English Version
This Site Is Available In English

حرمت، یک درجه از قوانین بالاتر می‌باشد

حرمت، یک درجه از قوانین بالاتر می‌باشد

اولین جلسه از دوره پنجاه و هشتم کارگاه آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی پروین اعتصامی اراک با استادی مسافر محسن نگهبانی مسافر جواد و دبیری مسافر محمد با دستورجلسه «حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه مالی و کاری و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟» یکشنبه یکم تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد؛

سلام دوستان، محسن هستم یک مسافر:

خدا را شاکرم که امروز توفیق داد در این جلسه حضور پیدا بکنم وخدمت کنم. از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم که این بستر را فراهم کردند. از راهنمای لژیون هفتم، آقا نبی اله تشکر می‌کنم که امروز، اجازه خدمت در این جایگاه را به من دادند. از راهنمای خوبم، آقا حبیب، وآقا محسن برای درمان ویلیام ،تشکر می‌کنم و حال خوب امروزم را مدیون این دو عزیز می‌باشم.

و در ادامه در رابطه با دستور جلسه، حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه کاری و مالی در کنگره ممنوع میباشد؟

این دستور جلسه به دو بخش تقسیم می‌شود برداشتی که من از این دستور جلسه دارم. حرمت کنگره ۶۰، همینطور که جناب آقای مهندس فرمودند: حرمت، یک درجه از قوانین بالاتر می‌باشد. قوانین ، یک ماده و قانون دارد، ولی حرمت نه، حرمت چیزی می‌باشد که شما نمی‌توانید از آن خارج شوید،خارج شدن از آن عواقب دارد وعواقبش این است که به شما ضربه می‌زند.

پس چرا در کنگره نگفتند قوانین و گفتند حرمت؟

پشت این قوانین و حرمت‌ها که هر جلسه نگهبان آن را دو بار هم می‌خواند ،حرفهای زیادی دارد، خیلی ها ضرر کردند وخیلی‌ها هم به مشکل خوردند و خیلی‌ها هم از کنگره دور شدند به دلیل اینکه حرمت‌ها را رعایت نکردند. برداشتی که من در کنگره، از حرمت داشته‌ام،آقای مهندس هم می‌فرماید: کلام، شما باید صاحب آن کلام باشید، چیزی که من خودم برداشت کرده‌ام، ابتدای سفرم بود و من آن چیزی که از حرمت ، خوانده می‌شد من اصلاً متوجه نبودم و ضربه‌اش هم خوردم. در کنگره گردن خود آدم می‌گذارند، نمی‌گویند که حتماً این کار را انجام بده، بخاطر اینکه اختیار انسان محترم شمرده شده است. می‌گویند: آقا، این راه شما درست است و این راه غلط می‌باشد ،حالا شما هر کدام را می‌خواهید انتخاب کنید.

 من اطلاعاتی داشتم در رابطه با حرمت ،ولی اصلاً آنها را عملیاتی نمی‌کردم. چرا در سفراول افراد، به هیج وجه نباید با هم رفت آمدی داشته باشند.

در نگاه اول چون انسان آگاهی و دانایی ندارد، می‌گوید که من درست ترین کار را انجام می‌دهم. این بنده خدا وسیله ندارد و پول هم ندارد و با هم میاییم و می‌رویم، ولی اولین ضربه را خودش که دلسوزی می‌کند، می‌خورد کسی که در اصطلاح کمکی کرده، ولی نمی‌داند که دارد بزرگترین خیانت را می‌کند.

یکی از راهنمایان صحبت می‌کرد که کسی که داخل کنگره می‌آید باید الک شده باشد، از بیرون خسته شده باشد. افرادی هم که به شعبه ما می‌آیند همان کسانی هستند، که می‌مانند. سختی ها را بجان می‌خرند تا از دام تاریکیها و از دام اعتیاد خارج شوند، بیرون آمدن از آن هم یکسری قوانین وحساب وکتاب دارد. این نیست که بگوید :من میام و می‌روم و درمان هم می‌شوم نه این طور نیست.

ضرری که رعایت نکردن حرمت به من زد، این بود که در ابتدای سفرم، با یکی از هم لژیونی‌هام ارتباط بیرون داشتم، دارو بهش می‌دادم ،دارو می‌گرفتم و اون هم فکر می‌کرد که به من لطف می‌کند.

دقیقاً اولین ضربه را خودم خوردم و دومین ضربه هم اون بنده خورد چون از قوانین و حرمت‌ها عدول کردیم. من توانستم برای خودم جبرانش کنم، ولی این را می‌دانم که بی تأثیر نبوده اگر دستش از کنگره بریده شد و من خودم هم یک مقداری سهیم می‌باشم.

حرمت را رعایت نکردن این نیست که من با چشم سر ببینم که به یک نفر دارم خدمت می‌کنم، دقیقاً دارم بهش ضرر می‌زنم، رابطه کاری، رابطه مالی، پولی من به یک نفر پولی قرض می‌دهم، بخاطر این طرف دیگه نمیاد، شاید بخاطر این نباشد، ولی برداشت من این است که بخاطر بدهی که به من داشته نیامده، بخاطر طلب من از این بنده خدا، دید خودم رابه کنگره خراب کنم، دیدم به نفرات داخل کنگره خراب می‌شود، بخاطر اینکه دل خودم سوخته، دلم سوخته که چرا من این کار را کردم و پول قرض دادم. در نگاه اول، کار درستی می‌باشد ،ولی وقتی به دانایی موثر می‌رسیم ،می‌بینیم، نه. اولین ضربه را که دارم به طرف می‌زنم، از همین ناحیه می‌باشد یعنی رعایت نکردن حرمت می‌باشد.

در آخر هم چیزی را که روی حرمت تأکید می‌کنند به قول یکی از دوستان که می‌گفت:حرمت که الآن به دست ما رسیده و در هر جلسه آن را دو بار قرائت می‌کنند، به این خاطر است که نفرات قبل، زیاد از آن ضربه خوردند و زیاد تلفات داده، این تلفات را داده که امروز من از آن درس بگیریم و به اهمیت آن پی ببرم.

هر نوشتاری که در کارگاه آموزشی خوانده می‌شود ساعتها در مورد آنها تفکر شده است و به آنها فکر کردند و ساعتها تجربه، چندین شعبه، چندین نفر رفتند و آمدنده‌اند و اهمیت موضوع به خوبی تفکر کرده‌اند.

با اوضاعی که همه ما در بیرون داریم، بالا و پایین می‌شویم ،فقط خدا را شکر که چند ساعتی می‌توانیم داخل کنگره بشویم و ما را از برق بیرون بکشند و وارد برق کنگره بکنند.

باز یکروز و نصفی شارژ هستیم، خدا را شکر. همیشه این توی ذهن من هست که پنجشنبه که ما از شعبه می‌رویم تا یکشنبه یک مقداری زمان زیاد است و خدا را شکر، آقای مهندس جمعه هم گذاشته‌اند. و امیدوارم که حرمت‌ها را یکی، یکی رعایت کنیم.

ممنون که به صحبت های من گوش دادید.

تایپ: مسافر منصور ( لژیون یازدهم )

تنظیم: مسافر امیر 

 

«گروه‌ مسافران شعبه پروین اعتصامی اراک»

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .