بنام قدرت مطلق الله
سیزدهمین جلسه از دور چهل و ششم کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره۶٠ نمایندگی عمان سامانی شهرکرد به استادی مسافر منوچهر، نگهبانی مسافر کیارش و دبیری مسافر محمدرضا با دستورجلسهی " حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطهی کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است ؟" یکشنبه ۸ تیر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است.
سلام دوستان منوچهر هستم یک مسافر.
ابتدا از ایجنت محترم آقا فربد، راهنمای عزیزم آقا محمد و همچنین مرزبانان گرامی تشکر میکنم که این فرصت را در اختیارم قرار دادند که در این جایگاه حضور داشته باشم و آموزش بگیرم.
خدا را شکر میکنم که بعد از دو هفته دوباره میتوانیم در کنار هم باشیم و مثل روزهای گذشته آن پیوند محبتی را که بین ماست احساس کنیم. این دوری از کنگره باعث شد که قدردان باشیم و قدر این مکان، این افراد و این آموزشها را بیشتر بدانیم.
و اما دستور جلسه این هفته، یکی از بنیادیترین اصول کنگره ۶۰ است.
حرمت کنگره، و ممنوعیت روابط مالی، کاری و خانوادگی.
کنگره مکانی است که ما در آن، دوباره متولد میشویم. جایی برای بازسازی شخصیت، افکار، احساسات و نگرشمان به زندگی. این بازسازی نیاز به فضا و شرایط خاصی دارد. نمیشود در هر محیطی، هرطور که دوست داریم عمل کنیم. همانطور که یک بذر برای تبدیل شدن به درخت، نیازمند خاک خوب، آب، نور و مراقبت است؛ ما هم در این فضا نیاز به یک «محیط امن» داریم. و آن امنیت، از دل حرمت بیرون میآید.
حرمت یعنی احترام به ساختار. یعنی رعایت اصولی که باعث میشود این فضا از حاشیهها، غرضورزیها، تنشها و سوءتفاهمها دور بماند. یعنی ایجاد فاصلهای آگاهانه برای هر نوع رابطهای که ممکن است فضای آموزش، اعتماد و رشد ما را تهدید کند.
رابطه مالی:
پول چیز بدی نیست، اما رابطه مالی در فضای آموزشی میتواند خطرناک باشد. چون ایجاد توقع میکند. اگر من به یکی از اعضای کنگره پول قرض بدهم یا با هم معامله کنیم و یا سودی بین ما رد و بدل شود، دیگر آن رابطه آموزشی نیست. دیگر نمیتوانیم صاف و بدون غرض حرف هم را بشنویم. دلخوری، سوءظن، وابستگی یا حتی احساس گناه ایجاد میشود و همینها میتوانند تمرکز ما را از آموزش خارج و مسیر درمان را منحرف کنند و ارتباط ما را با ساختار تخریب کنند.
رابطه کاری:
عدهای فکر میکنند همکاری و شراکت در کنگره، بهخاطر شناخت و اعتمادی که هست، میتواند خوب باشد اما در واقع آن همکاری بیرون از آموزش شکل میگیرد و بهسرعت آثار آن وارد آموزش میشود.
فردی که با من در کاری شریک میشود و یا رئیس یا زیردست من است، به سختی میتواند نسبت به من نگاه آموزشی داشته باشد. حتی ممکن است بین ما وابستگی، رقابت یا سوءتفاهم شکل بگیرد و همینها، مستقیم روی کیفیت آموزش ما اثر میگذارد و همچنین ممکن است نتوانیم در لژیون صحبت کنیم، نظر بدهیم یا نظر هم را بشنویم.
کنگره برای بالابردن انسان ساخته شده، نه برای شراکت در پروژه.
رابطه خانوادگی:
روابط خانوادگی همیشه حساس هستند. از یک سو پر از مهر و عاطفه و از سوی دیگر گاهی پر از کنترل، تعصب، یا دلسوزی اشتباه. وقتی دو عضو از یک خانواده در کنگره هستند، ناخواسته وارد نقشهای بیرون از ساختار میشوند. نقش پدری، مادری، خواهری یا همسری میتواند جایگزینِ نقش راهنمایی و رهجویی شوند و این یعنی انحراف از آموزش. یعنی یکی از ما نمیتواند بدون تعارف یا ترس از ناراحت شدن دیگری، نظر دهد. آموزش با رعایت حریمها معنا پیدا میکند و روابط خانوادگی گاهی این حریمها را از بین میبرد.
حالا چرا همه اینها ممنوع است؟
برای حفظ پاکی فضا. برای حفظ تمرکزِ افراد روی درمان. برای اینکه اگر فردی، تنها و دلخسته، برای اولین بار وارد کنگره شد، حس کند که اینجا با بیرون تفاوت دارد. اینجا بازار نیست. اینجا کسی کاری از او نمیخواهد. کسی به فکر پولش، موقعیتش، یا نسبت فامیلیش نیست. اینجا فقط و فقط، خود اوست که اهمیت دارد. درد او و نجات او از درد مهم است.
کنگره ۶۰، مکانی مقدس است. نه به خاطر دیوارهایش، بلکه به خاطر قلبهایی که اینجا دوباره زنده میشوند. پس باید از کنگره مراقبت کنیم. و حرمت، دیواریست که راه نفوذ حاشیهها، سودجوییها و دخالتهای بیرونی را سد میکند.
ما به کنگره نیامدیم که فقط مصرفمان را قطع کنیم. ما آمدهایم که انسانهای متعادلتری شویم. و برای رسیدن به این هدف، باید ارزش این ساختار را درک کنیم. باید حرمتش را حفظ کنیم. نه فقط برای خودمان، بلکه برای آن مسافری که هنوز نیامده، اما روزی خواهد آمد و او محتاج این آرامش و تعادل است.
ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید. امیدوارم که هرکدام از ما بتوانیم حتی در مقیاسی کوچک، نگهبان حرمت این خانه باشیم.

نگارنده: مسافر منوچهر لژیون دوم
ویراستار: مسافر حمید لژیون نوزدهم
تنظیم: مسافر جعفر لژیون نوزدهم
ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
190