همسفر روحانگیز در مورد دستور جلسه « وادی چهارم و تاثیر آن روی من » دلنوشتهای ارائه کردند که در ادامه میخوانیم:
روزهای اول حس خوبی به کنگره نداشتم؛ زمانیکه مسافرم خواست با او به کنگره بروم خیلی مقاومت کردم با خود گفتم، من مصرف کننده نیستم؛ بنابراین جای من آنجا نیست. اصرار پیدرپی مسافر از یکسو و دلسوزی من از سوی دیگر؛ باعث شد با او همراه شوم. روز اول را خوب به خاطر دارم، پنج شنبه بود، جشن تولد یکی از اعضا کنگره و خانوادهاش خیلی خوشحال در کنار او بودند،حال آنها بسیار خوب بود.
زمانیکه این عزیزان مشارکت کردند از تاریکی دوران مصرف، از مشکلات و ناملایمات، یک لحظه احساس کردم؛ چقدر شبیه زندگی من است. زندگی که به واسطه اعتیاد همسرم سرشار از پوچی و ناامیدی، یخ زده، سرد و بیروح شده بود و انگیزهای برای ادامه زندگی نداشتم، همیشه بیحوصله و عصبانی بودم. در خانواده من و خانواده همسرم فقط ایشان مصرف کننده بود، برای من خیلی سخت بود؛ هیچ وقت مایل به ارتباط با دیگران مخصوصاً اقوام نبودم؛ زیرا سنگینی نگاه آنها باعث عذاب من بود. حرفی نمیزدم و در خلوت خود گریه کرده و از اینکه با این شخص، ازدواج کردم خود را مدام سرزنش میکردم.
امروز که این جملات را به قلم میآورم ۵ ماه از شروع سفر ما میگذرد. این قشنگترین سفر زندگی مشترک ما است، حال مسافر من خیلی خوب است. در مسائل زندگی با هم مشورت میکنیم، روی یک میز غذا میخوریم؛ قبلا هیچ کدام از این ارتباطها نبود. خداوند را بسیار سپاسگزارم که در کنگره هستم از راهنمای بسیار خوبم خانم شیوا خیلی تشکر میکنم که مسیر درست زندگی را با آموزشهای ناب خود به من نشان دادند. از خداوند متعال برای ایشان و خانواده محترمشان آرزوی سلامتی و طول عمر دارم.
نویسنده: همسفر روحانگیز رهجوی راهنما همسفر شیوا (لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر شیوا (لژیون هفتم)
تنظیم: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون هشتم) دبیر سایت
ارسال: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چالوس
- تعداد بازدید از این مطلب :
110