شرح این مسئله امروز نگنجد به بیان خوش بود گر محک تجربه آید به میان
محک خالص کافر ز مسلمان اَدب است همهجا قرآن آیه و سورهای از ادب است
یکی از مسائل حائز اهمیت در جهان بشر آداب معاشرت است. آداب؛ یعنی روش و فنون و به مجموعهای از آداب، اَدب گفته میشود. از آدابی که درکنگره به آن توجه میشود این است که بهجای ترک اعتیاد به دنبال درمان اعتیاد باشیم تا درنهایت فرد به تعادل برسد. تعادل یعنی پایداری یا اینکه هر چیزی سر جای خودش قرار داشته باشد که این موضوع یک مشکل جهانی شده است که افراد از آن تعادل و متانت خود دور شدهاند. تعادل تنها مختص معتادین و افراد بیسواد نیست؛ بلکه تمام افراد در همه حیطهها میتوانند دچار بیتعادلی شوند که باعث رنجش افراد و اطرافیانشان میشود.
آداب معاشرت به تعادل و اَدب برمیگردد. همهچیز در زندگی، قانون و روش دارد. انواع آداب معاشرت در همه جای زندگی انسانها دیده میشود؛ مانند آداب غذا خوردن، صحبت کردن، مهمانی رفتن، ورزش کردن و ... . انسان باید در تمام رفتارهای خود، آداب معاشرت را رعایت کند. انسان باید آداب معاشرت را در حد اعتدال رعایت کند و در رفتار او افراطوتفریط نباشد. (کافر همه را به کیش خود پندارد) هیچگاه در کارهای دیگران تجسس نکنیم؛ اگر تربیت و رفتار ما درست باشد به ما خیانت نمیشود. زمانی فرد شکاک است که ذات خودش خراب باشد به خاطر همین مجبور است دیگران را دائم چک کند.
درکنگره حرمتهایی را برای رهجوها و راهنماها قرار دادهاند که به ما نشان میدهد، هر چیزی یک حریم دارد و افراد نمیتوانند؛ بدون اجازه به آن وارد شوند؛ برای همین است که همه حرمتها را نگه میدارند و در امنیت هستند. درکنگره هرکسی وظایف خود را انجام میدهد و هدف، فقط به درمان رسیدن فرد است. هر نوشتاری درکنگره یکبار خوانده میشود؛ جز حرمت که این به خاطر حائز اهمیت بودن مسئله است. ما درکنگره هیچ نیازی به رابطههای مالی و تجاری نداریم. سرزنش کردن درکنگره ممنوع است. مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد؛ وقتی کسی در حال غیبت یا سرزنش است و شما با اشتیاق به او گوش دهید، باعث تشویق او به ادامه کار خود میشوید.
اگر افراد از تعادل خارج شوند، دچار بیادبی میشوند. بیادبی میتواند الفاظ زشت، شوخی کردن، لحن نامناسب، پوشیدن لباس نامناسب و ... باشد. زمانی فرد در تعادل است که فرماندهی و فرمانبرداری را آموخته باشد. فرماندهی، یعنی انسان به یکسری نیروها احاطه کامل داشته باشد. فرماندهی در صور آشکار مثل دستور دادن به افراد اطرافمان و صور پنهان ما مثل فرمان دادن به اعضای بدنمان اتفاق میفتد. فرد با مصرف مواد مخدر متوجه میشود که خیلی از کارها و رفتارهایی که برایش عادی بوده، دیگر قابلاجرا نیست؛ قصد انجام آن کارها را دارد؛ اما کسی از او فرمانبرداری و فرماندهی نمیکند؛ به خاطر همین فرد مجبور میشود مواد بیشتری مصرف کند یا موادمصرفی خود را تغییر دهد که باعث بیتعادلی بیشتر شخص میشود.
اگر توجه کنیم فرماندهی، یکی از خواستههای وجودی هر انسان است و هرگاه این جایگاه درخطر بیفتد، فرد حاضر است همه کار را انجام دهد تا این جایگاه را حفظ کند. هرچه فرد تواناییهای بیشتری داشته باشد، فرماندهی بیشتری هم دارد. آن چیزی که در انسان نیروی خوشحالی را به وجود میآورد، کسب مهارت و تواناییها است. هر کاری را که انسان از آن لذت میبرد؛ یعنی به آن کار مسلط شده و فرماندهی پیداکرده است. انسانی که دچار بیماری اعتیاد شده است، فرماندهی در صور پنهان و آشکار را از دست خواهد داد؛ اگر فرد بخواهد از این وضعیت بههمریخته و بیتعادلی خارج شود و به زندگی متعادل خود برگردد؛ باید کارهایی را انجام دهد؛ اگر میخواهد به شو شود برسد باید فرمانبردار خوبی باشد.
حال این سؤال برای ما پیش میآید که چرا ما باید برای اینکه به فرماندهی برسیم، لازم است فرمانبردار خوبی باشیم؟ کسی که میخواهد فرمانده خوبی باشد؛ باید توانایی خود را افزایش دهد و به دانایی مؤثری برسدکه بهوسیله آموزش حاصل میشود. زمانی آموزش مؤثر است که شاگرد از دستورات استاد فرمانبرداری کند. هر زمان که انسان با تاریکی مواجه میشود، نفس اماره فرماندهی را به دست میگیرد. کسی که میخواهد فرمانده خوبی باشد؛ باید توانایی خود را افزایش دهد.
منابع: سیدی آداب معاشرت، سیدی حرمت و نوشتارها
نویسنده: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون پنجم)
ویرایش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون پنجم)
ویراستاری و ارسال: نگهبان سایت همسفر فهیمه
همسفران نمایندگی بیهقی سبزوار
- تعداد بازدید از این مطلب :
172