دوازدهمین جلسه از دوره شانزدهم سری کارگاههای عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی بنیان به نگهبانی مسافر رضا، استادی مسافر مهدی و دبیری مسافر علی با دستور جلسه «کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر» پنجشنبه ۲۲ خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز شد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر؛ به همه عزیزان خوش آمد میگویم. از ایجنت محترم و لژیون مرزبانی هم سپاسگزارم که به من اجازه خدمت در این جایگاه را دادند تا آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز کتاب ۶۰ درجه زیر صفر است. کتابی که حاصل زحمات و تلاشهای آقای مهندس دژاکام است. این کتاب نوشتاری از تجربیات درمان ایشان پس از ۱۷ سال مصرف مواد مخدر است و تمام کارهایی که انجام دادند تا به درمان برسند را بند به بند توضیح دادهاند. اگر ما طالب این باشیم که به درمان و رهایی برسیم و بخواهیم تغییری در خود ایجاد کنیم؛ بهترین و جامعترین کتاب برای ما همین کتاب ۶۰ درجه زیر صفر است. این کتاب حتی ۱۴ وادی را هم بهصورت مجزا توضیح داده که برای هر نوع سطح سواد و تفکری قابلفهم است. در بخشی از این کتاب تصاویری وجود دارد که در خصوص هر کدام توضیح بیان شده است. آقای مهندس در این کتاب بدن ما را به یک شهر وجودی بزرگ تشبیه کردهاند. ایشان میگویند همانطور که یک شهر امکاناتی مانند لولهکشی آب، گاز و فاضلاب دارد و همه امکانات و اماکن داخل یک شهر موجود است، جسم ما هم از این قاعده مستثنی نیست.
اگر ما هم به شهر وجودی خودمان نگاه کنیم بیش از ۵۰ میلیارد سلول زنده وجود دارد؛ یعنی چیزی حدود ۸ برابر جمعیت کره زمین و نظم و ترتیب اینهمه سلول با یکدیگر کار آسانی نیست. در اوایل کتاب آقای مهندس تعریف کردهاند که بیماری اعتیاد چیست و فرمودند که اعتیاد از عادت میآید؛ عادتی که باعث ایجاد مشکل میشود. با ادامهدادن خیلی از کارها آنها تبدیل به عادت میگردند. مثل مواد مخدر که من به آن عادت کردهام. برای اعتیاد چند تعریف آمده است؛ یکی اینکه بیماری است که خود شخص آن را خواسته یا ناخواسته به وجود آورده است. دیگری انسان به علت تنوعطلبی گرفتار آن شده است. یکی دیگر به علت بیماری بوده است چونکه آن شخص فکر میکرده راهی است برای درمان که باز هم گرفتار شده است. آقای مهندس میفرمایند بعضی افراد اعتقاد بر این دارند که ما باید با شخص معتاد ضربتی برخورد نماییم. آنها را کمپ ببریم و در حوضچه آب یخ بیندازیم. بله این موارد ممکن است به کار آید؛ اما هرگز پایدار نیست؛ چون شما کاری را به یکباره انجام دادهاید. آقای مهندس نگاهشان بر این است که ما باید بهتدریج این مشکل را حل نماییم. من مهدی به یک روز گرفتار نشدهام که بخواهم به یک روز درمان بشوم. من ۳۲ سال درگیر مواد مخدر و سیگار بودهام و این اتفاق به یکباره صورت نگرفته است. به یاد دارم که سال اول هر سیزدهبدر به سیزدهبدر مصرف میکردم؛ ولی سال بعد آرامآرام بیشتر شد و این سیلاب به خانه من هم رسید. آقای مهندس تعبیر زیبایی دارند و میفرمایند در داخل شهر وجودی ملخ وجود دارد که کار آن آفت و آسیبرساندن به محصولات کشاورزی است. موشهای صحرایی را مثال میزنند که در زیر بناهای مستحکمی که ساختهایم تونل حفر میکنند و باعث سستشدن پایههای ساختمان میگردند و در جای دیگر موشها، ملخها و مگسها را مثال میزنند مگس کارشان چیست؟ آنها آلوده هستند و از روی آلودگی بلند میشود و هرکجا که بنشیند اینجا را آلوده میکند. آقای مهندس میفرمایند آنها همه در شهر وجودی ما رخنه کردهاند و ما نمیتوانیم عامل زمان را حذف و سریع این بیماری را درمان نماییم. کسانی هستند که میگویند من آمپولی زدم که ۲۴ ساعت بعد درمان شدهام. من خودم در این مورد تحقیق کردم. به نظر من به جز روش درمان تدریجی و پلهای برای درمان اعتیاد راهکار دیگری نیست. روشهای دیگر سالها امتحان شده است و کسی جواب نگرفته است. بهقولمعروف آزموده را آزمودن خطا است.

کتاب ۶۰ درجه حاصل ۱۷ سال زجری است که آقای مهندس به دلیل اعتیاد کشیده است. ایشان در کتاب میگویند از همان پلههایی که مصرفتان از یک گرم به پنج گرم رسید، باید برگردید پایین و امکان ندارد شما بتوانید یکباره از بالابهپایین بپرید؛ چون قطعاً سقوط میکنید و ضربه میخورید؛ روش درمان تدریجی همان است که تصویر شماره دو که روی دیوار نصب شده است میگوید. پیکان گوجهای در آن کوهستان یخزده و برفی اگر سرعتش از ۲۰ کیلومتر بیشتر شود قطعاً سقوط خواهد کرد؛ چون نه زیر پای مستحکم و نه دید کافی دارد. در مقابلش مه و بارندگی و پشتسرهم یخبندان لغزان است. پس تنها راه این است که آرام با دندهسنگین این مسیر را طی بکند. اگر شما خواهان رهایی هستید راهی نیست به جز اینکه خودمان را مثل روز اول تولد که اختیاری از خود نداشتیم به کنگره ۶۰ بسپاریم. به راهنما و کنگره ۶۰ اعتماد کنیم و انشاءالله نتیجه بگیریم. امکان ندارد که نتیجه نگیرید به شرطی که سر خودتان را با سر راهنما عوض کنید. از اینکه سکوت کردید و به صحبتهای من گوش کردید بسیار سپاسگزارم.
مرزبان خبری: مسافر وحید
تصویربردار: مسافر محمدهادی
نگارش: مسافر علی
ویرایش و ارسال خبر: مسافر نوید
- تعداد بازدید از این مطلب :
62