعی نظر میدهد و این نوع قضاوت میتواند منجر به اشتباه و آسیب شود. تفاوت قضاوت و جهالت: قضاوت، زمانی اتفاق میافتد که فرد در مورد موضوعی یا شخصی آگاهی داشته باشد؛ اما ممکن است این آگاهی کامل نباشد یا بر اساس اطلاعات ناقص و سطحی باشد. جهالت، به معنای عدم آگاهی و نادانی است. در این حالت، فرد اطلاعات کافی در مورد موضوعی ندارد و بر اساس حدس و گمان نظر میدهد. ارتباط قضاوت و جهالت: قضاوت بر اساس جهالت، یعنی قضاوت بدون آگاهی، میتواند عواقب ناخوشایندی به همراه داشته باشد، وقتی فردی بدون اطلاعات کافی در مورد دیگران قضاوت میکند، ممکن است دچار اشتباه شود و با قضاوت نادرست خود، به دیگران آسیب برساند.
راهکارهای دوری از قضاوت مبتنی بر جهالت، افزایش آگاهی: با مطالعه، تحقیق و کسب اطلاعات بیشتر میتوان از قضاوت بر اساس جهالت جلوگیری کرد. پرهیز از تجسس: قضاوت اغلب ناشی از تجسس در امور دیگران است، دوری از تجسس و تمرکز بر روی خود، میتواند از قضاوتهای نادرست جلوگیری کند. حفظ حرمت دیگران: با احترام گذاشتن به دیگران و در نظر گرفتن شرایط و موقعیت آنها، میتوان از قضاوتهای نادرست دوری کرد. یادگیری از اشتباهات: همه انسانها ممکن است در قضاوت اشتباه کنند. مهم این است که از این اشتباهات درس بگیریم و در آینده از آنها دوری کنیم. در نهایت، قضاوت؛ باید بر اساس آگاهی و اطلاعات کافی و با در نظر گرفتن جوانب مختلف موضوع باشد. دوری از جهالت و کسب آگاهی بیشتر، میتواند به ما کمک کند تا قضاوتهای بهتری داشته باشیم و از آسیب رساندن به دیگران جلوگیری کنیم.
وقتی در مورد کسی قضاوت میکنیم، آن در وجود خودمان است؛ باید اول طرف را بسنجیم و بعد او را قضاوت کنیم. من نباید وارد حریم دیگران شوم و چیزی که علم آن را ندارم قضاوت کنم، وقتی وارد کنگره میشوم نباید مرزبان و دیگران را مورد قضاوت خود قرار دهم، اگر من فرایند قضاوت را متوقف کنم کمکم این بزرها خشک میشوند. افکار بد، سیاه و کبود میشود. شهری که در آن زندگی میکنم، در جایی که استخدام میشوم، خوشم نمیآید و زود او را قضاوت میکنم. تزکیه و پالایش ندیدن تاریکی است؛ چون صفات ناپسند را در خود نمیبینم. جهالت؛ یعنی نادانی و اینکه اگر چیزی را بلد نیستیم بپرسیم. یک ضربالمثل میگوید: «دانایان هم دانند و هم پرسند و نادانان ندانند و نپرسند».
سلام دوستان سعیده هستم همسفر
برای قضاوت یک سری پیش نیازها لازم است، برای مثال عدم وابستگی، امنیت، آگاهی بیطرفی، منطق عقل، آرامش، بینش درست، دیدگاه مثبت و ... در مورد جهالت وقتیکه نوری نباشد تاریکیست و تاریکی همان جهالت و عدم آگاهی است. مواردی مثل ناآگاهی، نادانی، بیخدایی، وابستگی، ترس، ناامیدی، بیقراری، همه زاییده جهالت است؛ اما وقتی که نور بیاید تاریکی به خودی خود از بین میرود؛ پس وقتیکه آگاهی باشد ناآگاهی و جهالت از بین میرود.
خداوند فرمود: ما انسان را از خاک آفریدیم؛ یعنی هر عنصری که در خاک هست در وجود انسانها نیز هست. منیزیم، پتاسیم، آهن و... اینکه خداوند، انسان را از خاک آفرید و یک ویژگی خاص به او داد و آن این بود که از روح خود در او دمید و قدرت اختیار و اراده آزاد به او داد تا بتواند سرنوشت خود را خود تعیین کند و این موضوع از زمان الست میباشد؛ یعنی از زمان الست قدرت اختیار به انسان داده شد. انسان مدام در حال قضاوت است مدام بر سر دوراهی است، دوراهی نور و تاریکی، مثبت و منفی، تقوا و فجور که هر کدام نیز هزاران شاخه دارد. به انسان قدرت قضاوت داده شد که در مورد خود و مسیر خود لحظه به لحظه قضاوت کند و به اصطلاح کلاه خود را قاضی کنید.
انسان بر سر دوراهیها قرار میگیرد و اختیار دارد که مسیر خود را خود انتخاب کند، برای مثال اینکه اختیار دارد مصرف کند یا درمان کند، اختیار دارد ارزش را انتخاب کند یا ضدارزش را و برای این انتخابها خداوند یک شعبدهبازی هم قرار داده اینکه گنج را در جلوی چشممان نگذاشته، به اصطلاح گنج در ویرانههاست. وقتی انسان میخواهد حرکت کند یا قضاوت کند، دو راه در پیش دارد یکی راه گلستان، یکی راه آتش و شعبده بازی اینجاست که اگر راه گلستان را انتخاب کند نهایتاً به آتش و جهنم میرسد و اگر آتش را انتخاب کند نهایتاً به گلستان میرسد؛ یعنی انسان دو راه را در پیش رو دارد یک راه آسان و یک راه سخت که انتخاب سختی به آسانی منتهی میشود و راه آسان به سختی منتهی میشود، برای مثال کسی که میخواهد به استقلال مالی برسد سالها سختی میکشد، در صراط مستقیم به کسب درآمد میپردازد، پسانداز میکند تا به ثروت و آسانی میرسد. در مقابل کسی که از طریق فروش موادمخدر به یکباره به پول فراوان میرسد و نهایتاً خود را به تباهی میکشاند. مثال ماه رمضان که یک ماه انسان تزکیه نفس میکند، مراقب خورد و خوراک و رفتار خود است و نهایتاً علاوه بر سلامت جسمی به سلامت روان هم میرسد.
ما دو نوع قضاوت داریم قضاوت در مورد خود و قضاوت در مورد دیگری، مسئله جایی است که ما به قضاوت دیگران میپردازیم در امور شخصی دیگران دخالت میکنیم سوءظن میبریم، تجسس میکنیم و این کار از روی جهل، نادانی میآید و به همراه خود تاریکیها را دربر دارد؛ حتی یک قاضی هم که میخواهد قضاوت کند؛ باید دو طرف دعاوی را داشته باشد، مدارک کافی را بررسی کند و بعد از بررسی حکم صادر کند، که باز هم امکان خطا و اشتباه وجود دارد. حال این سوال پیش میآید، یک آدم عادی با یک حرف چهطور میتواند به قضاوت دیگران بنشیند و داوری کند، در حالیکه زندگی دیگران به ما هیچ ربطی ندارد. این کارها ریشهاش در جهالت است و جهالت با خود نادانی، کبر، غرور، خودمحوری و هزار صفات رذیله را دارد. به قول حضرت عیسی مسیح که خار را در چشم دیگران میبینیم؛ اما یل را در چشم خود نمیبینیم، هنر این است که ما به خود و انتخابهای خود توجه کنیم و به قضاوت خود بپردازیم و اگر بیل زنیم باغچه خود را بیل بزنیم. دوربین را روی خود و اعمال خود بیندازیم.
سلام دوستان لاله هستم همسفر
شناخت انسان يکی از آموزشهای ناب کنگره۶۰ است. در کنگره یاد میگیریم خودمان را بهتر بشناسیم تا بتوانیم در مسیر درست و راه راست قدم برداریم. دستور جلسه درمورد قضاوت و جهالت است. قضاوت؛ یعنی داوری کردن یا حکم دادن و جهالت؛ یعنی نادانی و ناآگاهی. برای جهل به پیشنیازی نیاز نیست خود جهالت ضدارزشها را با خود میآورد ضدارزشهایی مثل منیت، ترس، ناامیدی و همینطور قضاوت به مفهوم ناسالم آن که یکی از محصولات مثلث جهالت است.
قضاوت و جهالت رابطه نزدیکی با هم دارند انسان هر چه جاهلتر، قضاوتش بیشتر و هر چه سطح دانایی بالاتر برود، قضاوت کم و کمتر میشود. از روز الست که انسان خلق شد و پیمان بسته شد به انسان اختیار داده شد و به انسان قدرت قضاوت داده شد. انسان بر سر دو راهیها قرار دارد يک راه، راه ظلمت و يک راه، راه نور؛ چون انسان اختیار دارد و میتواند انتخاب کند. تاریکی و ظلمت چیزی از هستی نیست، اگر عدم نور باشد، تاریکی است. وقتی نور بیاید تاریکی خود به خود محو میشود، با تاریکی نمیتوانیم به جنگ تاریکی برویم فقط و فقط باید نور دانش، معرفت و دانایی بیاید تا تاریکی محو شود. من باید در مورد خودم و مسیر خودم قضاوت کنم و خودم را مورد کاوش قرار دهم و در مسیر ارزشها قدم بردارم، مشکل از جایی شروع میشود که در مورد دیگران قضاوت کنم؛ زیرا باعث میشود انرژی که باید صرف کار کردن روی خودم شود، صرف قضاوت دیگران شود، هیچ چیز مانند ذهن آرام نمیتواند کمک کند تا ضدارزشهای خود را ببینم و آنها را مورد تزکیه و پالایش قرار دهم.
انسان قبل از هر حکمی ابتدا در ذهن خود قضاوت را انجام میدهد که در کسری از ثانیه اتفاق میافتد، اگر یاد بگیرم ناظر بر افکار باشم میتوانم همانجا در ذهن خود این قضاوت را متوقف کنم تا این پندار تبدیل به گفتار و در نهایت رفتار اشتباه نشود؛ باید آنقدر تزکیه و پالایش انجام دهم که حتی در ذهنم قضاوت نکنم. استاد امین در سیدی قضاوت۹۳ میفرمايند: «اگر انسانی این را یاد نگرفته باشد و یاد نگیرد که کجا قضاوت کند و چه جوری قضاوت کند، کجا قضاوت نکند میتوانم بگویم، در تکامل خودش کاملا متوقف میشود یا حتی رو به عقب حرکت میکند».
من خیلی باید حواسم به افکارم باشد، طبق آموزشهای کنگره، علم و سواد اندک همیشه باعث خسارت میشود که یکی از پیامدهای آن قضاوت نادرست است، ما بسیاری از ضدارزشها را انجام میدهیم؛ زیرا از عواقب آن آگاه نیستیم. قضاوت دقیقاً مثل یک سد بسیار مقاوم و غیر قابل نفوذ عمل میکند، اگر این مسئله برای ما جا بیفتد جرأت پیدا نمیکنیم قضاوت کنیم. بهطور کلی افکار و اندیشه خود را بر پایه مثبت بگذاریم، دوربین را به سمت خودمان بچرخانیم و از خودمان فیلم بگیریم تا بتوانیم خود را بهتر بشناسیم و برای تزکیه و پالایش تمام تلاش خود را بکنیم.
رابط خبری: همسفر زکیه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون پنجم)
ویرایش: همسفر الهام رهجوی راهنما مهشید(لژیون چهاردهم)
عکاس خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون پانزدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی هاتف
- تعداد بازدید از این مطلب :
187