جلسه چهاردهم از دور دهم، با استادی راهنمای وایت آقا سعید چنگانیان و دبیری مسافر عباس، سهشنبه 10 تیر 1404 ساعت ۱۵:۳۰ با موضوع “حرمت کنگره ۶۰ و چرا روابط مالی و کاری در کنگره ممنوع است شروع بکار نمود
سیدی امواج بازدارنده ذهن این امواج از ذهن نشأت گرفته و در آن میچرخند. این امواج را به حسهایی مانند حس انتقام، کینه، خشم، ترس و ناامیدی تشبیه کردند و تاکید نمودند که نباید در مسیر این حسها قرار گرفت. این حسها مانند موجی به ذهن ما هجوم آورده و ما را درگیر میکنند. بنابراین، لازم است این حسها را بشناسیم و با آنها مقابله کرده یا کنارشان بگذاریم. به عنوان مثال، برای مقابله با موج ترس، باید با آن روبرو شد، مثلاً با مشارکت کردن یا در دل ترس رفتن. ترس میتواند ما را گمراه کند و از انجام کارها باز دارد. اگر بفهمیم که این موج ریشه در کدام حس دارد (مثلاً خشم زیرمجموعه منیت است و یأس زیرمجموعه ناامیدی)، میتوانیم بهتر با آن مقابله کنیم. حسهایی که زیرمجموعه منیت هستند مانند خشم، انتقام، حسادت، قضاوت، غیبت و عیبجویی را باید رها کرد و به حس وسوسه نیز نباید پاسخ داد. این حسها مدت زمان کوتاهی دارند اما تخریبشان بسیار زیاد است. اگر به وسوسه پاسخ داده و سیگار بکشیم، هم خودمان را از تعادل خارج کرده و حالمان را خراب میکنیم و هم نافرمانی کرده و در زندگی با مشکلات متعددی روبرو میشویم. نافرمانی باعث میشود کسی به فرمان ما گوش نکند و همچنین به معنای بیاحترامی و شکستن حرمت است.
حرمت کنگره ۶۰ و ممنوعیت روابط مالی و کاری در کنگره ممنوع است. که حرمت به معنای “حرام” و “حریم” و “احترام” است. در کنگره گفته میشود که هر کس وارد این مکان میشود باید حرمتهای آن را نگه دارد، زیرا کنگره مکانی امن و مقدس است. تقدس کنگره به دلیل وجود افراد خوب و انرژی ناب آن است و هر زمان که انرژی ما کم باشد، با حضور در کنگره حالمان خوب شده و انرژی میگیریم.
کلمه “حرمت” باید در ما لرزه بیندازد، چرا که به معنای احترام است. اگر حرمت کنگره، حرمت راهنما یا حرمت صندلی که برای ده ماه زحمت کشیدهاند را نگه نداریم و غیبت کنیم، قانون عکسالعمل طبیعت دامنگیرمان خواهد شد: “هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی”. در دوران مصرف، حریم ما مورد تاخت و تاز قرار گرفته بود و نیروهای منفی و شیطانی فرمان میدادند و حریم ما امن نبود؛ شبها کابوس میدیدیم. اما وقتی وارد کنگره شدیم، سیگار را درمان کردیم، دارو را به موقع مصرف کردیم و به حرف راهنما گوش دادیم، این نیروهای منفی و شیطانی از جسم ما رخت بربسته و جای خود را به ایمان میدهند. ایمان از امنیت میآید و وقتی جسمی امن داشته باشیم، نوری و آرامشی در صورت ما پدیدار میشود. مومن کسی است که دیگران در کنارش احساس امنیت کنند، نه لزوماً کسی که اهل نماز و سجاده است. وقتی حریم ما امن شد، احترام به دنبال میآید. اگر احترام بگذاریم، احترام متقابل دریافت خواهیم کرد. رعایت حرمت کنگره و راهنما هیچ مشکلی پیش نمیآورد.
در سفر اول، قانونی وجود دارد که هیچ دو نفر سفر اولی نباید هیچگونه رابطه با هم داشته باشند، چه مالی و چه رابطه شخصی و رفاقت. ما در کنگره با هم هستیم، اما بیرون از آن رابطهای نداریم و فقط در حد یک سلام و احوالپرسی. اگر این حرمتها و احترامها را رعایت کنیم، هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد.
تایپ : مسافر حسین لژیون وایت
ارسال : مسافر عسگر
- تعداد بازدید از این مطلب :
90