هنگامی که خداوند انسان را از خاک آفرید، به او قدرتی بینظیر بخشید که در سایر موجودات، گیاهان و جامدات یافت نمیشود: قدرت اختیار. این قدرت به انسان امکان میدهد تا میان دو راه، یکی را برگزیند؛ راه تقوا یا راه فجور. از این قدرت عظیم، محصولی دیگر پدید آمد که به قدرت دوم انسان بدل شد: قضاوت. انسان ذاتاً و به صورت فطری قاضی به دنیا میآید و از بدو تولد تا ابد، پیوسته در حال قضاوت است؛ قضاوت در امور کاری، خانوادگی یا مسائل روزمره شخصی که با آنها سروکار دارد و برای تحلیل وضعیتها و رفتارهای خود و دیگران از آن بهره میبرد. کلمه «قضاوت» در زبان فارسی به معنای داوری، حکم کردن، ارزیابی و تصمیمگیری در مورد یک موضوع یا مسئله است. کاربرد قضاوت در علم روانشناسی برای تحلیل رفتارها و در رشته حقوق برای برقراری عدالت، به خوبی قابل درک است.
به طور کلی، قضاوت کردن را میتوان در سه دسته اصلی جای داد؛ قضاوت در مورد خود: این نوع قضاوت، که به مسائل شخصی مربوط میشود، بسیار عادی و طبیعی است. اگر با تفکر صحیح و سالم همراه باشد، حتی میتواند موجب پیشرفت ما در زندگی شود. به قول معروف، «کلاه خود را قاضی کردن» به ما کمک میکند بسیاری از عیوب خود را ببینیم و برای اصلاح آنها قدم برداریم. در مسیر قضاوتهای روزمره و شخصی، شعبدهای رخ میدهد: دو مسیر در انتخابهای ما گشوده میشود. مسیر اول، که ظاهری فریبنده و چون گلستان دارد، در نهایت به دوزخ ختم میشود. مسیر دوم، مسیر خار و آتش است که دشوار مینماید، اما نتیجهاش دستیابی به همان گلستان (مسیر ارزشها) است؛ مسیری که در ابتدا سخت اما نتیجهاش شیرین و پایدار است.
قضاوت در جایگاه شغلی (قاضی): کسانی که شغل و وظیفه اجتماعی آنها ایجاب میکند به قضاوت بپردازند، در جایگاه ویژهای قرار دارند. این قضاوت شرایط خاصی دارد و پس از تحقیقات فراوان و جمعآوری مدارک معتبر، قضاوت عادلانه آغاز میشود. این فرآیند ممکن است ماهها یا حتی سالها به طول انجامد و گاهی با اشتباه نیز همراه باشد. قاضی هنگام صدور رأی، حضور هر دو طرف را لازم دانسته و بر اساس مدارک حقیقی حکم میدهد. این نوع قضاوت که در این بحث مورد نظر ما نیست، ارزشمند است. قضاوت در امور دیگران: این دسته از قضاوتها به مسائل شخصی افراد مربوط میشود که هیچ ارتباطی با فرد قضاوتکننده ندارد. فرد، پس از کسب اطلاعات ناقص درباره یک موضوع، شروع به تحلیل آن وضعیت یا رفتار میکند و در این مرحله وارد قضاوت میشود.
برای تکمیل اطلاعات خود طبق باورهایش، به تجسس در اموری میپردازد که هیچ ربطی به او ندارد؛ اینجا است که پلههای جهالت آغاز میشود. در ادامه، فرد به خود اجازه سرزنش دیگران را میدهد، زیرا خود را قاضی و دانای آن ماجرا میپندارد. پس از صدور رأی، شروع به بدگویی پشت سر دیگران میکند و سعی در انتقال رأی صادر شده به دیگران دارد. تمام این موارد، ناشی از جهالت انسان است. مهندس دژاکام در سیدی «قضاوت و جهالت»، جهالت را مترادف نادانی، یعنی نبود دانایی، دانش و آگاهی میدانند. در پی این جهالت، محصولاتی چون منیت، ترس، بخل و حسادت که زاییده جهالت هستند، پدیدار میشوند که هر یک ضد ارزشی محسوب شده و میتوانند باعث نابودی «شهر وجودی» انسان گردند. در حالت کلی، قضاوت عمل خوبی است، اما زمانی که با دانش اندک همراه باشد و بهخصوص در امور دیگران دخالت کند، باعث ایجاد مشکلات میشود.
این عمل که میتوان آن را جهالت نامید، گاه فرد را در مسیری قرار میدهد که حتی فرصت اصلاح آن را نیز از دست میدهد. قضاوت نادرست ریشه در جهالت دارد و پیامدهای زیانباری به همراه دارد، از جمله: آسیب به روابط انسانی: قضاوتهای نادرست باعث درگیری و تنش بین افراد و حتی در خانوادهها میشود و روابط عمیق انسانی را از بین میبرد. تبعیض و نابرابری: قضاوتهای نادرست ممکن است در مورد گروههایی از افراد جامعه اتفاق بیفتد و موجب سلب آسایش آنها شود که در نهایت به هرج و مرج و نابودی میانجامد. احساسات منفی: قضاوتها میتوانند باعث تخریب فرد، از دست رفتن اعتماد به نفس و بروز عوارض جانبی شوند. اینها تنها بخشی از پیامدهای قضاوت از روی جهالت است. کنگره۶۰ بر اصلاح ضد ارزشها تأکید فراوانی دارد و فراگیری چگونگی اصلاح آنها را ضروری میداند.
یکی از راهکارهای اساسی و بسیار مفید در این زمینه، افزایش آگاهی است؛ چرا که بدون آگاهی، جهالت و قضاوت از روی جهالت رخ میدهد. افزایش آگاهی از قضاوت نسبت به افراد جامعه یا خانواده جلوگیری میکند. همچنین، با گفتوگو و تعامل میتوان تا حدودی از قضاوت دست برداشت. شرایط افراد متفاوت است و هر کس در هر شرایطی، با توجه به آگاهی خود، تصمیم میگیرد. همانطور که گفته شد، در زندگی باید از قضاوت عجولانه و تجسس در امور دیگران پرهیز کرد. این آموزهها در کتاب آسمانی ما، قرآن کریم، به زیبایی بیان شدهاند. با نگاهی به آیه ۱۲ سوره حجرات و آیه ۳۶ سوره اسراء، دو نمونه از دستورات الهی در این زمینه را مشاهده میکنیم که ما را از قضاوت عجولانه و تجسس در امور دیگران باز میدارند. این آیات به ما یادآور میشوند که با همه افراد باید با عدالت و انصاف رفتار کنیم و از گمان و ظن بد نسبت به دیگران دوری کنیم، زیرا همین گمانهای نادرست، آغازگر قضاوت جاهلانه خواهند بود.
منابع: فرهنگ لغت دهخدا و معین، سیدی قضاوت و جهالت از مهندس و قضاوت استاد امین، کتاب عشق، ۱۴ وادی برای رسیدن به خود
رابط خبری: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هفتم)
نویسنده: همسفر خدیجه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هفتم)
عکاس: همسفر شهزاد رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دوازدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی وحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
38