English Version
This Site Is Available In English

مکانی امن

مکانی امن

چهاردهمین جلسه از دوره‌ سی‌ و چهارم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی شفا مشهد به استادی همسفر ناهید، نگهبانی همسفر سمیه و دبیری همسفر مهناز با دستور جلسه «حرمت کنگره۶۰، چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است.» روز دوشنبه ۹ تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

ابتدا تشکر می‌کنم از استاد همسفر اکرم که به من اجازه دادند تا در این جایگاه خدمت کنم.
آقای مهندس می‌فرمایند: اولین چیزی که در این ۲۵ سال باعث موفقیت کنگره۶۰، شده اجرای قوانین است که یکی از مهم‌ترین آن‌ها حرمت کنگره۶۰، می‌باشد؛ این حرمت یکی از نوشتار‌های کنگره۶۰، است؛ ما در این‌جا نوشتار‌های زیادی داریم ولی هر کدام یک بار خوانده می‌شوند، اما حرمت کنگره۶۰، را ۲ بار می‌خوانیم، بار اول ابتدای جلسه و دومین بار آخر جلسه؛ پس متوجه می‌شویم از اهمیت خاصی برخوردار است، در ابتدای حرمت می‌خوانیم: کنگره۶۰، مکانی مقدس و امن است، وقتی می‌گوید: امن باید بدانم چه جایی برای من همسفر و یا مسافر امن است؟ امن به این معنا که وقتی من به این‌جا می‌آیم، اگر بگویم مسافر من موادفروش بوده و یا هر‌چیز دیگر بدانم، قرار نیست کسی دست‌بند بزند و او را ببرد چون این‌جا مکانی امن است، هر حرفی زده شود هیچ‌کس قضاوت نخواهد کرد.

کنگره مقدس است به همین خاطر مثل یک مکان مقدس، مسجد و یا حرم، قوانینی دارد، پس نمی‌توانیم با هر پوشش و لباسی وارد شویم اگر از عروسی آمدیم به این مکان مقدس نمی‌توانیم وارد شویم؛ مانند حرم که بدون چادر اجازه ورود نداریم، در این‌جا هم پوشش‌ ما باید سفید باشد، حداقل روسری سفید برای خانوم‌ها و پیراهن سفید برای آقایان باشد؛ حرمت کنگره۶۰، هم در پوشش است و هم در سایر موارد؛ دومین چیزی که آقای مهندس به آن تاکید بسیار دارند، دروغ گفتن و غیبت کردن است که در بیرون از کنگره۶۰، خیلی راحت با جمله‌ای کسی را قضاوت می‌کنیم یا پشت سر هم غیبت می‌کنیم، اما در این مکان آقای مهندس فرمودند: هرگز هرکس هر حرفی زد حق قضاوت او را نداریم؛ اگر کسی مشارکت کرد و گفت ماست سیاه است، کسی حق ندارد بگوید نه ماست سفید است؛ عقیده‌ شما برای خودتان محترم است؛ هر کسی عقیده‌ او برای ما محترم است.

در این‌جا حق نداریم سخن زشت، حتی به شوخی بگوییم؛ بعضی‌ها با شوخی به یکدیگر توهین می‌کنند ولی ما در این مکان آموختیم حتی به شوخی هم نباید توهین کنیم؛ در این‌جا بحث سیاسی ممنوع است؛ هر اتفاقی بیرون از این‌جا افتاد به ما مربوط نمی‌باشد زیرا ما فقط برای درمان اعتیاد آمده‌ایم، کاری به سیاست، دین و ایمان دیگری نداریم؛ این‌جا مکانی برای درمان است یعنی درمانگاه، وقتی به درمانگاه می‌رویم و قرار است قلب بیمار‌ خود را عمل کنیم یا جراحی مغز انجام بدهیم، نمی‌پرسند مسلمان یا مسیحی هستید؟! هیچ‌وقت دکتر یا بیمارستان به ما می‌گوید: شما مسلمان یا مسیحی، شیعه یا سنی هستید؟ به این‌ها کار دارد؟ به هیچ‌وجه.
شما مریض خود را بستری می‌کنید، قلب او را عمل می‌کنند و بعد مرخص می‌شود، هیچ رابطه‌ دیگری نیست، فقط درمان بوده است؛ ما نیز به این‌جا آمده‌ایم تا مسافرها به درمان اعتیاد برسند و خود نیز آن مشکلات روحی و روانی که به‌خاطر زندگی با یک مصرف‌کننده پیدا کردیم، را درمان کنیم، برای چیز دیگری این‌جا نیامده‌ایم.

چرا در این‌جا رابطه‌ کاری و تجاری ممنوع است؟ هرکسی خود می‌داند، وقتی دو نفر با هم شریک می‌شوند، در ابتدا خیلی قشنگ است، یکدیگر را دوست دارند، خیلی شاد و خوش‌حال هستند؛ دو دشمن هیچ‌وقت با یکدیگر شریک نمی‌شوند! همیشه دو دوست، دو خواهر، دو برادر یا کسانی که خیلی به هم احترام می‌گذارند، شریک می‌شوند ولی در آخر دعوای خیلی شدیدی بین آن‌ها به‌وجود می‌آید، همه ما این تجربه را داشته‌ایم؛ برای همین در این‌جا می‌گویند: حق نداریم هیچ رابطه‌ای با یکدیگر داشته باشیم،《 عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها》مشکلاها بعد پیدا می‌شوند.

دادن قرض یا وام نیز به یکدیگر ممنوع است و ما حق نداریم، به کسی پول قرض دهیم، هرچه‌قدر کسی توان مالی ندارد یا خیلی دارد، به ما مربوط نمی‌شود! یکی از چیزهایی که برای من و مسافرم در سفر اول اتفاق افتاد و باعث شد، سفر او خراب شود، به‌خاطر این بود که یکی از هم‌لژیونی‌های او به مسافرت رفته بود، به مسافرم زنگ زد، برای من پول واریز کنید که من این‌جا خیلی گیر کردم، مسافر من می‌توانست، بگوید: نه ما هم‌لژیونی هستیم و قوانین کنگره۶۰، به من اجازه نمی‌دهد، این‌کار را انجام دهم؛ ولی حرمت را زیرپا گذاشت و برای او پول واریز کرد، بدون این‌که به راهنمای خود بگوید و یا اجازه بگیرد، تا انتهای سفر او، آن شخص به روی خود نیاورده بود و پول را برنگرداند، وقتی مسافر من به او پیام داد، پول را پس بده، خیلی راحت گفت نمی‌دهم! اگر دوست داری، برو و به راهنما بگو! تو خودت حرمت کنگره۶۰، را می‌دانی که نباید به من پول می‌دادی! سفر هر دوی آن‌ها به‌خاطر زیر پا گذاشتن حرمت‌ها خراب شد.

در این‌جا گفته شده، بر همه اعضا واجب و لازم است که تمام کارهایی که در حرمت گفته شده انجام دهند و بر مسئولین و خدمت‌گزاران واجب است، مواظب باشند وقوع این اعمال اجرا نشود، و از آن‌ها جلوگیری شود؛ وقتی مرزبان‌ها یا شال‌ زردهای ما به سفر‌اولی‌ها یا سفر‌دومی‌ها یک چیزی را تذکر می‌دهند، باید آن‌ها را قبول کنیم، در ضمن با سهل‌انگاری و عدم مراقبت از وسایل خویش فضای امن کنگره۶۰، را ناامن و مسموم نفرمایید؛ در آخر می‌گویم هر کسی هر وسیله‌ای دارد، اگر نتواند از آن درست مراقبت کند، چه‌طور می‌تواند از فرزندان، همسر، خانه و زندگی خود مراقبت کند، پس وقتی به این‌جا می‌آییم، باید مراقب همه‌ کارها و وسایل خود باشیم.

رهایی ویلیام همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر نازنین

معرفی راهنمای جدید لژیون تغذیه‌سالم راهنما همسفر منصوره

انتخابات نگهبان دوره جدید

تجلیل از همسفران لژیون سردار

مرزبانان کشیک: همسفر وجیهه و مسافر علی‌اصغر
عکاس: همسفر زکیه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون هشتم)
تایپیست‌‌ها: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم) همسفر یاسمین رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون شانزدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون یازدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی شفا مشهد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .