سومین جلسه از چهل و یکمین دوره کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره 60 شعبه نیما یوشیج بهشهر به استادی مسافر ولیالله و نگهبانی مسافر سلیمان و دبیری مسافر محمدرضا با دستور جلسه:حرمت(چرا روابط مالی و کاری در کنگره ممنوع است) در روز سهشنبه مورخ 1404/04/10 رأس ساعت 17 آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ولیالله هستم یک مسافر.خداوند را شاکرم که این اجازه را به من داد تا در این جایگاه قرار باشم و آموزش بگیرم .از مهندس دژاکام و خانواده محترمشان سپاسگزارم که اینچنین مکانی را فراهم کردند تابهحال خوش نسبی برسم و بتوانم به زندگی خودم برگردم .از راهنمای درمانم آقا بهرنگ بینهایت متشکرم .این آرامش عالی که در زندگی دارم مدیون ایشان هستم .از ایجنت و مرزبانان سابق و جدید از تکتک عزیزانی که در نمایندگی نیما یوشیج بهشهر باعث این شدند. تا من ولیالله آموزش بگیرم و به درمان درست برسم سپاسگزارم .
حرمت (چرا رابطه مالی و کاری در کنگره ۶۰ ممنوع است)خب من ولیالله آموزش گرفتم هر دستور جلسهای که میآید آیا تأثیر و تغییراتی در زندگی من داشته یا خیر..در نوع گفتار و رفتار من و نگاهی که به اطراف و محیط پیرامونم دارم داشته یا نه.اگر تغییراتی ایجاد شد ،آن دستور جلسه را میتوان گفت برای من خوشایند و قابللمس بود.حالا حرمت .
من به میزان بالایی در زندگی گذشتهام حرمت و رعایت حریم را نمیکردم چون در تعادل روحی و روانی نبودم .شخصی که در تعادل روحی و روانی نباشد رعایت حرمت و احترام به بزرگتر و کوچکتر در ذهنش خطور نمیکند.و درک درستی از این موضوع ندارد .اما وقتی وارد کنگره شدم با آموزشهای درست به این مهم دست پیدا کردم .راهنما در حال آموزش دادن است شما ممکن است بشنوید چه میگوید .آیا این بهتنهایی مهم است؟شنیدن کافی نیست.مهمتر از آن این است چیزی که دریافت کردیم بلافاصله بعد از خارج شدن از محیط کنگره اجرایی کردیم یا نه.زمانی که مواردی که شنیدیم را اجرایی کردیم بهمرورزمان میشود برای خودمان .بر اساس تکرار و تمرین میشود برای من.وقتی با تکرار میگویم دودو تا میشود چهارتا این دیگر مال من است .در مسیر زندگی به درد من میخورد
(1).jpeg)
آیا ولیالله حرمت یک راهنما را نگه میدارد. آیا حرمت یک بزرگی را نگه میدارد. آیا رهجوی تازهواردی که باحال خراب وارد کنگره شد و حرف نامربوطی زد من ولیالله بجای تندی کردن و صدای بلند میآیم با آرامش و گفتار درست شخص را متقاعد کنم تا بماند! همهای چیزها نیاز به آموزش دارد انسان برای هر کاری نیاز به معلم دارد. معلم هست اما آیا من رهجوی خوبی هستم
من بهعنوان پدر خانواده باید ببینم به اگر چهار فرزند دارم هر چهار نفر به یک جایگاه میرسند؟ برادران من یکی روحانی شد یکی پزشک یکی معلم من شدم مصرفکننده. آیا تربیت پدر من ایرادی داشت؟ نه. رفتار من مشکل داشت. اگر من شنونده خوبی بودم و بعدازآن اجراکننده خوبی میبودم طور دیگری رقم میخورد. در کنگره ۶۰ هم به همین شکل است
لژیون حریم دارد راهنما حرمت دارد. یادم هست آقا بهرنگ تأکید داشتند شما در جایگاهی که هستید باید خودت را در موقعیت راهنمایی ببینی و حریمی برای خودت داشته باشی. منزلی که اطرافش حصار و دیوار نباشد هر چیزی وارد آن میشود.
ما همین هستیم باید حریم و حدودی برای خود داشته باشیم. هر چیزی در هستی یک حریمی برای خودش دارد. به دنبال حریم احترام میآید. من باید احترام آن محیط و آن شخص را داشته باشم. من اگر به آن شخص احترام بگذارم آن شخص به من احترام میگذارد.
رابطه کاری و مالی در کنگره ۶۰ ممنوع است. تازهواردی بود آمد برای پکیج گفتم نیازی ندارد بگذار برای جلسه بعد. ایانمی توانستم مبلغی به او بدهم؟ آیا ضروری است؟ اشکالی ندارد بگذار جلسه بعد بیاید و پول تهیه کند تا پکیج را خریداری کند. شاید پولی که من به او میدادم شخص نتواند فردا آن را به من بازگرداند از درمان بازخواهد ماند. مقصر کیست. من ولیالله. اگر ندهم به خاطر خود شخص است.
رابطه کاری مالی به این صورت است که مثلاً شما رابطهای برقرار کردید و بعدازآن به مشکلی برخوردید. بلافاصله پای کنگره میآید وسط. بدون شک مسیر کنگره که ایرادی ندارد. من ایراد دارم من نتوانستم آموزشهای کنگره ۷۰ را در خودم نهادینه کنم. مواردی که کنگره میگوید بدون شک پشت آن کوله باری از تجربه است.
ممنونم با سکوتتان به صحبتهای بنده گوش دادید.
تایپ و ویراستاری : مسافر محمد جواد لژیون هشتم
عکس و بارگذاری : مسافر مقدد لژیون پانزدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
49