English Version
This Site Is Available In English

نابرده رنج، گنج میسر نمی‌شود

 نابرده رنج، گنج میسر نمی‌شود

سومین جلسه از دوره بیست و نهم؛ سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ ویژه مسافران و همسفران؛ نمایندگی عطار نیشابوری؛ در روزهای پنجشنبه؛ به استادی: مسافر ابوالفضل نگهبانی: مسافر محمدعلی و دبیری: مسافر مجید؛ با دستور «جلسه وادی چهارم در مسائل حیاتی مسئولیت دادن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویشتن» و همچنین جشن یک سال رهایی مسافر هادی در تاریخ ۱۴۰۴/۴/۵ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کارکرد.


خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ابوالفضل هستم یک مسافر، خداوند را شاکرم یک‌بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم تا آموزش بگیرم. دستور جلسه «وادی چهارم و جشن اولین سال رهایی مسافر هادی». به لطف خدا امروز یکی از بهترین فصل‌های زندگی‌مان رقم خورد. حضور در کنگره ۶۰ قرار گرفتن در مسیر تکامل که خداوند نصیب همه ما کرد. من خودم تو کنگره ۶۰ هر چه جلوتر میام؛ احساس می‌کنم نیاز به آموزش بیشتر دارم. امروز دورهم جمع شدیم؛ تو این جلسات، با این آموزش‌های کنگره ۶۰، هدف همه مایکی است؛ آن‌هم در زندگی خودمان تغییر کنیم و به آرامش برسیم؛ و به خانواده و خودمان خدمت کنیم
ما مشتری، حرف‌های قشنگ هستیم چقدر خوبه در اینجا مطالب قشنگ می‌شنویم پس چه خوبه: رفتارمان، افکارمان، کردارمان، زیبا بشود خداوند این توفیق را به همه ما بدهد. تا آموزش‌های کنگره ۶۰ در زندگی‌مان کاربردی کنیم. هدف و راه؛ مقدس است. ما آمدیم در کنگره ۶۰، آموزش بگیریم تا در جامعه و خانواده استفاده کنیم. در مورد دستور جلسه وادی چهارم در مسائل حیاتی مسئولیت دادن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویشتن انسان همیشه دنبال گریزگاه، در شکست‌ها ناکامی‌ها و مشکلات، دنبال مقصر می‌گردد؛ و می‌خواهد از مشکلات فرار کند، درواقع می‌خواهد بار مسئولیت خودش را سبک کند.


چیزی که ما در کنگره آموزش گرفتیم راه و روش مقابله کردن با شکست‌ها و مشکلات و همچنین تسلیم نشویم. باید مسئولیت کارهای خودمان را قبول کنیم، برای تغییر کردن و برای اینکه پرونده اعتیاد را برای همیشه ببندیم؛ و در صراط مستقیم حرکت کنیم. جناب مهندس می‌فرمایند؛ گاهی در صراط مستقیم قرار گرفتن کمی سخت می‌شود، اما باید این مسیر سختی‌ها را رفت تا به آن هدفی که داریم برسیم. به‌طور مثال: از افرادی که در زندان‌ها و مصرف‌کنندگان، ته خطی، یا انسان‌های شکست‌خورده بپرسید که چرا اینجا هستید هیچ‌کدام قبول ندارند مقصر اصلی خودشان هستند، دیگران را مقصر می‌دانند این‌ها پیامدهای بزرگ اعتیاد است. چون اعتیاد انسان را ضعیف می‌کند.
به نظر خود من اعتیاد معامله دو سر، باخت است هرچه به انسان داده است. چند برابرش رو پس می‌گیرد درواقع قدرت و توانایی کار را از انسان می‌گیرد. امروز کنگره ۶۰، نقش خودش را به بهترین شکل انجام داده؛ که من مسافر و شما همسفر در مسیر آموزش، عشق و محبت قرار داده و راه را نشان داده، پس باید مسئولیت خودمان را قبول کنیم. تا مشکلات حل بشود که به صلح و آرامش و محبت که انتهای وادی‌ها است برسیم. جناب مهندس می‌فرمایند. وعده خداوند دروغ نیست. در هر جایگاهی هستی نقش خودت را به بهترین شکل انجام بده. به قول آقای اسماعیلی راهنمای خودم، می‌شود بیان می‌کرد یک روزی توی تو کوچه ما هم عروسی می‌شود. مسیرها هم برای ما هموار می‌شود. درواقع، انسان چیزی نیست، جز تلاش و کوشش خودش، کلام آخر: امروز این بستر کنگره ۶۰، فراهم‌شده تا اتفاقات خوشایندی برای ما بیفتد تا در زندگی‌مان تغییر ایجاد کنیم تا صلح و آرامش را تجربه کنیم امیدوارم همه ما از این فضا و امکان استفاده کنیم و مسئولیت کار خودمان وزندگی خودمان را به بهترین شکل انجام بدهیم.


در ادامه جلسه جشن یک سال رهایی مرزبان محترم مسافر هادی برگزار شد


خواسته مسافر:
امیدوارم همه عزیزان سفر اولی با خواسته و تلاش به رهایی برسند


خلاصه سخنان راهنما:
سلام دوستان ابوالفضل هستم یک مسافر، خداوند را شاکرم که دوباره در این جایگاه قرار گرفتم و امروز تولد یکی از ره‌جوهای کنگره ۶۰ هادی عزیز که اولین سال رهایی‌اش است را تبریک می‌گویم به خودش و همسفرش و به تمام خدمتگزاران کنگره ۶۰، قطعاً بعضی از حس و حال‌ها وصف‌نشدنی است و نمی‌توان آن را توصیف کرد و این حس و حال چیزی است که فقط در کنگره ۶۰ می‌توان آن را تجربه کرد امیدوارم که بهترین‌ها برای هادی و تمامی شما عزیزان اتفاق بیفتد و هرکسی که امروز در کنگره ۶۰ جایگاهی دارد و خدمتی را دارد تجربه می‌کند و حال خوبی دارد و هرکسی که تغییری را در زندگی‌اش اتفاق افتاده واقعاً مسئولیت‌پذیر بوده است و این به بهترین شکل به هادی می‌خورد چون هادی یک رهجوی سرسپرده‌ای بود به معنای واقعی و اگر که می‌بینید امروز در اینجا است از اول تسلیم بوده است و به‌عنوان یک رهجوی سفر اولی به بهترین شکل همیشه در سفر اول پای‌کار بوده است و حتی بیشتر از توانش خدمتگزار بوده است و امروز دارد نتیجه آن را می‌بیند و آن تغییر و آرامش و تفاوت نسبت به گذاشته قطعاً احساس می‌شود و اگر قرار است به آن اولویت که رهایی و درمان است برسی اولویت باید درمان باشد با آن کار را هادی انجام داد و این اتفاق برایش افتاد و خدمت مرزبانی را با تمام سختی‌ها و مشکلات به دست آورد و این را می‌خواهم بگویم که نابرده رنج، گنج میسر نمی‌شود و باید از خیلی از چیزها بگذری و پا روی خیلی از خواسته‌هایت بگذاری تا این حس و حال را تجربه کنی و در آخر بازهم برای هادی عزیز و خانواده محترمش بهترین‌ها را آرزو می‌کنم و امیدوارم که همیشه در مسیر سبز کنگره باقی بماند، ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید دوستان.


خلاصه سخنان مسافر:
سلام دوستان هادی هستم یک مسافر، در ابتدا تشکر می‌کنم از جناب آقای استادی عزیز که واقعاً برای من بسیار زحمت کشیدند و من را به این حال خوب رساندند و از بنیان‌گذار کنگره ۶۰ جناب آقای مهندس ممنونم، آقای استادی خاطره‌ای که از من داشتند واقعاً حقیقت بود و ما یک دورهمی داشتیم که پنجشنبه‌ها دورهم جمع می‌شدیم و پای بساط و مصرف مواد بودیم و غذا چلو گوشت می‌خوردیم ولی از زمانی که به کنگره آمدم و با آقای استادی مشورت کردم گفت که کم‌کم آنجا را کنار بگذار و بعد از مدتی جناب آقای استادی به هم لژیونی‌های من گفته بود که اگر هادی نخواسته باشد به آنجا نمی‌رود و بعد ن آقای استادی گفتم که اگر فکر می‌کنید که حال من خوب نیست، من کلاً لژیون خودم را عوض کنم و زمانی که به سر لژیون می‌آمدم انگار در یک فضای دیگر بودم و با آقای صفاییان پور و بازوبندی هماهنگ کرده بودم که واقعاً لژیون خودم را عوض کنم تا اینکه آقای استاد یک پیام از استاد امین در گروه گذاشت و در پیام نوشته بود که «قضاوت مختص راهنما است و فقط راهنما است که می‌تواند رهجوی خودش را قضاوت کند» و من هم از آن زمان کلاً شرایطم فرق کرد و دوباره خودم را با لژیون وفق دادم و توانستم خودم را به رهایی برسانم و از راهنمای همسفرم سرکار خانم عفت بسیار ممنونم و امیدوارم که تمامی دوستان به حال خوش برسند، ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید


خلاصه سخنان راهنمای همسفر:
سلام دوستان عفت هستم همسفر حسن، خداوند را شاکرم که امروز این جایگاه رادارم تجربه می‌کنم، این جایگاه حس و حال بسیار خوبی دارد و این اولین تولد رهجویی است از لژیون دوم که دارد برگزار می‌شود و امیدوارم کسانی که تازه برای شال گرفتن اقدام کرده‌اند بتوانند این خدمت را بگیرند و این جایگاه را تجربه کنند و این حس و حال را تجربه کنند و در مورد سرکار خانم مرضیه اگر بخواهم بگویم ایشان یک سال است که به رهایی رفته است و جز اولین نفرات لژیون دوم هستند و بعد از رهایی مسافر خودشان آمدند و وارد کنگره شدند و بعد هم وارد لژیون شدند و از آن دسته ره‌جوهایی است که بدون اینکه راهنما بگوید کارهای خودش را انجام می‌دهد و بدون اینکه در کانال باشند یا اطلاعاتی داشته باشند به من پیام می‌دادند که سی‌دی امروز چه چیزی است و دقیقاً سر ۱۰ ماه، چهل سی دی خود را آماده کردند و از روزی هم که سفر دومی شدند هر خدمتی که به ایشان واگذار می‌شد نه نمی‌گفتند و همیشه آماده خدمت بودند و سرکار خانم مرضیه بسیار آرام هستند و همین آرامش باعث شده است که با حساسیت مسافر خودشان بتوانند کنار بیایند و در کنگره ۶۰ مسافر و همسفر خانم و آقا مکمل همدیگر هستند و حتماً هر خصوصیاتی که در مسافر است ظرفیت آن در همسفر قرار داده‌شده است که بتواند آن‌طرف مقابل را تحمل کند و باهم کنار بیایند و وادی چهارم برای سرکار خانم مرضیه واقعاً صدق می‌کند چون واقعاً مسئولیت‌پذیر هستند و هیچ‌وقت از مسافر وزندگی خودش شکایتی نکرده است و امیدوارم که همیشه همین‌گونه پرانرژی و باحال خوب در مسیر کنگره باشند و ادامه بدهند، ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید.


خلاصه سخنان همسفر:
سلام دوستان مرضیه هستم همسفر هادی، خداوند را هزاران مرتبه شکر می‌کنم که این جایگاه را تجربه کردم و از جناب آقای مهندس کمال تشکر رادارم بابت این روش درمانی بی‌نظیر و از راهنمای مسافرم جناب آقای استادی بسیار ممنونم به خاطر تمامی زحماتی که برای مسافر من کشیدند و از سرکار خانم عفت هم ممنونم که من کمک کردند تا حال بسیار خوبی را تجربه کنم، ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید.

تایپ و نگارش: مسافر عباس لژیون دوازدهم و مسافر احسان لژیون هشتم
عکاس: مسافر مجتبی لژیون دوازدهم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .