جلسه اول از دوره سیزدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰، در نمایندگی شهباز، با استادی مسافر راهنما مهدی، نگهبانی مسافر محمد دبیری مسافر علی، با دستور جلسه: (حرمت کنگره۶۰ چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است) در روز یکشنبه تاریخ ۱۴۰۴/۴/۸ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر
من خدا شاکر هستم که در این جایگاه قرار دارم و از آقای محمد راهنمای محترم لژیون سوم تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه باشم و خدمت کنم. همچنین از نگهبان و دبیر، آقای محمد و علی، سپاسگزارم.
در رابطه با دستور جلسه امروز، موضوع حرمت کنگره ۶۰ و ممنوعیت رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره است. همانطور که میدانید، حرمت کنگره۶۰ موضوعی بسیار مهم است که توسط آقای نگهبان ابتدا و انتهای جلسه خوانده میشود. این حرمت و کنگره بهگونهای طراحی شدهاند تا ما بتوانیم بهتر به نتایج مطلوب برسیم. هر مؤسسه یا شرکتی دارای نظم و قوانین خاص خود است و کنگره نیز از این قاعده مستثنی نیست. پس باید به این قوانین و حرمتها احترام بگذاریم تا به نتایج دلخواه خود دست یابیم.
اجازه دهید چند مورد از بندهای حرمت کنگره۶۰ را ذکر کنم و بقیه را از تجارب عزیزان استفاده کنیم. زمانی که من، مهدی، وارد کنگره شدم، اولین چیزی که به من یادآوری شد، این بود که باید تنها برای گرفتن دارو بروم. در ابتدای ورودم به کنگره، پسرعمویم دوماه زودتر از من به کنگره آمده بود. وقتی تصمیم گرفتیم که برای دریافت دارو با هم برویم، بر این باور بودم که چه نیازی به این کار است که دو نفر با دو ماشین برای یک کار ساده حرکت کنیم.
اما بعد از چند بار رفتن و آمدن، متوجه شدم که این کار چه تأثیری بر روی من و ذهنم دارد. به نوعی حس میکردم که وجود این همسفر پسرعمویم ممکن است باعث ایجاد جرقههای منفی در رابطه با مواد مخدر در ذهنم شود. از سوی دیگر، حرمت کنگره به من یادآوری میکند که هر مسافر باید حد و مرز خود را بداند و رابطههای غیرضروری را کنترل کند.
در مورد روابط کاری و مالی نیز باید بگویم که اگر رابطهای قبل از ورود به کنگره وجود داشته باشد، لازم است که مشخص شود که در کنگره، این روابط باید به حداقل برسند. افرادی که همکار بودهاند یا رابطه مالی دارند، میتوانند دچار مشکلاتی شوند که بر روند درمان آنها تأثیر منفی میگذارد. برای مثال، یکی از دوستانم به من گفت که او به یک نفر پولی قرض داده بود و این قرض تبدیل به یک بار روانی شده بود. هر بار که این دوستش را میدید، به خاطر این قرض خجالت میکشید و این موضوع مانع از ادامه درمان او شد.
حرمتها و قوانین کنگره به من، مهدی، این پیام را میدهد که باید حواسم را بیشتر جمع کنم و حد و مرز خود را بشناسم. این حرمتها به من چارچوبی میدهند که بتوانم در جلسات لژیون و با سایر راهنماها و خدمتگزاران به درستی رفتار کنم. این چارچوب به من کمک میکند که آسیب نبینم و از طریق ناآگاهی و دوستیهای نادرست در معرض خطر قرار نگیرم.
.jpg)
در پایان، از اینکه به صحبتهای من گوش دادهاید، بسیار سپاسگزارم و میخواهم جلسه را برای گفتوگو و مشارکت باز کنم. منتظر نظرات و مشارکتهای شما عزیزان هستم.
از این که به صحبتهای من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.
تهیه و تنظیم: مسافر احمد کاربر سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
106