جلسه پنجم از دوره پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی پردیس با استادی همسفر زهرا، نگهبانی همسفر فیروزه و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه "حرمت کنگره۶۰، چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟" روز سهشنبه ۱۰ تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpeg)
سخنان استاد:
در نوشتار حرمت کنگره شصت میگوید: کنگره مکان مقدس و امنی میباشد که هر شخصی با ورود در این مکان باید حرمت آنرا حفظ نماید، در ابتدای بند با من سخن میگوید که: مکانِ مقدس و امن! که با رعایت کردن حرمت این مکان شکل گرفته است، اگر همان ۲۶ سال پیش این قوانین و حرمتها رعایت نمیشد اصلا چنین بنایی وجود نداشت و به ویرانه تبدیل میشد اما با رعایت کردن همین حرمتها بود که مکانِ امن و مقدسی به وجود آمد و باعث تغییرات شده است، چه تغییراتی؟ انسان ها را از خاکستر تبدیل به ققنوس و سیمرغ میکند. اگر کسی بخواهد این حرمت ها را از بین ببرد خودش به بیراههها میرود و کنگره از بین نمیرود چون امروزِ کنگره آنقدر قدرمند است که اگر کسی بخواهد تخطی بکند خود آسیب میبیند و در سیدی گردباد سبز هم میگوید که اگر منِ زهرا بخواهم این قوانین و حرمت ها را بشکنم و از جنس کنگره نباشم، در اطرافِ این گردباد قرار میگیرم و همین اطراف گردباد من را به بیرون پرت میکند، اما اگر در مرکز این گردباد قرار بگیرم و در چهارچوب و حرمت و قوانین آن را رعایت کنم باعث میشود همراه با اوج گرفتنِ این گردباد من نیز اوج بگیرم و به ارتقاء برسم و این موضوع بسیار زیباست.
تمامی بندهایی که در نوشتار حرمت کنگره۶۰ وجود دارد تجربهی بازه زمانی 26 سالِ است؛ اگر من در انجام پیشِپا افتاده و ساده ترین موردی تخطی کنم و حرمت را رعایت نکنم باعث میشود که خودِ من تبدیل به خاکستر بشوم، اما همین ساده ترین چیزهاییکه منِ زهرا فکر میکنم را انجام بدهم و آن حرمت و قوانین را رعایت بکنم باعث میشود که محرمِ کنگره بشوم و از این مسیرِ نور خارج نشوم؛ با رعایت این حرمت ها جنسِ شهر وجودیِ من کنگره ای میشود و کنگره من را از خودش میداند و به خانه و خانوادهی من تبدیل میشود؛ و آنموقع در صورِپنهان برای من سنگ تمام میگذارد، غوقا میکند و من را به ارتقاء میرساند. برای اینکه به آن ارتقاء برسم باید چهکار کنم؟ باید محرم کنگره باشم، در حالت عادی هیچکدام از ما محرم نیستیم و برای اینکه محرم بشوم باید صور ظاهر و صور پنهان من کنگرهای باشد که لازمهی آن اجرای قوانین و حرمت کنگره است تا بتوانم در این مسیر نورِ کنگره جاودان و برقرار باشم و پیشرفت کنم.
چرا روابط مالی و کاری در کنگره ممنوع است؟ در این بازه زمانی ۲۶ سالِ کنگره همهی ما میدانیم که کسی بیشتر از آقای مهندس نمیفهمد و هیچ شخصی از ایشان بالاتر نیست؛ زمانیکه میگویند ممنوع است حتما مواردی را مشاهده کردهاند چه بسا افرادی که روزگارشان به قهقرا کشیده شد؛ باید بدانم که این روابط در هر جایگاهی که باشم: چه سفر اول، چه سفر دومی، چه راهنما، چه راهنما با راهنما و حتی دیدبان فرقی نمیکند چون این روابط خارج از چهارچوب است و من را به خاکستر مینشاند. مگر هدفِ من از کنگره آمدن دوست پیدا کردن، بده بستان و روابط مالی بود است؟! خیر، نباید فراموش کنم که هدف من از آمدن به کنگره چه بوده است؛ هدف من درمان اعتیاد بوده است و به این مکان برای درمان اعتیاد مسافر و درمان اعتیاد خودم آمدم. چرا درمان اعتیاد خود؟ حتما صورت مسئلهای در درونِ من بوده که در کنار این مسافر قرار گرفتهام و باید درس آن را آموزش بگیرم و به ارتقاء برسم، باید خود را درمان بکنم؛ این هدف را فراموش نکنم که در کنارش به آن آرامش نسبی زندگی و ارتقاء برسم و بتوانم خدمت کنم، حتی اگر سالها گذشته باشد این موضوع را همیشه به یاد داشته باشم که برای درمان اعتیاد وارد این مکان شدهام تا به گفتهای استاد عقاب سفید بتوانم از حلقهای به حلقهای دیگر راه بیابم، چرا که اگر تخطی کرده و وارد حاشیه بشوم قطعا این منِ زهرا هستم که ضرر میکنم.
در ادامه معرفی راهنما همسفر مژگان راهنمای لژیون دوم

رهایی ۴۰ سیدی همسفر ماهرخ رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)

.jpeg)
مرزبان کشیک: مرزبان همسفر معصومه
تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
عکاس: همسفر انسیه و همسفر ماهرخ رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ارسال: همسفر ندا دبیر سایت
همسفران نمایندگی پردیس
- تعداد بازدید از این مطلب :
149