English Version
This Site Is Available In English

انسان بر سرِ دوراهی

انسان بر سرِ دوراهی

ششمین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی کریمان با دستور جلسه «وادی چهارم و تأثیر آن روی من» به استادی مسافر عباس و نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر مسلم در روز سه‌شنبه مورخ 3 تیرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان عباس هستم یک مسافر.

به رسم ادب تشکر می‌کنم از جناب آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم‌شان که این بستر را برای من و امثال من فراهم کردند تا بیاییم در این مکان زیبا و امن بنشینیم هم برای درمان اعتیادمان و هم برای راه و رسم درست زندگی کردن. تشکر می‌کنم از راهنمای درمان موادم آقا علیرضا زنگی‌آبادی عزیز که با صبر و بردباری‌شان و با متانتشان که اگر امروز حال و حس خوب و خوش را دارم مدیون زحمات این بزرگوار هستم. همچنین سپاسگزار کلیه راهنمایان و تمامی خدمتگزاران شعبه کریمان هستم  که با دل و جان در حال خدمت هستند.

قبل از اینکه  صحبت‌هایم را شروع کنم تشکر ویژه‌ای دارم از آقا علیرضا دژاکام که در دوره ایجنتی این بزرگوار من این فرصت را پیدا کردم که بتوانم در واحد اوتی و پورتال خدمت کنم و این فرصت را پیدا کردم که پشتیبان پرتال جنوب کشور باشم و این موهبت را مدیون تلاش‌ها و لطف همه دوستان هستم.
دستور جلسه امروز در خصوص وادی چهارم و تاثیر آن روی من می‌باشد عنوان وادی این مطلب را به من یادآوری می‌کند که در مسائل حیاتی به خداوند سپردن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن. اگر ما بتوانیم همین وادی را در زندگی خود کاربردی کنیم خیلی از مشکلات و مسائلی که در زندگی داریم برطرف می‌شود قبل از اینکه به این وادی برسیم بایستی از سه وادی گذشته باشیم و از آن آموزش گرفته باشیم وادی‌های اول، دوم و سوم این سه وادی به معنای وادی‌های تفکر شناخته می‌شوند.
در وادی اول آموختم که بایستی تفکر کنم و همچنین در وادی دوم آموزش گرفتم که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد و وادی سوم، باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند و بعد از گذشت این سه وادی رسیده‌ایم به وادی چهارم. عنوان این وادی به من آموزش می‌دهد که من عباس باید در مسائل حیاتی و کلیه مسائل زندگیم برای خودم یک مرزبندی داشته باشم حتی مرز بین من انسان که مخلوق خداوند هستند با خود خداوند بایستی مشخص باشد.
جناب مهندس در این وادی می‌فرمایند که بایستی تمامی روابطمان مشخص باشد و از آن مرز فراتر نرویم و حد و حدود خود را بشناسیم وادی چهارم این مطلب را به من یاد می‌دهد که بایستی بدانم مسئولیت تمامی کارهایم با من است و عواقب آن به من برمی‌گردد من اجازه این را ندارم که مسئولیت هیچ کدام از کارهایم را حالا چه خوب و چه بد را گردن شخص دیگر بیندازم. حتی گردن خداوند.
این وادی فقط مخصوص انسان‌های مسلمان نیست حتی اشخاصی هم که به خداوند ایمان ندارند و خداوند را به عنوان نیروی برتر یا نیروی الهی و یا هر چیز می‌شناسند، نمی‌توانند مسئولیت کارهای خود را گردن دیگران بیندازند. شاید بعضی از انسان‌ها اصلاً به خدا اعتقاد و ایمانی نداشته باشند جناب مهندس در مورد می‌فرمایند که ما بایستی مسئولیت کارهای خودمان را به عهده بگیریم. بایستی اول وجود خودمان را بشناسیم. تفکر و اندیشه خود را بشناسیم تا بتوانیم مسئولیت کا‌رهای خودمان را به عهده بگیریم و از زیر بار مسئولیت فرار نکنیم  و بعضی از انسان‌ها هم بحث عرفانی و بحث‌های دیگر را پیش می‌کشند.
آقای مهندس در این مورد می‌فرمایند درست است که ما مخلوق خداوند هستیم و دست‌های الهی کارشان القاء افکار مثبت به من انسان می‌باشد زمانی که خداوند انسان را خلق کرد او را بر سر یک دوراهی قرار داد یکی راه تقوا و خوبی‌ها و یکی هم راه فسق و فجور و در آموزش‌های کنگره آموختیم که خداوند به من اختیار را داده تا کدام راه را انتخاب کنم و در آخر نتیجه کار را هم برای ما مشخص کرده است.
در بعضی از کتاب‌های آسمانی سایر ادیان هم این عنوان وادی به شکل‌های دیگر مطرح شده است که مسئولیت تمامی کارها بر عهده خود انسان می‌باشد. اینطور نیست که من بگویم که آقا من مسلمان یا من بچه کنگره‌ایی. این مطلب فقط مختص ما نیست و می‌گوییم که کتاب ۱۴ وادی چکیده‌ای از کتاب آسمانی ما می‌باشد. خود جناب مهندس به عنوان نویسنده و خالق کتاب برای ما مشخص می‌کند که عنوان این وادی در بعضی از کتب آسمانی و بعضی از ادیان هم آمده است.
در ادامه برای ما مشخص شده است که  زمانی راز و نیاز و دعا اثرگذار می‌شود که من عباس در صراط مستقیم حرکت کنم. در این باره بعضی‌ها فکر می‌کنند که اگر مسئولیت کار ما بر عهده خودمان است پس این‌ها که دعا می‌کنند و خدا را یاد می‌کنند و راز و نیاز می‌کنند چه هست؟  می‌گوید که این راز و نیاز و دعا زمانی جواب می‌دهد که خودم در صراط مستقیم حرکت کنم و در راه فسق و فجور نباشم بر این صورت است که من می‌توانم درخواست کمک و توقع از قدرت مطلق و خداوند داشته باشم و در ادامه در این وادی به ما می‌گوید که ما اول باید خداوند و قدرت مطلق را بشناسیم و بعد مسئولیت و موقعیت خودمان را .
این وادی می‌گوید که بعضی‌ها از خداوند به عنوان چراغ جادو توقع دارند. طرف قرض و بدهی دارد از خداوند می‌خواهد که بدهیش پرداخت شود و یا اینکه جرم و جنایت می‌کند و درگیر زندان می‌شود و از خداوند می‌خواهد و دعا می‌کند که خداوندا مرا از این بند نجات بده  نه اینطور نیست و خداوند غول چراغ جادوی ما نیست.

از آموزش‌های این وادی یاد می‌گیریم که ما بایستی اول خودمان را بشناسیم و هسته وجودی انسان را می‌شکافد آن را به دو قسمت تقسیم می‌کند، یکی صور آشکار و دیگری صور پنهان انسان است. صور آشکار همان ظاهر انسان و جسم انسان می‌باشد. صور پنهان شامل نفس و عقل و روح و حس‌های خارجی می‌باشد. تعریف نفس را برای ما این چنین بیان می‌کند و می‌گوید که نفس چیزی است که تعیین موجودیت می‌کند و در هر صورت ظاهر و باطن انسان را می‌نمایاند و در ادامه می‌گوید که نفس نه روح است و نه جسم و نفس دارای خواسته می‌باشد که شامل خواسته‌های معقول و خواسته‌های غیر معقول می‌باشد و عنوان‌های نفس بر سه قسمت است نفس اماره و نفس لوامه و نفس مطمئنه.
نفس اماره نفس امر کننده است. بالاترین درجه نفس در حیوانات و پایین درجه نفس در انسان نفس اماره می‌باشد و خواسته‌های آن نامعقول می‌باشد و فقط امر می‌کند و در این مورد آقای مهندس به ما می‌گوید که یک حیوان و یا گوسفند وقتی فضای سرسبز را می‌بیند نفسش او را به خوردن فرمان می‌دهد و به این فکر نمی‌کند که صاحب آن چه کسی است؟ راضی است یا نه؟ 
 نفس لوامه، نفس سرزنش کننده است. در مرحله نفس اماره انسان پشیمانی ندارد چون در این مرحله انسان تسلیم خواسته غیر‌معقول خود می‌باشد و برای این به نفس سرزنش کننده می‌گوید که انسان زمانی که کار اشتباهی را انجام می‌دهد خودش را سرزنش می‌کند و از انجام آن کار پشیمان می‌شود. من مصرف کننده زمان مصرف تحت فرمان نفس اماره بودم. به من امر می‌کرد که هر جور که هست مواد را تهیه کن و مصرف کن و زمانی رسید که من خود را سرزنش می‌کردم و کم کم فهمیدم که من در اثر مصرف مواد به خودم و خانواده‌ام ضربه می‌زنم و آنجا بود که من به مرحله نفس لوامه رسیدم.
مرحله سوم نفس مطمئنه می‌باشد. زمانی انسان می‌تواند وارد نفس مطمئنه بشود که از دو مرحله قبل، با تزکیه و پالایش و آگاهی گذشته باشد تا به نفس مطمئنه برسد. در این مورد راهنمای عزیزم آقا علیرضا همیشه این حرف را می‌زدند که اگر رهجویی درست سفر کند و به سفر دوم برسد در درمان اعتیادش وارد مرحله نفس مطمئنه شده است چرا چون خود کتاب هم در این مورد می‌گوید که کسانی که به این مرحله از نفس رسیده‌اند دیگر دچار خواسته‌های نامعقول نمی‌شوند و خواسته نامعقول در خواب و بیداری دیگر به سراغشان نمی‌آید.

اگر از راهنمایان محترم که الگوی ما در کنگره هستند و یا از رهجویان سفر دوم بپرسیم اگر در جایی که مواد مصرف می‌کنند حضور پیدا کنی آیا دوباره به فکر مصرف مواد می‌افتی؟ اگر درست درمان شده باشند دیگر در ذهن آنها هم مصرف مواد خطور نمی‌کند برای این است که بحث درمان اعتیاد در آنها به مرحله نفس مطمئنه رسیده است. این‌ها همه از تزکیه و پالایش و آگاهی است که ما در کنگره آموختیم .
پیام آخر وادی به ما می‌گوید که ما باید مسئولیت کار خودمان را بپذیریم  وبرای رسیدن به اهداف خودمان سعی وتلاش و کوشش بنماییم و مطمئن باشیم که خداوند و قدرت مطلق ما را یاری و هدایت خواهد نمود.
از اینکه با سکوت زیبای خود به صحبت‌های من گوش دادید از همه شما سپاسگزارم.

عکس: مرزبان خبری، مسافر رضا

تایپ: مرزبان خبری، مسافر رضا

ویرایش و ارسال: مسافر یوسف، لژیون دوم

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .