سلام دوستان شیما هستم یک همسفر
ما برای حفظ و بقا کنگره ۶۰ باید حرمتهای آن را حفظ کنیم؛ چراکه حفظ کردن حرمتها باعث آرامش و یکپارچگی در این سازمان میشود و آنها برای اعضای کنگره ۶۰ ضروری هستند تا محیطی امن و سالم برای درمان اعتیاد و بازسازی زندگی فراهم سازند. ما وقتی یاد بگیریم حریم شخصی خود و دیگران را رعایت کنیم، غیبت و سرزنش نکنیم، به یکدیگر احترام بگذاریم، دروغ گفتن و تهمت زدن را از زندگیمان دور کنیم و خیلی کارهای ضد ارزشی دیگر را که نباید، انجام ندهیم؛ بلکه به نحو احسن و به بهترین شکل به قوانین و حرمتهای کنگره ۶۰، نه تنها در کنگره، حتی در زندگیمان و جامعه عمل کنیم؛ میتوانیم هم در جامعه و هم بیرون از آن، یک زندگی همراه با آرامش، آسایش، صلح، محبت و با آگاهی کاملی داشته باشیم.
ما باید در جلسات کنگره ۶۰ با دقت کامل و سکوت خود، به آرامش جلسه کمک کنیم تا بتوانیم مطالب را بهتر یاد بگیریم و به آنها عمل کنیم. ما موظفیم که یاد بگیریم تا از وسایل شخصیمان که کوچکترین چیزها است، تا زندگیمان که مهمترین و بزرگترین چیزها است، مراقبت کرده، امنیت را برقرار کنیم و باید بدانیم که اگر نتوانستیم از آنها مراقبت کنیم، هیچ کسی در قبال این بینظمی و بیمسئولیتی ما مقصر نیست.
کنگره ۶۰ مکان مقدسی است که ما نباید آن را دست کم بگیریم و هدف اصلی بنیانگذاری آن را که درمان گروهی اعتیاد، افزایش آگاهی، نزدیک شدن به قدرت مطلق و فرمان عقل است، فراموش کنیم؛ همچنین نباید به غیر از این موضوعات، بحثهای دیگری از جمله بحثهای سیاسی و ...، در این مکان توسط اعضای کنگره ۶۰ انجام گیرد و بدانند که کنگره برقرار شده تا مسافران را از جهل و اعتیاد و همسفران را از جهل و ناآگاهی به سمت مسیر سبز رهایی هدایت کند.
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر
خداوند را شاکرم که توفیق حضور در کنگره ۶۰ را دارم؛ برای من این مکان دنیایی از آرامش و آموزش بیمنت و صادقانه است. حرمت کنگره ما را نگه داشت؛ اجازه دهید کمی از خودم بگویم؛ وقتی متوجه بیماری مسافرم شدم، اصلاً این موضوع که اعتیاد به عنوان بیماری است، برایمان معنایی نداشت؛ خانوادهای ایزوله و در حد شدید پاستوریزه بودیم؛ زیرا همسرم شمیمیایی دوران جنگ و مبتلا به برونشیت شدید ریه بود. کسی بودم که مهمان را حبیب و دوست خداوند میدانستم؛ ولی اگر مهمان به خانه ما میآمد و میخواست سیگار بکشد، با کمال احترام درخواست میکردم در بالکن این کار را انجام دهد. مگر فکر میکردم کسی در این جمع از ما سمت مواد برود! فهمیدم و کار از کار گذشته بود؛ وای آبرویمان چه میشود؟
حالا خندهام میگیرد؛ خدایم را چه بگویم، نه جرأت پرت کردن خودم را از پشتبام داشتم، نه جرأت دفاع از او و نه نفرین و نه ... را داشتم؛ فقط از خداوند خواستم اگر از من راضی است، راه نجاتی برایمان برساند؛ بیپرده بگویم که معجزهای میخواستم. دعاهایی که پشت سرم بود کار خودش را کرد و معجزه رخ داد؛ ناگهان مسافرم خبر از وجود جایی به نام کنگره۶۰ داد و همه خانواده با هم آمدیم؛ روزها و روزها به برنامهها گوش میدادم و فقط گریه میکردم؛ هرگز نگفتم چرا برای ما؟ من درد را برای دشمنم هم نمیخواستم؛ آخر اشتباه ما کجا بوده، ما در مورد دیگران نه توهین، نه قضاوت و نه نفرین و ... انجام داده بودیم؛ پس کجای کارمان ایراد داشته؟
معتمد محله و محل کارم بودم؛ منزلم پلهبهپله محل جمعآوری کمک به نیازمندان بود و هر کس میگفت به معتاد کمک ندهید، کمک او را قبول نمیکردم و میگفتم انسان است و جان دارد؛ در ثانی، به زن و بچه او چه مربوط، دور از جان یا بروند بمیرند یا خطا و خلاف کنند؟ شما صدقه و نذر را به سمت خدا میدهید و برای خدا تکلیف تعیین میکنید؟ رزق هر کس باشد، خدا خودش میفرستد و من فقط خدمتگزار ایزد متعال هستم. خانواده گاهی مخالفت میکردند که این چه وضعی است که از پشت بام تا زیر زمین جای پا نیست و من التماس میکردم که راضی باشید؛ انگار مأمور شدهام و نمیشود کمکها را نگیرم.
مطمئن شدم یا اشتباهی کردهایم و یا در پروسه آزمایش هستیم؛ تصمیم گرفتیم که باید راضی به رضای ایزد منان و قوی باشیم و کنترل آرامش خانه را از دست ندهیم. کمکم با راهنماییهای راهنمای خود همسفر حکمت و درد دل خانمهای جوان در لژیون، آرام گرفتم و اکنون به دلیل بیماری دستم در آتل است؛ اما به راهنمایم گفتم اگر مرا راه ندهید، پشت در مینشینم؛ زیرا اینجا کعبه عشق است و مهندس حسین دژاکام و خانواده گرامی ایشان، خادمان این کعبه هستند.
از لژیون سردار سپاسگزارم که اجازه دادند بمانم، بیاموزم و آنچه را سالها از حرمت شنیدهام، اینجا در گوشت و خون ما وارد میشود؛ انضباط، احترام، صداقت، درستی و تمیز لباس پوشیدن مسافران و همسفران بود؛ در این مکان دخالت کردن در کار و زندگی دیگران، جستجو و فضولیکردن، در احوال یکدیگر سرک کشیدن، قرض خواستن و پول دادن و ندادن آن، پارتی بازی، تبلیغات مزخرف و وقت دیگران را هدر دادن، همه ممنوع است و من از این قوانین لذت بردم.
حداقل اینجا آرام هستم و نمیخواهم حرص رفتارهای بیادبانه بعضی از مردم را بخورم و جالبتر از همه اینکه راهنمای سفر اولم همسفر سهیلا که فکر میکنم اگر ایشان نبود، من نمیماندم؛ ایشان قوانین کنگره را گفتند و من عاشق این معبد شدم؛ مثلاً دلیل این قانون کنگره را که نباید به مسافران کمک کرد، شرح دادن؛ کلامشان دنیای صداقت بود و من دشمن دروغگویی و ریا و هرگز باور نمیکردم مسافرم دروغ بگوید و اینگونه غفلت کرده بودم.
محل سکونتم عوض شد و دیگر برایم در آپارتمان، انجام خدمات قبل مقدور نبود؛ حالا باور دارم خداوند مأوریت جدیدی را برایم رقم زده است و باید در راه درمان و تعادل بیماران و سفرکردن آنها تلاش نمایم؛ زیرا این ما نیستیم که آبرویمان در خطر است، بلکه آنها که از این راه نان میخورند، باید نگران عواقب کار خود باشند. هزاران هزار بار از آقای مهندس حسین دژاکام و همسر بزرگوارشان سپاسگزارم که زندگی خود را وقف خدمت به بیماران کشورمان و حتی جهان کردهاند و فرزندان به این خوبی پرورش دادند که هیچ ابایی از همراهی پدر ندارند.
سلام دوستان شکوفه هستم یک همسفر
حرمت از حریم می آید و حرمت یعنی حد و اندازه نگهداشتن؛ یعنی احترامگذاشتن به حق و حقوق یکدیگر است. هر مکانی دارای حد، حرمت و قوانینی میباشد؛ مثلاً خانواده، دریا و جاده هم برای خودش حرمت دارد و نباید به آن بیحرمتی شود؛ کنگره هم به دلیل این که یک مکان مقدس و امنی برای نجات انسانها از تاریکیها و ضد ارزشها است، برای افراد از اهمیت خاصی برخوردار میباشد و اعضایی که وارد کنگره میشوند با رعایت این قوانین و مقررات است که می توانند به راحتی و در کمال آرامش در کنار هم به درمان برسند؛ همچنین مسافرانی که به کنگره میآیند باید نظم و انضباط داشته باشند؛ چون مکانی که در آن بینظمی باشد، تخریب در آن ساختار به وجود میآید و ساختارشکنی را به همراه دارد.
تنها نوشتاری که در هر جلسه دو بار قرائت میشود همین حرمت کنگره 60 است؛ یک بار اول جلسه و یک بار هم آخر جلسه خوانده میشود؛ چون بسیار حائز اهمیت است. همه ما در کنگره تابع عمل سالم هستیم و هدف ما همسفران و مسافران، رهایی و درمان اعتیاد است؛ ما دوست داریم در لژیون آرامش و صلح برقرار باشد؛ بنابراین باید به صحبتهای راهنما گوش دهیم، صداقت داشته باشیم و از موارد ضد اخلاقی و الفاظ ناشایست پرهیز کنیم.
وقتی افراد در کنگره تحت آموزش قرار میگیرند، انرژی هم به دست میآورند؛ پس باید انرژی خود را صرف خودسازی کنند و نباید با هم مکالمات تلفنی داشته باشند؛ چون هیچ کدام از افراد هنوز به آن سطح از دانایی و آگاهی نرسیدهاند و ممکن است به دنبال اهداف نامعقول خود بروند. ما نباید در کنگره با هم رابطه مالی و کاری داشته باشیم؛ چون از عقاید شخصی هم مطلع نیستیم و هر گونه ارتباطی خارج از چهارچوب کنگره باعث طرد شدن ما از تعالیم این مکان میشود.
سلام دوستان فرزانه هستم یک همسفر
حرمت یا حریم نگه داشتن در زبان فارسی به معنای احترام گذاشتن و ارزش قائل شدن برای کسی یا چیزی، رعایت آداب و رسوم ، پرهیز از هر گونه رفتار ناشایست نسبت به آنها است؛ در واقع نگهداشتن حرمت یعنی حفظ و پاسداری از جایگاه و مقام معنوی یا مادی یک شخص، یک مکان یا یک مفهوم میباشد. در کنگره ۶۰، نه قوه قضائیه و نه پلیس داریم؛ ولی با حفظ حرمتهای آن، همه در کنار هم قرار میگیریم؛ حفظ قوانین و حد و مرزها (رعایت حرمت ها) در کنگره از جایگاه خاصی برخوردار است و طیکردن مسیر درمان، جز با احترام به این حرمتها امکانپذیر نمیباشد. همانا حفظ نظم، آرامش و یکپارچگی، بقا و پیشرفت کنگره ۶۰ در گرو عمل به این حرمتهاست. در کنگره افراد فقط میآیند و کار خودشان یعنی درمان را انجام میدهند؛ طبق فرمایش جناب آقای مهندس، کنگره همانند بهشتهای برین میماند که در آن هیچ سخن بیهودهای نیست.
قوانین کنگره شامل عدم رابطه تجاری و مالی، حفظ حریم افراد، پرهیز از دروغگفتن، غیبت و سرزنش، احترام به یکدیگر، قطع نکردن صحبت افراد، به اندازه صحبت کردن، الفاظ ناشایست بیان نکردن، شوخی نکردن با افراد، پرهیز از روابط کاری، مالی و خانوادگی بین اعضا و رعایت پوشش مناسب و ممنوعیت تلفن دادن و تلفن گرفتن، حفظ لوازم شخصی و ممنوع بودن بحثهای سیاسی است؛ رعایت این حرمتها برای همه مسافران و همسفران الزامی است؛ چراکه محیطی امن و سالم برای درمان اعتیاد و بازسازی زندگی آنها فراهم میشود و به اهداف خود در کنگره دست مییابند. اگر حرمتهای کنگره نبود؛ هر روز مکافاتهای زیادی بوجود میآمد و با حفظ حرمتها، مسئولیت از کنگره سلب شده است. اهمیت نوشتار حرمت در کنگره، آنقدر زیاد است که برخلاف بقیه نوشتارها که یکبار آنها را میخوانند، این نوشتار دو بار خوانده میشود.
مدیون زحمات جناب آقای مهندس حسین دژاکام هستیم که این حرمتها را مثل یک رگ حیاتی برای کنگره تعریف کردند و آرامش و سلامتی را به تکتک اعضای کنگره ۶۰ هدیه میدهند. لازم به ذکر است که بدانیم حرمت کنگره فقط مختص به چند ساعت داخل شعبه نیست، بلکه باید در تمامی سطوح زندگی شخصی و اجتماعی به کار گرفته شود و به یاد داشته باشیم که رابطهها مانند ستونهای مسجد یا معبد، باید فاصله و حریم مناسب داشته باشند و بدانیم هر انسانی با رفتار و کردار خودش، حریم خود را مشخص میکند.
سلام دوستان رویا هستم یک همسفر
به نظر من حرمتها، حرف اصلی را در زندگی میزنند؛ چون باعث به وجود آمدن یک چهارچوب، دیوار و یا حصار برای هر انسانی یا هر مکانی میشود که از افراد و مکانها محافظت میکنند و از بینظمی و بیاحترامی جلوگیری میشود. وقتی حرمتها در کنگره رعایت شود؛ اعضا متوجه میشوند که جایگاه راهنما کجا قرار دارد؟ جایگاه رهجو کجا قرار دارد؟ باید روابط اعضای کنگره با یکدیگر چگونه باشد؟ باید روابط اعضای کنگره با مرزبان، راهنما و ایجنت چگونه باشد؟
در نهایت وقتی حرمتها را بدانیم و آموزش گرفته باشیم؛ نه به کسی اجازه میدهیم از خط قرمزهای ما عبور کند و نه ما به خود اجازه میدهیم که از خط قرمزهای افراد عبور کنیم و در واقع حرمت، خود نوعی احترام به خود و به دیگران است؛ حرمت نوعی کنترل بر روی رفتار، کردار و گفتار است.
سلام دوستان اعظم هستم یک همسفر
حرمت به طور کلی به معنای محترم داشتن و حفظ جایگاه و ارزش چیزی یا کسی است و در واقع حرمت نشاندهنده جایگاه ویژهای است که برای چیزی یا کسی قائل هستیم. هدف اصلی کنگره ۶۰ در درمان اعتیاد، رهایی افراد از دام اعتیاد و بازگشت آنها به زندگی سالم و متعادل است که این امر از طریق روش پلهای و با استفاده از داروهای جایگزین مواد مخدر مانند OT و تغییر جهانبینی فرد صورت میگیرد؛ حرمتها در کنگره ۶۰ نقش حیاتی در حفظ محیط مقدس و امن این سازمان دارند و آنها به عنوان قوانینی هستند که از اعضا در برابر آسیبها و انحرافات احتمالی محافظت کرده و به حفظ نظم کنگره کمک میکنند و رعایت نکردن حرمتها میتواند منجر به هرج و مرج و از بین رفتن محیط امن و سالم کنگره شود. در کنگره ۶۰ حرمتهایی وجود دارد که شامل مواردی مانند پرهیز از دروغ و غیبت، استفاده نکردن از الفاظ ناشایست، عدم برقراری روابط مالی و خانوادگی، رعایت پوشش مناسب در جلسات، رعایت حریم شخصی دیگران و رعایت سکوت و احترام هستند؛ تأثیر این حرمتها بر روی افراد و محیط کنگره این است که ایجاد امنیت، آرامش و افزایش اعتماد به نفس دارد و اگر این حرمتها رعایت نشود؛ منجر به مشکلات و موانع در فرآیند درمان میشود و در آخر رعایت حرمتها کلید موفقیت در درمان و بازسازی افراد کنگره ۶۰ است.
ویراستاری و ارسال: همسفر پگاه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شیخبهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
208