English Version
This Site Is Available In English

حاکمیت بر کل هستی

حاکمیت بر کل هستی

درسی که امروز راجع‌ به آن صحبت می‌کنم مربوط به تاریخ ۱۳۷۵/۰۵/۱۱ است؛ ولی قبل از آن مطالب دیگری را به عرض شما می‌رسانم. در کلیه کارهای خویش به دقت عمل کنید که جای اشتباه برای شما نباشد؛ زیرا با عمل خود آگاه و واقف می‌باشید، دقت خود را بر تمام امورات اضافه نمایید تا در این عمل مورد لطف الله قرار بگیرید. موضوعی که بسیار مهم است، این است که تشکیلات الهی، سازمانی است که همه ‌چیز در آن با کمال دقت در نظر گرفته شده، وقتی می‌گوییم تشکیلات الهی بلافاصله ممکن است یک‌سری‌ها گارد بگیرند که الهی یعنی خدا و ما اصلاً خدا را قبول نداریم، این‌ها افیون جامعه و توهم است از این صحبت‌ها زیاد می‌گویند. وقتی تشکیلات الهی می‌گوییم؛ یعنی چیزی که بر تمام جهان‌ها حاکم است؛ یعنی عقل و فهم کل، آن چیزی که هستی را نظام و شکل می‌دهد، آن قدرت برتر و قدرت مطلق را تشکیلات الهی می‌گوییم، اگر دقت کنید می‌بینیم همه چیز بر مبنای یک‌سری حساب و کتاب برنامه‌ریزی شده است. تمام مطالب آفرینش و کهکشان‌ها بر مبنای یک‌سری نظم، اعداد و ارقام حساب‌ شده حرکت می‌کند.

زمین دور خورشید می‌چرخد و درست سر زمان خودش به نقطه آغازین می‌رسد؛ یعنی از یک نقطه شروع شده، یک‌ سال شمسی که تمام می‌شود باز دقیقاً به آن نقطه می‌رسد؛ ولی ما از این‌جا می‌خواهیم به قزوین برویم یک روز دو ساعت می‌رویم، یک روز دو ساعت‌ و نیم می‌رویم و یک روز سه ساعت می‌رویم؛ حتی اگر مسیر خلوت باشد باز دقیقاً ما سر یک ساعت مشخصی نمی‌توانیم به آن مکان برسیم. وقتی روی جسم خودمان نگاه می‌کنیم، می‌بینیم ما تقریباً ۴۰ هزار میلیارد سلول داریم، اگر بخواهیم بفهمیم یک میلیارد چقدر است کافی است از یک تا یک‌ میلیارد بشماریم آن‌وقت می‌فهمیم که ۳۳ الی ۳۴ سال طول می‌کشد تا ما از یک تا یک‌ میلیارد فقط بشماریم، حالا ۴۰ هزار میلیارد سلول داریم و ما می‌خواهیم این جسم را رهبری کنیم، تصور می‌کنیم با خواندن چهار کتاب یا چهار فرمول ما دیگر بر سیستم جسم مسلط هستیم، در صورتی این جسم و ۴۰ هزار میلیارد سلول مثل ساچمه نیستند که پهلوی هم قرار گرفته باشند یا مثل آجر باشند که ساختمان را بسازند این‌گونه نیست، آجرها فقط آجر هستند؛ اما سلول‌ها شعور، فهم و آگاهی دارند.

یک سلول از میلیاردها قطعه یا مولکول تشکیل شده و هر سلول خودش یک نیروگاه به نام میتوکندری دارد و یک‌سری وظایفی دارد که انجام می‌دهد، یک سلول قدرت، تفکر و وظیفه دارد، پس ما نمی‌توانیم همین جوری با جسم برخورد کنیم. نزدیک هفتاد سال می‌گذرد که در پزشکی اکثر بیماری‌ها را نمی‌توانیم درمان کنیم و فقط کنترل می‌کنیم، بیماری‌هایی مثل MS، اکسیزوفرنی، سایکوسوماتیک، پارکینسون، کولیت السراتیو، صرع و ... را کنترل می‌کنیم، حتی اعتیاد را کنترل می‌کنیم و اسم آن را نگهدارنده گذاشته‌ایم، پس ما همه را کنترل می‌کنیم، درمان نمی‌توانیم بکنیم، چاقی را نمی‌توانیم درمان کنیم، از اول پیدایش خلق انسان تا به حال هیچ راه‌ حلی برای چاقی نداشته‌، چرا نداشته‌اند؟ برای اعتیاد و سرطان راهی پیدا نکرده‌، چرا نکرده‌اند؟ سرطان را با شیمی ‌درمانی، پرتودرمانی و جراحی کنترل می‌کنند؛ اما درمان نمی‌کنند چرا درمان نمی‌شود؟ برای این‌که ما زبان بدن را نمی‌فهمیم، بدن را به رسمیت نمی‌شناسیم، صور پنهان انسان را روان‌شناسی و روانکاوی اصلاً قبول ندارند، بعضی‌ از افراد خدا را قبول ندارند بعد در رشته روان‌پزشکی هستند حالا یکی می‌میرد و می‌خواهند برایش یک جمله تسلیت بگویند مثلاً می‌خواهند بگویند خدا رحمتش کند؛ اما چون خدا را قبول ندارند نمی‌دانند چه بگویند؛ چون هر جمله‌ای بخواهند بگویند مربوط به صور پنهان انسان می‌شود این است که می‌گویند اصلاً هیچ چیز نگوییم.

ما عادت کرده‌ایم برای همه چیز قرص بخوریم، افسرده‌ایم قرص می‌خوریم، پنیک هستیم، خوابمان نمی‌برد، می‌خواهیم لاغر شویم قرص می‌خوریم؛ چون ما جسم را نشناخته‌ایم. زمانی ‌که شخصی صحبت می‌کند دست و صورتش حرکت می‌کند یا عضلات صورت را جمع می‌کند، باز می‌کند، می‌خندد یا تعجب می‌کند با دست‌هایش حرکاتی انجام می‌دهد، سخنرانی می‌کند سر و تن خود را حرکت می‌دهد این را زبان بدن می‌گوییم. ما در این‌جا زبان بدن را نمی‌خواهیم، منظور یک زبان دیگری است که بدن دارد، دکتر آروین برای من سمفونی بادی را پیشنهاد کرد؛ یعنی زبان سمفونی بدن. سمفونی یک گروه ارکست است که از چهار قسمت تشکیل شده و سازهای مختلفی در آن می‌زنند و هر ساز یک چیز می‌زند، مجموعه این سازهایی که می‌زنند سمفونی بدن می‌شود؛ ولی من آمدم آن را تجزیه کردم که چگونه می‌شود و نوازنده‌ها چه کسانی هستند؟ ژن‌ها نوازنده هستند، ژن ترومپت است و آن صدایی که از ترومپت بیرون می‌آید بیان ژن می‌شود، پس برای یک ارکست سمفونی یک ویولن اول داریم که یک‌سری می‌زنند، ویولن دوم داریم که یک‌سری می‌زنند، ترومپت می‌زنند، پیستون می‌زنند، فلوت می‌زنند، همه می‌زنند، همه تیم‌هایی که می‌زنند سمفونی بدن می‌شود؛ حالا تمام این‌ها توسط ژن‌ها هستند و هر کدام یک سازی می‌زنند. مسئله‌ای که ما داریم این است که بعضی از این سازها خوب نمی‌زنند و خراب می‌شوند و این‌ها بیماری، سرطان، کولیت، MS و ... می‌شود.

اگر بفهمیم به نتیجه می‌رسیم؛ مثلاً همه دارند یک شعر دیگری می‌خوانند وسط آن یکی می‌آید شعر دیگری می‌خواند و یک چیز دیگری در می‌آید. ما روی اعتیاد، زبان بدن را فهمیده‌ایم و اعتیاد را مثل آب خوردن درمان می‌کنیم و همین‌طور اکثر بیماری‌های روانی را درمان می‌کنیم به شرط این‌که سمفونی بدن را بفهمیم. سمفونی به معنی هم‌صدایی کلی سازها است، باید اجزاء بدن همه با هم، هم‌صدا باشند. در چاقی چقدر پروژه برای لاغر شدن اجرا می‌کنند چگونه شکم را پاره می‌کنند، چربی‌ها را در می‌آورند، یک‌سری پوست اضافه را می‌برند؛ وقتی عمل می‌کنند مثل این‌که مهندسی دارد یک ساختمان را طراحی می‌کند روی شکم فرد با ماژیک خط می‌کشند که این‌جا را ببریم، آن‌جا را ببریم که چقدر ببرند و بخیه کنند بعد پوست را از گوشت جدا کنند به‌خاطر این‌که سمفونی بدن را نمی‌فهمیم، اگر بفهمیم این کارها را نمی‌کنیم، با درست غذا خوردن می‌شود همه را حل کرد؛ وقتی زبان بدن را ندانیم فرد هر چه می‌خورد بدن می‌گوید برو تبدیل به چربی کن و ذخیره کن.

الان می‌بینیم فاجعه است هفتاد درصد انسان‌ها اضافه وزن دارند به‌خاطر این‌که سمفونی بدن کار نمی‌کند؛ مثلاً بیان ژن می‌گوید ذخیره کن فرد چاق می‌شود یا می‌گوید ذخیره نکن فرد لاغر می‌شود؛ ولی وقتی زبان بدن را بفهمیم لازم باشد می‌گوید ذخیره کن، لازم نباشد می‌گوید ذخیره نکن. ما یک برنامه داده‌ایم و سمفونی بدن را فهمیده‌ایم که چه موقع و چگونه غذا بخورد و از هر نوع ماده‌ای هم خواست بخورد، همین برنامه را کسانی که چاق هستند اجرا کنند لاغر می‌شوند و کسانی که لاغر هستند همین برنامه را اجرا کنند چاق می‌شوند، سه خانم را هفته پیش رهایی جونز دادم که یکی ده کیلو، یکی یازده کیلو و دیگری سیزده‌ونیم کیلو در طول ده الی یازده ماه وزن اضافه کرده بودند. بعضی‌ از افراد هستند که می‌گویند برنامه را اجرا می‌کنیم؛ اما عمل نمی‌کند شما برنامه را اجرا نمی‌کنید، شما باور ندارید، وقتی باور کردید این قضیه را اجرا می‌کنید و صددرصد کاهش پیدا می‌کنید، وقتی تو باورت نشود ژن‌های تو هم باور نمی‌کنند؛ مثلاً گفتم صبحانه تخم‌مرغ بخورید دو روز می‌خورید چند روز نمی‌خورید بعد می‌گویید، مگر می‌شود یا سالاد را دو روز می‌خورید سه روز نمی‌خورید؛ باید هر روز اجرا کنید اگر یک روز اجرا نکنید مثل مشک آبی می‌ماند که سوراخ شده، باید دقیقاً اجرا کنید تا به نتیجه برسید.

کسانی که اضافه وزن دارند چقدر بیماری دارند که خودشان باورشان نمی‌شود؛ مثلاً فشارخون، قند، کبد چرب، بیماری‌های زنانگی، نازایی، تنگی نفس شدید و ... دارند، از پله‌ نمی‌توانند بالا بروند یا اگر روی زمین بنشینند دیگر نمی‌توانند بلند شوند. شما این برنامه کاهش وزن را دقیقاً اجرا کنید مطمئن باشید وزنتان کاهش پیدا می‌کند؛ یعنی کسی که در کنگره۶۰ هنوز اضافه وزن دارد بدبخت است؛ چون اجرا نکرده، روزی بیست دقیقه باید پیاده‌روی کنید، هله‌ هوله نخورید، ما چیزی به عنوان میان وعده نداریم، صبحانه بخورید تا ظهر چیزی نخورید چای یا قهوه اشکال ندارد؛ اما هله‌ هوله نخورید، پس سمفونی بدن را که فهمیدید کسی که چاق است لاغر می‌شود و کسی که لاغر است چاق می‌شود و این وسط چقدر از بیماری‌ها برطرف می‌شود، پس تشکیلات الهی یک سازمانی است که در آن همه‌ چیز با نهایت دقت برنامه‌ریزی شده است. ما باید روی این قضیه حساب کنیم، ما هیچ چیز نداریم که نظم و حساب نداشته باشد، حتی کوچک‌ترین چیزها، شما به طبیعت و حیوانات نگاه کنید؛ مثلاً به یک مورچه نگاه کنید چه دنیایی دارد چگونه زندگی می‌کند فکر کرده‌اید؟ میازار موری که دانه‌کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است، چقدر مورچه جان شیرین خودش را دوست دارد باید مورچه باشید تا بفهمید چه حسی دارد.

موجودات را نگاه کنید همه با نظم خاصی تشکیل شده‌اند، یک قانون بر این‌ها حکم‌فرماست و این‌ها تازه صورآشکار است، ۴۰ هزار میلیارد سلول صورپنهان است، درست است در صورآشکار است؛ اما چه‌ کار می‌کنند مربوط به صورپنهان می‌شود. همه بر پایه ژن‌هاست و الان دانشمندان به این قضیه رسیده‌اند که همه به اپی‌ژنتیک برمی‌گردد؛ اما بلد نیستند ژنی که از تنظیم خارج شده را تنظیم کنند، پس باید در سمفونی بدن هر سازی کوک باشد. کسی که کاملاً سالم است؛ یعنی تمام سازها کوک هستند و همه درست می‌زنند به محض این‌که یکی از سازها خارج بزند تمام سمفونی‌ها را خراب می‌کند؛ پس هر کدام کار خودشان را انجام می‌دهند و باید این جسم را سالم نگه داشت، از تحرک و پیاده‌روی غافل نشوید، حتماً ورزش کنید. در قدیم ورزش نبود؛ اما همه ورزش می‌کردند؛ مثلاً هیزم می‌شکستند، بیل می‌زدند و کارهای یدی می‌کردند؛ اما الان کارهای یدی از بین رفته و همه کارها با ماشین انجام می‌شود؛ چون بدن تحرک ندارد ما باید ورزش کنیم.

تاکنون ۶۴ عنصر از عناصر مندلیف در بدن ما وجود دارد، وقتی خداوند می‌گوید، من جسم شما را از خاک آفریده‌ام به این معنی نیست که مجسمه گِلی درست کرده است بلکه هر چه در خاک وجود دارد در بدن ما نیز وجود دارد؛ مثل آهن، مس و ... اگر آهن کم باشد ما دچار کم‌خونی می‌شویم، مس اگر کم باشد اصلاً قامت انسان استوار نیست؛ یعنی استخوان‌ها مثل ماکارونی که وقتی به آن آب بخورد خم می‌شوند استخوان‌های ما هم، همین‌گونه نرم می‌شوند؛ پس بدن ما احتیاج به یک‌سری مواد دارد. خداوند می‌گوید؛ وقتی غذا می‌خورید به غذای خود نگاه کنید، ما باید به غذای خود نگاه کنیم که چه می‌خوریم، از بعضی چیزها باید پرهیز کرد، متأسفانه شیرینی مثل سَم می‌ماند، هر از گاهی خوردن عیبی ندارد؛ اما پرخوری ایجاد مشکل می‌کند، مواد افزودنی به تمام مواد غذایی ما زده شده این‌ها همه برای ما سم است، باید از گیاهان، سبزیجات، سالاد، گوجه‌فرنگی، سیب‌زمینی، پیاز و سیر استفاده کنیم، بعضی‌ها اصلاً سیر و پیاز نمی‌خورند و می‌گویند دهانمان بو می‌گیرد خب روز تعطیل بخورید سیر اگر به مقدار کم باشد مثلاً یک یا دو حبه خوب است و جذب بدن می‌شود دهانمان هم بو نمی‌گیرد، تمام این گیاهانی که وجود دارد همه مورد نیاز ۴۰ هزار میلیارد سلول است؛ پس باید از همه غذاها بخورید مثلاً شلغم و کدو بسیار برای بدن مفید است.

در کلیه کارهای خویش به دقت عمل کنید که جای اشتباهی برای شما نباشد؛ زیرا با عمل خود آگاه و واقف می‌باشید دقت خود را بر تمام امورات اضافه نمایید تا در این عمل مورد لطف الله قرار بگیرید. دقت روی چه چیزی؟ روی کارهای خویش؛ مثلاً دقت روی خوابیدن، ما چه موقع می‌خوابیم یا بیدار می‌شویم؟ انسان‌هایی که تا ساعت ۹ یا ۱۰ صبح می‌خوابند بدبخت هستند و عمر کوتاهی دارند، امکان ندارد کسی که تا ساعت ۱۱ یا ۱۲ ظهر می‌خوابد به سن ۷۰ یا ۸۰ سالگی برسد یا سالم باشد، امکان ندارد سمفونی بدنش درست آهنگش را اجرا کند؛ چون دچار نقص و مشکلات می‌شود؛ پس باید روی همه‌چیز دقت کنیم، روی خوابیدن باید دقت کنیم که چه زمان بیدار می‌شویم و چه زمان می‌خوابیم، چون خوابیدن؛ یعنی بیهوشی. وقتی در بیمارستان شما را می‌خواهند بیهوش کنند یک ماده شیمیایی به شما می‌زنند تا بیهوش شوید این بیهوشی به صورت مصنوعی است؛ ولی در خواب باید موادی در بدن شما ترشح شود که شما را خواب کند؛ مثل سروتونین، آدرنالین و استیل کولین. هرشب مثلاً ساعت ۱۰ شب این‌ها ترشح می‌شوند؛ وقتی شما نمی‌خوابید و استفاده نمی‌کنید بدن گیج می‌شود و نمی‌داند چه زمان باید ترشح کند، این نیست که شما هر وقت خواستید بخوابید سرتان را که گذاشتید خواب بروید از این خبرها نیست؛ باید ماده بیهوشی بیاید و ماده بیهوشی سعی می‌کند هر شب یک زمان مشخص بیاید؛

شما اگر خوابیدید که خوابیدید وگرنه از بین می‌رود؛ باید تکلیف را مشخص کنید که ساعت چند می‌خوابید. روی حمام رفتن خود باید دقت کنید شما چه زمان حمام می‌روید چند روز یک‌بار می‌روید، آیا خودتان را کاملاً شستشو می‌دهید؟ چون بدن باید سالم باشد این پوست باید شسته شود، محفظه‌های پوست باید باز باشد که پوست تنفس کند آیا این کار انجام می‌گیرد یا خیر؟ یا تمام بدن بوی گند گرفته و می‌خواهید با ادکلن بدن را خوشبو نگه دارید، همان‌طوری که آب، آلودگی‌های بدن را از بین می‌برد روح و روان انسان را نیز شستشو می‌دهد به همین دلیل استخر رفتن و شنا کردن بسیار خوب است.روی کارکردن خود باید دقت کنید که چه کاری انجام می‌دهید روی پول خود دقت کنید این پولی که الان دارید با آن چه‌کار می‌کنید چه چیزی لازم است بخرید یا چه چیزی لازم نیست بخرید، آیا پس‌انداز دارید؟ آیا اگر یک‌مرتبه یک اتفاقی بیفتد شما پول پس‌انداز دارید؟ روی دوست داشتن و محبت کردن، پرورش کودک و روی همه چیز باید دقت و تفکر کنید تا دچار اشتباه نشوید. در جایی که خشمگین هستید اصلاً صحبت نکنید چون در خشم اتفاقات بدی رخ می‌دهد، به تمام امورات خود دقت کنید؛ اگر روی تغذیه سالم هستید باید دقت کنید سر ساعت صبحانه بخورید، به مقدار کافی و لازم بخورید، سالاد حتماً قبل از وعده غذایی بخورید، بعضی‌ها می‌گویند ما سرکار هستیم خب سالاد خود را در یک ظرف کوچک بریزید و همراه خود سرکار ببرید و قبل از وعده غذایی بخورید. کسانی که در کاهش وزن یا روی آدامس نیکوتین هستند؛ اگر یک روز بخورند سه روز نخورند نتیجه نمی‌گیرند؛ باید دقیقاً  روی برنامه باشند.

ما مطالب بسیار داریم که باید بعداً به تک‌تک آن‌ها برسیم. مطالب ما چه چیزهایی هستند؟ ما باید اهداف خودمان را مشخص کنیم که مثلاً مربوط به خرید زمین، ازدواج، رفتن به دانشگاه و ... هست هر چه هست باید مشخص باشد و این نکته بسیار مهم است که اگر افتاده بر زمین را ما بلندش کنیم باید تفکر را از او بگیریم؛ یعنی اگر کسی زمین خورد؛ باید خودش بلند شود اگر بلند نشود بلند شدن را یاد نمی‌گیرد شما خیلی کارها را می‌خواهید بدون زحمت انجام دهید، طبیعت و سیستم هیچ چیز را مجانی به شما نمی‌دهد خداوند هم، همین‌طور است بدون بها هیچ چیز را به هیچ کس نمی‌دهد، ما خیلی چیزها می‌خواهیم که صاحب شویم؛ اما بهایش را ندهیم این کار امکان‌پذیر نیست باید هر چیزی را بها دهید، افتاده بر زمین را راهنمایی کنید؛ ولی خودش باید بلند شود تا بلند شدن را یاد بگیرد شما اگر فرزندی لوس بار بیاورید او چه چیزی یاد می‌گیرد؟ الان پدر و مادرها نوکر بچه‌ها شده‌اند و می‌گویند، تو فقط درس بخوان کار نمی‌خواهد بکنی. الان بچه‌ها کارهای خانه را بلد نیستند. بعضی اوقات فکر می‌کنیم بعضی کارها با یک دعا درست می‌شود بعضی‌ها مرا می‌بینند و می‌گویند مهندس برای من دعا کن می‌گویم من دعا می‌کنم؛ اما آیا خودتان حرکتی می‌کنید؟ اگر هیچ کاری نکنید همین جوری مفتی به نتیجه نمی‌رسید خداوند می‌گوید؛

بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را؛ ولی حساب و کتاب دارد همه شب تا صبح برای کنکور درس می‌خوانند ولی تو نمی‌خوانی آن‌وقت چه‌جوری می‌خواهی قبول شوی اصلاً چنین چیزی امکان ندارد. اگر افتاده بر زمین را بلندش کنید بلند شدن را یاد نمی‌گیرد منظور این است که انسان باید بعضی سختی‌ها را یاد بگیرد یک دوچرخه‌سوار باید چند بار زمین بخورد تا دوچرخه‌سواری یاد بگیرد، انسان باید بعضی کارها را خودش انجام دهد ما نمی‌توانیم جای او انجام دهیم ما نمی‌توانیم به جای فرزندانمان تکلیف بنویسیم خودش باید انجام دهد تا یاد بگیرد. استاد می‌گوید؛ این کار را ما نمی‌توانیم با شما انجام بدهیم؛ زیرا سبب عودت شما به نقطه نخستین می‌شود. من هم توقع داشتم استادانم خیلی از کارها را برایم انجام دهند گفتند، نمی‌توانیم برای تو انجام دهیم؛ اگر ما انجام دهیم تو به نقطه نخستین یعنی همان نقطه قبل  بر‌می‌گردی، باید بعضی کارها را خودت انجام دهی، پدر و مادر باید به بچه‌ها آموزش دهند که خیلی کارها را خودشان انجام دهند تا یاد بگیرند، شاگرد می‌آید سر لژیون راهنما او را راهنمایی می‌کند شاگرد باید خودش کارش را انجام دهد وگرنه شاگرد برگشت می‌کند و به نقطه نخستین یعنی باز روی مواد می‌رود.

حالا که توانسته‌اید در اثر انجام وظایف به حرکت‌ها شکل و جان بدهید و با بال‌های باز به دنیا بنگرید و دری تازه باز بکنید این مسئله از فکر، عقل و احساس دور است که به ابتدا برسد. می‌گوید؛ حالا که تو تلاش کرده‌ای و موفق شده‌ای امکان ندارد به نقطه نخستین برگردی یا اگر درمان سیگار و مواد را خوب انجام داده باشید امکان ندارد به نقطه اول برگردید، پرنده وقتی بال می‌زند مشغول پرواز است؛ ولی وقتی که بال‌هایش را کاملاً باز می‌کند انگار در هوا معلق است و قشنگ سیر می‌کند و مشغول تماشا دنیا است. انسان یک زمان است که در آرامش است و همه چیز را می‌بیند؛ اما یک زمان است که در آرامش نیست و نمی‌تواند خوب و بد را از هم تشخیص دهد؛ اگر خوب حرکت کنید از فکر و عقل دور است که به نقطه اول برسید؛ یعنی عقب‌گرد نخواهید کرد. اگر انسان سواد یاد بگیرد امکان ندارد به بی‌سوادی برسد؛ وقتی انسان چیزی را فرا بگیرد مالک آن خواهد بود.

نگارش: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون اول)
عکاس:همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
گرد‌آوری: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون اول)
ویراستاری: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر سلیمه (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر توران رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی گنجعلی‌خان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .