انسان به هر چیز فکر میکند؛ اما به فکرش خطور نمیکند افراد برای حفظ منافع خود مانند اعضای خانواده و یا برادر با برادر دشمن شود. چرا که در این معاملات شاید بگوید برادرم بد من را نمیخواهد شاید پول او را بخورد و بگوید فدای سرش؛ اما اینکه تا چه مرحله گذشت کنیم به ظرفیت ما بستگی دارد . رابطه برادری و خواهری و دوستی و خانواده هر کدام قیمتی دارد. این قیمت بینهایت نیست و باید فاصله را با قوم و خویش و خانواده حفظ کرد .هر وقت میخواهیم وارد شراکت شویم اینطور نیست که بگوییم ما یک روح هستیم در دو جسم؛ زیرا اکثر پروندههای دادگستری مربوط به دعوای بین قوم و خویش و اعضای فامیل است. برای اینکه بین اعضای خانواده و اطرافیان دشمنی ایجاد نشود حتیالامکان با این افراد وارد تجارت نشویم، همانطور که در شعر معروف میگوید: که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها، در ابتدا همه چیز خوب پیش میرود در ادامه دچار مشکل میشویم جناب مهندس میگویند: من بارها با برادر و با فامیل و با دوست و رفیق تجارت کردم و شراکت؛ اما نه تنها موفق نبودم، بلکه رابطه را از دست دادم و کار به دادگاه رسید. دلیل اینکه مهم است که اعضای کنگره نباید با هم تجارت داشته باشند همین است. در گذشته مورد داشتیم که دو نفر از اعضای کنگره با هم به مشکل خوردند به خاطر اینکه با هم در ساخت و ساز شریک بودند. پس نتیجه کلی اینکه اول نباید با اعضای نزدیک وارد شراکت شد؛ اما اگر به ناچار مجبور به این کار شدیم باید همه چیز معلوم باشد اگر پول میدهیم و کاری را قبول میکنیم باید رسید بگیریم و همه چیز مکتوب باشد.
بعضی از دشمنیها مربوط به این قضیه است و بعضی از دشمنیها مربوط به روز الست است و بعضی دیگر مربوط به زمان حال. حالا با تمام این شرایط وقتی دشمنی به وجود آمد باید چه کار کنیم؟ آیا باید انتقام گرفت انسان وقتی به مسائل منفی فکر میکند آنها را جذب میکند و برعکس. چون سیستم هستی به فرکانس ما جواب میدهد کافیست به مسائل منفی فکر کنیم تا تمام الهامات، ترس، دشمنی، کینه .... به شما جذب شوند و در آخر تبدیل به بیماری میشوند. راه حل این است که ریشه دشمنی را کند؛ زیرا نتیجه دشمنی چیزی جز کدورت و رنج و جذب امواج منفی نیست.
در این رابطه شعری است با این مضمون: نهال دوستی بنشان که کام دل برآرد / نهال دشمنی برکن که رنج بیشمار آرد/ تو مهمان خراباتی به عزت باش با رندان / که درد سرکشی جانا گرد مستی خمار آید/ شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما / بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آید.
به این معنی که وقتی وارد کنگره میشوی با راهنما، ایجنت، مرزبان و افراد قدیمی با عزت رفتار کن؛ زیرا سر و کارت به آنها میافتد و زمان حال را غنیمت بدان و آن را به تلخی نگذران چون روزگار ثابت نیست و دائماً در حال تغییر است.
ارتباط هر فرد مثلثی دارد، یکی خانواده یکی خودش و دیگری دوستان و آشنایان. این حریمها باید حفظ شود. ارزش خواهری و برادری از تجارت بالاتر است. در جهان همه چیز فناناپذیر است، منظور در کل سیستم هستی نه فقط این جهان، مثل ظلم که از بین نمیرود و امکان ندارد کسی ظلم کند و به او برنگردد. تا بدکاران یکی یکی به قهر خدا مبتلا شوند و از بین بروند در جای دیگر جناب مهندس میفرمایند: آنچه هست نیست میشود و آنچه نیست باعث رنج ابدی مثل شخصی که سن بالایی دارد و با سرمایه کلان و وقتی مرگ به سراغ او میآید سرمایه دیگر از آن او نیست و آن سرمایه نیست میشود خاطرهاش برای او رنج میآورد. در این حیات مالش برای افراد دیگری میشود و این درس عبرتی است برای امثال ما. امواج هرچه سنگینتر باشند پایینتر و هرچه سبکتر باشند در سطح بالاتر قرار میگیرند و هرچه انسان پالایش کند عروج میکند طبق قضیه امواج از مسائل منفی باید دوری کرد وگرنه گریبان ما را میگیرد مانند افکار منفی که وقتی دنبال آن را بگیریم ما را در خود غرق میکند. در مکتوبات کنگره آمده است که در دل سنگها بروید و بشکافید آنچه شکافتنیست که ما در کنگره این غیر ممکنها را ممکن کردیم مانند درمان اعتیاد که احیای انسان است و درمان چاقی و سیگار انسان کاری را میخواهد انجام دهد؛ اما در نیمه راه ناامید و درمانده میشود و نیروهای هستند که ما را هدایت میکنند و همیشه همه درها بسته نیست تا ما به فکر خود درها را باز کنیم و این یعنی وادی اول با تفکر ساختارها آغاز میشود در آخر دشمنی بر مبنای جهل انسان است نه از روی آگاهی و دانش و بدانید میوه دشمنی رنج بیشمار است.
منبع: سیدی «دشمن» از مهندس حسین دژاکام
نویسنده: همسفر فریبا(خ) رهجوی راهنما همسفر هما (لژیون دوم)
رابطخبری: همسفر مهسا رهجوی راهنما همسفر هما (لژیون دوم)
ارسال:همسفر فاطمه راهنمای تازهواردین
همسفران نمایندگی الیگودرز
- تعداد بازدید از این مطلب :
66