English Version
This Site Is Available In English

باید به حرمت و قوانین احترام بگذاریم، تا بتوانیم این سیستم را پایدار و مستحکم نگه داریم.(نمایندگی یاس اصفهان)

باید به حرمت و قوانین احترام بگذاریم، تا بتوانیم این سیستم را پایدار و مستحکم نگه داریم.(نمایندگی یاس اصفهان)

هفتمین جلسه از دوره شصت و چهارم سری کارگاه‌های آموزشی - خصوصی نمایندگی یاس اصفهان، با استادی مسافر گیتا، نگهبانی مسافر نگین و دبیری مسافر نیلوفر با دستور جلسه «حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه کاری، مال و خانوادگی در کنگره ۶۰ ممنوع می‌باشد؟» در روز شنبه ۷ تیرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان گیتا هستم یک مسافر

بسیار خوشحال و خرسند هستم که این فرصت نصیب من شده است. دستور جلسه این هفته؛ « حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع می‌باشد؟» امروز و قرارگرفتن در این جایگاه، برای من مثل خواب و رؤیا است. یک روزی آنجا نشسته‌ای و فقط تماشاگر هستی، ولی الان در این جایگاه قرار گرفتی. وقتی در چهارچوب جلو بروی، وقتی قوانین را رعایت بکنی، وقتی که حرمت‌ها را حفظ کنی، وقتی که خودت بخواهی، مسیر برایت باز می‌شود و بالاخره یک نیرویی هم پشت پرده به کمک تو می‌آید، همکاری می‌کند، تو را به جلو می‌راند، این‌قدر فشار به تو وارد می‌کند که خودت اشتیاق به دویدن پیدا می‌کنی.

من هم از آن دسته انسان‌ها هستم. من هم مشکلات بسیاری داشتم، زمانی که وارد کنگره شدم، حرمت ها، برایم کمی عجیب بود و با خود می‌گفتم؛ بعد از چندین سال سن، یعنی من تشخیص نمی‌دهم که نباید دروغ بگویم؟ در یک جمعی که هستم پشت سر دوستانم صحبت نکنم؟ ولی خودتان خیلی خوب می‌دانید وقتی در یک جمع زنانه قرار می‌گیرید شیرین‌ترین بحث، بحث غیبت است.

اما خوب یاد گرفتم که این غیبت، به چه قیمتی؟ به چه بهائی؟ من تا کجا می‌توانم این خصلت را با خود داشته باشم؟ این خصلتی که به من آسیب‌زده و بارها درگذشته آسیبش را دیده‌ام و با قوانینی که اجرایش برای من سودمند بود و بهترین بود، یک‌ذره حال‌وهوای خود را عوض کردم و متوجه جایگاه خود شدم. چون من خواسته داشتم و می‌خواستم رها بشوم، زیرا ۴۴ سال سیگار کشیدم و ۳۰ سال اعتیاد شدید داشتم.

اعتیاد علنی که مشکلی نیست، ولی من کسی بودم که ادعای آدم سالم را درمی‌آوردم؛ ولی در نهان اعتیاد داشتم. خیلی برایم سخت بود، باوجود دو فرزند، باوجود کار، همیشه باید رفتارم جوری باشد که کسی نفهمد، من هیچ‌وقت خودم نبودم، من هیچ‌وقت خودم را زندگی نکردم، به‌خاطر اینکه اعتیاد نهان داشتم؛ خودم اسمش را اعتیاد پنهان گذاشته بودم.

من هم مثل بقیه مصرف‌کنندگان، دخترم و پسرم می‌دانستند، مادرم خبر داشت، برادرانم مطلع بودند، البته همه مشکوک بودند و مثل من که احمق نبودند؛ ولی با این دروغ، در این راه مرا همراهی می‌کردند. دیگر خسته شده بودم تا کجا می‌توانستم پیش بروم؟

زمانی که وارد کنگره شدم، چون هنوز به اهمیت حرمت‌ها و قوانین آگاهی لازم را نداشتم، یک مقداری نافرمانی می‌کردم، ولی بعد متوجه شدم این راه درست نیست که دارم می‌روم! تو اگر می‌خواهی باید تابع باشی، من پذیرفتم که کنگره مکان امنی است.

کنگره، از امنیت خیلی بالایی برای خانم‌ها برخوردار است و پذیرفتم مکان مقدسی است. مقدس نه از سر اینکه اینجا امامزاده است نه! وقتی کسی هدف انسانی دارد، وقتی کسی هدف مردمی دارد، وقتی کسی از وقت، سواد، مال، از در تنگنا گذاشتن خانواده‌اش در جریان زندگی می‌گذرد و تفکرش این می‌شود که کاری برای خدمت به بشریت انجام دهد و یک همچنین سازمانی را تشکیل بدهد، این سازمان تقدس دارد. من اینجا می‌آیم؛ چون امنیت دارد.

اگر جناب مهندس این دستور جلسه را قرار داده‌اند، پس حتماً رعایت‌نکردن حرمت‌ها، ارتباطات مالی و کاری و همچنین رفت‌وآمدهای خانوادگی در کنگره، باعث مشکلات و ناراحتی‌های زیادی می‌شود، پس ما باید به آن عمل کرده و به قوانین احترام بگذاریم تا بتوانیم این سیستم را پایدار و مستحکم نگه داریم.

برگزاری پانزدهمین آزمون از دوره ی هفتم،آزمون های داخلی

تایپ: مسافر پروانه لژیون چهارم - نمایندگی یاس اصفهان
ویرایش: همسفر بدری لژیون چهاردهم - نمایندگی یاس اصفهان
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
عکس: مرزبان خبری مسافر هاجر نمایندگی یاس اصفهان
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .