English Version
This Site Is Available In English

حرمت، پلی میان ارزش‌ها و احیای انسان

حرمت، پلی میان ارزش‌ها و احیای انسان

جلسه سیزدهم از دوره هفتم جلسات لژیون سردار نمایندگی شفا مشهد، با استادی راهنمای محترم مسافر هاشم، نگهبانی دنور مسافر جواد و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه "حرمت کنگره 60 چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟" یک‌شنبه 08 تیرماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۳۰ برگزار شد.

سخنان استاد :
سلام دوستان هاشم هستم یک مسافر، خدا را شاکرم که برای اولین‌بار این فرصت نصیبم شد تا در لژیون سردار جایگاه استادی را تجربه کنم. سپاسگزارم از نگهبان لژیون سردار، ایجنت محترم و تمام عزیزانی که در این لژیون مقدس خدمت می‌کنند.

یکی از زیباترین اتفاق‌های کنگره، لژیون سردار است. با ورود به کنگره ۶۰ و آشنایی با این لژیون، متوجه یک نکته قرآنی شدم: زمانی که به مؤمنان توصیه می‌شود عمل سالم انجام دهند، هم‌زمان باید بخشی از مال خود را نیز به عنوان زکات پرداخت کنند.

همیشه برایم سوال بود که چرا برخی احکام اسلامی با پول مرتبط‌اند؟ مثلاً می‌شود نماز قضا شده‌ی فردی که از دنیا رفته را با پرداخت وجه جبران کرد، یا برای انجام فریضه حج، به فرد دیگری پول داد تا به نیابت از ناتوانی شخص، آن را انجام دهد. چرا بعضی از احکام شرعی با پول قابلیت ورود به کارنامه معنوی افراد را دارند؟

وقتی به کنگره آمدم و وارد یک جامعه مدنی زیبا شدم، بسیاری از این مفاهیم برایم روشن شد. از جمله اینکه کسی که عضو لژیون سردار، دنور، پهلوان یا در مسیر بی‌نشان قدم می‌گذارد، متوجه می‌شود که پول چگونه می‌تواند نقش مؤثری در خدمت‌رسانی ایفا کند؛ کاری که حتی با عمل فردی ممکن نیست.

شاید اعمال من تنها در دامنه‌ی خانواده‌ام تأثیرگذار باشد، اما وقتی با پرداخت مبلغی وارد چرخه‌ی خدمت می‌شوم، گستره‌ی اثر آن به جمع زیادی از افراد جامعه کشیده می‌شود. لژیون سردار به‌خوبی این موضوع را نشان داده است.

دستور جلسه امروز درباره‌ی "حرمت کنگره ۶۰ و علت ممنوعیت روابط مالی و کاری در آن" است. یکی از بنیادی‌ترین دستاوردهای بنیان‌گذار کنگره ۶۰، طراحی همین حرمت‌هاست؛ اصولی که سال‌هاست با دقت و استحکام در حال اجراست.

در ابتدای هر جلسه نوشتار حرمت خوانده می‌شود: «کنگره مکانی مقدس و امن است»، و شرط این امنیت و قداست، رعایت دقیق حرمت‌هاست. دروغ گفتن، حرف سیاسی زدن، تهمت زدن، کمک مالی یا قرض دادن به افراد، رد و بدل کردن شماره تماس بدون اجازه راهنما، و قطع کردن صحبت دیگران از جمله این موارد هستند.

رعایت این اصول باعث انسجام و نظم کنگره شده است، به‌گونه‌ای که اگر هر کدام از آن‌ها نادیده گرفته شود، کل ساختار آسیب می‌بیند.

در ادامه‌ی دستور جلسه مطرح می‌شود که چرا نباید روابط مالی، خانوادگی یا کاری در کنگره شکل بگیرد؟ در حالی‌که صمیمیت در کنگره زیاد است؛ ما همدیگر را با عشق در آغوش می‌کشیم، با محبت سلام می‌کنیم و رابطه‌ای زیبا داریم. پس چرا نمی‌توانیم خانواده‌هایمان را نیز با یکدیگر آشنا کنیم؟ چرا نمی‌توانیم با هم مشارکت مالی یا اشتغال‌زایی داشته باشیم؟

در ظاهر، این‌ها فکرهای خوبی هستند؛ همان‌طور که ما توانستیم با پول‌های‌مان نمایندگی بخریم، زمین تهیه کنیم و شرایطی برای درمان دیگران فراهم آوریم. اما وقتی در جاهای دیگر دقت می‌کنی، می‌بینی نبود همین حرمت‌ها چه فجایعی به بار آورده است. ارتباطات مالی و خانوادگی در بسیاری جاها باعث اختلاف و تخریب شده‌اند.

این نکته من را یاد آیه‌ای از قرآن می‌اندازد که می‌گوید: "اگرچه در الکل و قمار منفعتی اندک وجود دارد، اما ضرر آن‌ها بسیار بیشتر است؛ پس از آن‌ها دوری کنید." ارتباطات مالی در کنگره هم همین‌طور است؛ شاید برای چند نفر مفید باشد، اما به ساختار کلی آسیب می‌زند.

رعایت حرمت‌ها و داشتن خط‌کشی‌های مشخص، مثل خط‌کشی‌های یک جاده است؛ وقتی جاده خط‌کشی شده، رانندگی آسان‌تر و ایمن‌تر می‌شود. حتی وقتی خطوط تازه رنگ شده‌اند، حس خوبی به راننده می‌دهد. در کنگره هم این ساختار منسجم دقیقاً همین حس امنیت و آرامش را فراهم کرده است.

در لژیون سردار نیز برای تعهدات مالی، زمان‌بندی مشخصی تعیین شده است. مثلاً برخی از عزیزان در لژیون ما بودند که تا ۳۰ یا ۳۵ میلیون تومان پرداخت کرده‌اند، اما چون نتوانستند به سقف دنوری برسند، با اتمام سال مالی، نتوانستند به آن جایگاه دست یابند. این نظم و ساختار، به ما کمک می‌کند که بدانیم کجا هستیم، عقب مانده‌ایم یا جلو افتاده‌ایم.

همه‌ی این مسیرها برای منِ هاشم طراحی شده‌اند تا بتوانم در چارچوب بمانم، حد و حدود خودم را بشناسم و با رعایت حرمت‌ها، پایه و اساس احیای وجودی‌ام را محکم بسازم.

اینجا بحث تنها درمان نیست؛ بحث احیاست. چیزی که خداوند در وجود من قرار داده، باید در زمان مناسب شکوفا شود. برای رسیدن به آن نقطه، هم آموزش، هم نظم و هم رعایت حرمت لازم است.

در پایان، یک سوال همیشه در ذهن من بوده که دلم نمی‌آید نگویَم. کلمه‌ی «حرمت» از «احترام» می‌آید. ما می‌گوییم: حرمت خون شهید، حرمت خانه‌ی خدا، حرمت قرآن. اما هیچ‌گاه نشنیده‌ایم که نیروهای شیطانی حرمت داشته باشند. در قرآن درباره‌ی هتک حرمت سخن گفته شده است، اما در کنگره ۶۰، دروغ گفتن و فحاشی هم جزو حرمت‌ها قرار گرفته‌اند.
همیشه برایم سوال بوده که چرا؟ چرا ضدارزش‌هایی مثل دروغ و تهمت در قالب "حرمت" آمده‌اند؟ دروغ گفتن چه "حرمتی" می‌تواند داشته باشد؟ چرا نگفته‌ایم "هتک حرمت" بلکه گفته‌ایم "حرمت"؟

من هنوز پاسخ این سوال را پیدا نکرده‌ام، اما چون آمده‌ام که آموزش بگیرم، این سوال را با اساتید خودم به اشتراک می‌گذارم. امیدوارم بتوانند جواب این سوال را بدهند.

ممنونم که با دقت به صحبت‌های من گوش دادید.

مرزبان خبری: مسافر علی‌اصغر
عکاس: مسافر صابر ل11
تایپ: مسافران علیرضا ل7، مالک ل19
ارسال خبر: مسافر ابراهیم ل19

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .