جلسه نهم از دوره سوم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰، نمایندگی جهانبین شهرکرد با استادی راهنما همسفر الهام، نگهبانی همسفر لیلا و دبیری همسفر صدیقه با دستور جلسه «حرمت کنگره60، چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟» روز یکشنبه 8 تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۱۵ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
کنگره مکان امن و مقدسی میباشد که هر شخصی با ورود در این مکان، باید حرمتها را حفظ نماید: دروغ گفتن، علیه شخصی سرزنش کردن، حرف یکدیگر را قطع نمودن، الفاظ ناشایست به کار بردن، در جلسه بدون اجازه سخن گفتن، بحث سیاسی نمودن، بدون اطلاع و هماهنگی هر گونه پولی را دریافت و پرداخت کردن، هر گونه وجهی را در قالب قرض یا وام به هر شخصیت حقیقی و حقوقی پرداخت کردن، استفاده از لباس و پوشش نامناسب، بدون مجوز راهنما تلفن دادن و تلفن گرفتن و یا هر ارتباطی بیرون از کنگره برقرار کردن، از موارد ضدارزشی و ضداخلاقی میباشد. بر تمام اعضا فرض است که حریم فوقالذکر را محترم شمارند و بر مسئولین واجب است که از وقوع این اعمال جلوگیری نمایند. در ضمن، خواهشمند است که با سهلانگاری و عدم مراقبت از وسایل شخصی خود، فضای امن کنگره را ناامن و مسموم نفرمایند. حال این سؤال پیش میآید: کسانی که حتی قادر نیستند از لوازم، کیف یا موبایل شخصی خودشان مراقبت کنند، چگونه میتوانند از زندگی خود مراقبت نمایند؟
نگهبان کنگره ۶۰
دستور جلسه در مورد حرمت کنگره۶۰ است: هر کدام از ما بنا به شکل و نقطهضعفی که داریم وارد کنگره شدهایم. وقتی قبل از کنگره و بعد از کنگره را مقایسه میکنم، متوجه حال خوب خودم و مسافرم میشوم. یک زمانی هرگز دوست نداشتم جمعه و تعطیلی در راه باشد، چون توان بیرون رفتن، مسافرت رفتن، مهمانی رفتن را نداشتم و این به واسطه حال بد مسافرم بود. ولی خدا را شکر به واسطه حضور در کنگره و درمان در کنگره، تمام روزها برایم عید شده است.
حضور ذهن دارم؛ قبل از کنگره اصلاً جرات حضور در هیچ جمعی را نداشتم، جرات صحبت کردن نداشتم، صدایم میلرزید، دستانم میلرزید، ولی خدا را شکر، به واسطه حضور در کنگره و آموزشها، توانستم بر این ترس غلبه کنم و اعتماد به نفس ازدسترفته را دوباره به دست آورم. به این دلیل، مکان کنگره امن است که حال خراب من تبدیل به حال خوب شده، حال خراب مسافرم تبدیل به حال خوب شده، جهانبینی من و مسافرم نسبت به همه چیز تغییر کرده است. کنگره اجازه داد آموزش بگیرم و بیرون از کنگره هم این آموزش را عملی کنم. دروغ گفتن، سرزنش کردن، غیبت کردن و...؛ من میدانم این رفتارها غلط است و به این دانایی رسیدهام، ولی چرا نمیتوانم این دانایی را اجرایی کنم؟ چون هنوز توان اجرایی کردن را ندارم.
حرمت از "حریم" میآید، خانه من حریم دارد، من نسبت به خواهرم باید حریم و حرمت را رعایت کنم، وای به حال رهجویی که دوست دارد در کنگره باشد و خدمت کند ولی سهواً یا عمداً حرمت را رعایت نکند؛ از چرخه خدمت و آموزش دور میشود. من در یک دورهای این تجربه را داشتم؛ دوست داشتن کنگره، خدمت در کنگره، همراه با خلاف حرمت عمل کردن، معادلهای شد که من فقط در یک نقطه درجا میزدم و برایم خیلی سخت بود. رعایت قوانین و خدمت باعث شد که در کنگره ماندگار باشم.
جملهای است که میگوید: "چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است." ولی آیا من روزهای قبل از کنگره را به یاد دارم؟ آیا از کنار قانون سبد یازدهم، راحت عبور میکنم و اهمیت نمیدهم؟ آیا من بخشش را یاد گرفتهام؟ آیا توان بخشش دارم؟ من یاد گرفتهام در کنگره آنچه را که دریافت کردهام، باید بهای آن را پرداخت کنم؛ هم مالی، هم علمی و هم انسانی.



تایپیست: همسفر بیتا رهجوی راهنما همسفر الهام (عضو لژیون سردار)
عکاس: همسفر عصمت مرزبان خبری (عضو لژیون سردار)
ویراستار و ارسال: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر فریبا، نگهبان سایت (عضو لژیون سردار)
همسفران نمایندگی جهانبین شهرکرد
منبع: نمایندگی جهانبین - همسفران
- تعداد بازدید از این مطلب :
189