دهمین جلسه از دوره چهارم سری جلسات هماهنگی خصوصی لژیون سردار همسفران نمایندگی بیهقی سبزوار با استادی راهنما همسفر سمانه و نگهبانی همسفر محدثه و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه «وادی چهارم (در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن، یعنی سلب مسئولیت از خویشتن) و تأثیر آن روی من» در روز دوشنبه 2 تیرماه 1404 رأس ساعت 15:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان لژیون سردار همسفر محدثه سپاسگزارم که به بنده فرصت دادند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. وقتی در سفر اول بودم و این وادی به من آموزش داده شد، متوجه شدم که باید مرز بین مسئولیتهای خودم و خداوند را مشخص کنم و مسئولیت خودم و خداوند را بدانم. آیا خداوند در قبال من مسئولیت دارد؟ خداوند در مقابل خلق من، مسئولیتهای خود نظیر فرستادن آب از آسمان به زمین، آفرینش خورشید، خلق طبیعت و... را انجام داده است و امکانات را برای من فراهم کرده است؛ در نتیجه متوجه شدم که خداوند مسئولیت خود را به زیبایی و درستی پذیرفته است.
آقای مهندس در سیدی وادی چهارم نیز میفرمایند: «هر تولیدکننده در مقابل تولید خود مسئولیت دارد.» همین گل مصنوعی رهایی که دریافت میکنیم، برای این گل چندین کارخانه فعالیت میکنند تا این گل تولید شود و در نهایت بوی گل طبیعی را هم ندارد؛ ولی در طبیعت هزاران مدل گل طبیعی با بوهای متنوع وجود دارد. حال مسئولیت انسان چیست؟ اول باید گفت که انسان از روی جهل و نادانی مسئولیت خود را نمیپذیرد. اگر در هر محیطی اعم از کنگره، خانه و... مسئولیت خود را به عهده بگیریم، کارها بهخوبی انجام میپذیرد، در حالی که خیلی از ما انسانها یک کار بسیار کوچک را بسیار پیچیده میکنیم و مسئولیت خود را بر گردن دیگران میاندازیم و با چهره حق به جانب از خداوند گله میکنیم که چرا کار ما درست نشد؟
نکته جالب اینجاست که بعضی از ما خداوند را خیلی ارزان میفروشیم و برای مثال میگوییم اگر خانه ده میلیاردی من به فروش برسد، یک گوسفند قربانی میکنم و سریع مسئولیت را به گردن خداوند میاندازیم یا همسران در خانه با همدیگر بر سر مسئولیتهای یکدیگر مدام مشاجره دارند و یا در مورد فرزندان باید بگویم که از کودکی به آنها مسئولیت بدهید و به هیچ وجه مسئولیت یک فرزند را بر گردن فرزند دیگر نیندازید؛ زیرا با فرزندان خود دچار جنگ و جدال میشوید. شخص من شش سال پیش با خود میگفتم: خداوندا جایی باشد که من بروم و آرامش بگیرم و دائماً گله داشتم که چرا دری برای من باز نمیشود؟
بالاخره درِ کنگره پنج سال پیش برای من باز شد. اوایل حتی از نوشتن سیدی که در آن زمان نوار کاست بود با بهانههای مختلف شانه خالی میکردم و مسئولیت خود را به گردن دیگران میانداختم تا بالاخره در شعبه بیهقی سبزوار به مرزبانی رسیدم و اولین سوال برای خودم پیش آمد که من در کنگره چه کارهام و چه مسئولیتی دارم؟ در آن زمان در شعبه بیهقی سبزوار چندین نفر عضو لژیون سردار بودند؛ من به بهانه نداشتن پول و ندادن پول توسط مسافرم، جرات آمدن به لژیون سردار را نداشتم و به راحتی عدم حرکت خودم را به گردن مسافرم و دیگران میانداختم.
در یکی از این جلسات یک همسفر را دیدم که با اینکه خانهدار بود، عضو لژیون سردار شد و از ایشان سوال کردم که چگونه میخواهید هزینه لژیون سردار را تأمین کنید؟ در جواب به من گفت، از پولهای توجیبی و خرید خانه پسانداز میکنم و آنجا متوجه شدم که من با اینکه شاغل هستم، مسئولیت خود را گردن سایرین انداخته بودم و کوتاهی کردهام. من وقتی وارد شعبه شدم، همه چیز مثل صندلی، آب، برق، گاز، کولر، اجاره و... در اختیار من بوده است و من به آرامش رسیدهام؛ ولی من از مسئولیت خود در مقابل کنگره شانه خالی کرده بودم، تصمیم گرفتم، وارد لژیون سردار شدم و زمانی را برای انجام تعهد شش میلیونی خود در نظر گرفتم.
اینجا بود که خداوند درهای دیگری را برای من باز کرد و من زودتر از زمان تعهد، تسویه خود را انجام دادم و مسئولیت خودم را پذیرفتم و به گردن مسافرم و سایرین نینداختم. در کنگره اجباری برای لژیون سردار نیست؛ حتی اگر تعهد داده باشید باز هم اجباری نیست؛ ولی خودتان مسئولیت آن را به عهده بگیرید. پس از انجام مسئولیت خود در لژیون سردار، خداوند درهای رحمتش را به روی من باز کرد و دو سال است که با برنامهریزی عضو این لژیون هستم. در پایان باید گفت: همگی ما باید مسئولیت کار خود را بپذیریم و خداوند همراه ماست.

تایپ و ویرایش: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون دوم)
عکاس: همسفر مهلا رهجوی راهنما همسفر پریا (لژیون چهارم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فهیمه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بیهقی سبزوار
- تعداد بازدید از این مطلب :
92