جلسه نهم از دوره سیوهفتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰ شعبه شیخبهایی با استادی راهنما همسفر نسیم، نگهبانی همسفر مرجان و دبیری همسفر هستی با دستورجلسه «حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟» روز دوشنبه ۹ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند مهربان را بسیار سپاسگزارم که توفیق خدمت در این جایگاه را به من داد تا بتوانم انرژی بگیرم. از ایجنت و نگهبان که به من فرصت خدمت دادند بسیار تا بسیار سپاسگزارم و خوشحال هستم که امروز بعد از دو هفته، روی تک تک شما را میبینم؛ به محض ورود به شعبه و دیدن فضای بسیار عالی، انرژی مثبت زیادی به من وارد شد که حال مرا بسیار خوب کرد و سبب شد تا بتوانم با آرامش بیشتری صحبتهای خود را آغاز کنم.
دستور جلسه امروز همانطور که دبیر اعلام کردند دو بخش دارد «حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟»؛ در اینجا از کلمه ممنوع استفاده شده است؛ ما برای «حرمت» در کنگره نوشتاری داریم که آن را در اول جلسه نگهبان قرائت کرده و برای تأکید بیشتر نیز، در آخر جلسه دوباره توسط نگهبان قرائت میشود؛ در بخش اول این نوشتار آمده است: «کنگره، مکان مقدس و امنی میباشد که هر شخصی با ورود در این مکان باید حرمت آن را حفظ نماید»؛ در این بخش، درباره مقدس بودن کنگره ۶۰ صحبت میکند. چرا کنگره مکان مقدسی است؟ آیا آن قداست مربوط به اشخاصی است که در کنگره هستند؟ استاد امین دژاکام میفرمایند: خیر، کنگره به این دلیل مکان مقدسی است که در آن عمل نیک و خیر انجام میشود.
همان تغییرات است که یک انسان، از ترس به شجاعت، از نفرت به عشق، یک مصرف کننده به یک انسان سالم و من از یک همسفر بیتعادل به همسفر باتعادل تبدیل میشوم و تمام اینها فعلهای نیکی هستند که در این مکان اتفاق میافتد.
در بخش دوم، امن بودن عنوان میشود؛ شما فرض کنید در ورزش فوتبال ممکن است درگیریهایی بین بازیکنان در بازی رخ دهد؛ چگونه ما که در کنگره با جمعیت سیصد، چهارصد نفر با عقاید، ایمان، مذهب و تفکرات مختلف جمع میشویم، کنار هم آرامش و امنیت داریم؛ این امنیت از کجا میآید؟ دقیقاً از آموزش، حرمت و قوانینی که برای ما وضع شده است. هر شخصی آموزش میگیرد و تفکر او بالا میرود و این خود ما هستیم که مجری قوانین میشویم؛ زیرا ما در کنگره، پلیس و انتظامات نداریم؛ بنابراین چطور اینقدر زیبا این نظم برقرار است؟ به این دلیل که تکتک ما آن را رعایت میکنیم و به واسطه حرمت و قوانین، آموزش میگیریم.
بخش دوم به این میرسد که «چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ۶۰ ممنوع است؟». من برای خود همیشه این مثال را میزنم؛ زمانی که بخواهی برای یک بچه توضیح دهی که یک جسم داغ است؛ نمیتوانی به صورت علمی بگویی که این جسم داغ است و به او دست نزن؛ زیرا بچه یک یا دو ساله مفهوم داغی را متوجه نمیشود و باید با یک سری کلمات مانند: جیزه یا اوخ میشوی به او نشان دهیم که نباید آن کار را انجام دهد؛ ولی در کنگره همیشه برای من خیلی زیبا دلیل این که چرا نباید این کار را انجام دهم و ریشه آن باز شده و توضیح داده میشود.
من دو مثال میزنم و مابقی را شما در مشارکتها در مورد تجربیات خود بگویید. در مورد رابطه مالی؛ اگر ما در کنگره بده بستان مالی انجام دهیم، باعث به هم خوردن تعادلمان میشود. آقای مهندس حسین دژاکام میفرمایند: کنگره مثل یک حمام میماند؛ ما در حمام عمومی جسم خود را تمیز میکنیم، اما کنگره روح ما را جلا میدهد.
برای این که در این مکان تمرکز داشته و بتوانیم آموزشها را دریافت کنیم، باید حرمتها اجرا شوند؛ شما فرض کنید من اگر بخواهم به کسی پول قرض بدهم، باید مدام حواسم به آن شخص باشد که آیا به کنگره آمده یا نیامده است و آن شخص هم که از من پول قرض گرفته، مدام باید چشمش به این باشد که من را نبیند و خجالت نکشد و اینها همه باعث آسیب میشود؛ بنابراین بهتر است که این کار انجام نشود.
در مورد رابطه کاری؛ این که برای کسی کار پیدا کنم یا پیش من کار کند. شاید سؤال شود چرا جناب آقای مهندس حسین دژاکام که در همه چیز صاحبنظر هستند؛ چرا برای مسافرها تدبیر و تفکر نکردهاند؟ در کنگره که جمعیت زیاد است! یک شغلی انجام شود؛ در اینجا برای این که یک ساختار به هدف خود برسد، فکر میکنید لازمه آن چیست؟ این است که تمام تمرکز و انرژی روی آن هدف خاص باشد و طبق فرمایش جناب مهندس، هدف ما فقط درمان است؛ اگر بخواهیم به شغل، کاریابی، بحثهای سیاسی و مطالب دیگر بپردازیم از هدف اصلی که درمان مسافران است دور میشویم.
ما یک حرمت و یک قوانین داریم که حرمتها از قوانین بالاتر است و حریم کنگره ۶۰ را نشان میدهد و نکته دیگر این است که ما در کنگره ۶۰، یک وظیفه هم داریم. من به این فکر میکردم که چشم گفتن، جزو کدام یک از این سه پارامتر است؟ حرمت، قوانین یا وظیفه؟ یک نفر از من پرسید که اگر چشم گفتن جزو قوانین است، من چشم میگویم؛ در سیدی «وظایف رهجو» تأکید شده است که چشم گفتن در کنگره جزو وظایف من است.
آیا وظیفهای در قبال آب، برق و صندلی رایگانی که به من دادهاند، ندارم؟ قطعاً وظیفه دارم؛ بنابراین یک سری کارها جزو وظایف من و یک سری چیزها جزو حرمتها است که اگر رعایت نکنم به بیرون از کنگره پرت میشوم و قوانین هم که مشخص است.

مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر سینا
تایپ: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر مائده لژیون (بیستوسوم) و همسفر طیبه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
ویراستار: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون پانزدهم)
عکاس: همسفر فاطمهزهرا رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون یازدهم)
ارسال: همسفر پگاه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شیخبهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
72