استاد امین در ابتدا میگویند: «وقتی انسان دچار سکون باشد حرکت برای او سخت است» اما همین که راه بیفتد و حرکت کند، تازه متوجه میشود که ساکن بودن چهقدر بد است و آدم احساس پیری میکند و حسهای منفی سراغ او میآیند. در مورد حیات دو دیدگاه وجود دارد، یکی این است که در این زندگی فقط خودت هستی و خودت، تنهای تنها و باید با تلاش و زحمات خودت به خواستههای خود برسید؛ اگر نرسید از ضعف خودت است، احساس نمیکنید که یک نیروی مافوقی وجود دارد اگر من و هستی را آفریده پس شناخت و دانش خیلی زیادی دارد من را بهتر از خودم میشناسد؛ پس قطعا که خداوند خود برای ما برنامهریزی کرده است و از خلقت ما هدف داشته است.
در اول سوره بقره میگوید: «کسانی به رستگاری میرسند که نیکی و احسان میکنند، نماز به پا میدارند و به عالم غیب ایمان دارند.» کسانی در زندگی آرامش دارند که توکل میکنند؛ اما اگر ما فکر کنیم در این دنیا تنها میباشیم و خود ما باید به خواستههای خود برسیم؛ پس به چه کسی توکل کنیم؟ توکل زمانی معنی میدهد که اعتقاد داشته باشیم کسی بزرگتر و نیرومندتر از من است که میتواند کار من را راه بیندازد و مشکل را حل کند. انسان وقتی فکر کند؛ فقط خود تنها است، تحمل مشکلات برای او خیلی سختتر میشود؛ چون فکر میکند که اگر من نتوانم این کار را انجام دهم یا این مسئله را حل کنم دیگر همه چیز تمام است و هیچکس نمیتواند؛ ولی اگر بداند خدایی است که من را میبیند اگر من نتوانم، او میتواند و قدرت آن را دارد همین به انسان قوت قلب میدهد و دل او آرام میگیرد این ایمان و اعتقاد است که این آرامش را به انسان میدهد.
خداوند هم در کلام الله میفرماید: «اگر به شما چیزی رسید به موفقیتی رسیدید خیلی خوشحال نشوید و اگر چیزی از دست دادید یا در موضوعی شکست خوردید خیلی غمگین نشوید.» در حالت اول که انسان خود را تنها میبیند؛ وقتی موفقیتی کسب کند چون فکر میکند تنها کار خود و تلاش خود بوده بیش از حد خوشحال میشود و اگر شکست بخورد فکر میکند دیگر همه چیز تمام شد و از غصه دق میکند؛ چون راه نجاتی نمیبیند؛ اما کسی که از آن دیدگاه انفرادی بیرون میآید کمکم بقیه اجزا هستی هم برای او مهم میشود و متوجه میشود که خودش هم جزئی از این مجموعه است که همه در آن نقش دارند و به هم گره خوردهاند.
آقای مهندس میفرمایند: «اگر القائات آسمانی نباشد انسان ظرف چند هفته خود را نابود میکند.» اگر هزاران دانشمند ظرف دهها و صدها سال مطالعه کردند که به درمان اعتیاد برسند؛ اما نرسیدند، این همان نقشهای است که خداوند ریخته بود تا به دست مهندس اتفاق بیفتد که حتی خود ایشان تعجب میکنند که چرا مسئله به این سادگی را کسی قبل از من پیدا نکرد. پس متوجه میشویم قدرتمندتر از ما نیرویی است که ما میتوانیم به او تکیه کنیم و همین به ما آرامش میدهد.
خداوند میفرماید: «انسان مامور به تلاش است؛ اما مامور به نتیجه نیست نتیجه دست کس دیگری است؛ پس نباید خود را خیلی اذیت و سرزنش کنیم چرا فلان شد یا فلان نشد. برای همین استرسهایی که خیلی جاها میکشیم اضافه است. ما مالک هیچ چیز نیستیم مالک، کسی است که جای ما را بر اساس خواست، تقدیر و فرمان الهی مشخص میکند؛ اگر انسان اینها را متوجه شود استرس، ترس و فشاری که در زندگی متحمل میشود خیلی کمتر است. باید بدانیم یک طرف من میباشم و طرف سنگینتر خدا است؛ پس همیشه به خداوند بزرگ توکل کنیم و نتیجه کارهای خود را به او بسپاریم.
نویسنده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه(لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
ویرایش: همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون ششم)
ارسال: همسفر منیژه رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی اسلامشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
110