در خدمت راهنما همسفر زهره هستیم تا مصاحبهای در خصوص دستورجلسه «وادی چهارم و تاثیر آن روی من» داشته باشیم.
مسافر ایشان با آنتیایکس مصرفی شیره و تریاک وارد کنگره شدند. به مدت یازده ماه به روش DST با داروی OT به راهنمایی مسافر مهدی و راهنمایی همسفر آرزو سفر کردند، اکنون مدت شش سال است که از بند مواد مخدر دستان پر مهر مهندس حسیندژاکام آزاد و رها هستند ورزش مسافر فوتبال، ورزش همسفر بدمینتون است.
چرا اکثر مصرفکنندهها از روی تفکر کارهایشان را انجام نمیدهند؟
مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی موجب اختلال در سیستمهای حیاتی بدن از جمله سیستم ایکس شده و توانایی تفکر، تحلیل و تصمیمگیری منطقی را از فرد مصرفکننده سلب مینماید. از این رو، مصرفکنندگان در بسیاری از مواقع دست به اقداماتی میزنند که فاقد پشتوانهی عقلانی است. در زمان و شرایط اعتیاد، فرد بهجای اینکه از عقل خود برای تصمیمگیری استفاده کند، تحتتأثیر خواستههای نفس اماره قرار میگیرد و تصمیماتش بیشتر احساسی و آنی هستند تا عقلانی. این وضعیت باعث میشود که فرد بدون تفکر و تحلیل، به مصرف مواد ادامه دهد. در این شرایط، عقل به حاشیه رانده میشود و فرمانروایی را مواد مخدر بهدست میگیرند. این وضعیت را میتوان به “نبرد درون” تشبیه کرد که در آن عقل و نفس در جنگ هستند. در این مسیر، فرد ممکن است تصمیمات و رفتارهایی را بدون تفکر و آگاهی انجام دهد، زیرا مواد مخدر بهعنوان فرماندهای در بدن عمل میکنند و فرد را از مسیر درست منحرف میسازند.
چرا انسان مسئولیت کارهایش را نمیپذیرد و آنها را به خداوند محول میکند؟
پذیرش مسئولیت، یکی از دشوارترین اما مهمترین گامهای زندگی است. بسیاری از ما وقتی با اشتباهات، سختیها یا نتایج ناخوشایند تصمیماتمان مواجه میشویم، ناخودآگاه به دنبال راهی برای رهایی از بار روانی آن میگردیم. یکی از رایجترین روشها، نسبت دادن شرایط به «خواست خدا» یا «سرنوشت» یا شانه خالی کردن از تمام مسئولیتها و سپردن آنها به خداوند است. پذیرش مسئولیت یا حتی پذیرش اشتباه و سختیها برای بسیاری از افراد کار دردناکی است و برای همین مسئولیتهایشان را به خداوند محول میکنند و گاهی میگویند این خواست خداوند بود یا سرنوشت این طور خواست. وقتی مسئولیت اشتباهات یا تصمیماتمان را نمیپذیریم و همه چیز را به سرنوشت یا خواست خدا نسبت میدهیم، عملاً از رشد و تغییر باز میمانیم. توکل به خداوند نباید به معنای سلب مسئولیت باشد؛ بلکه مسئولیتپذیری و تلاش شخصی همراه با توکل به خداوند است که باعث رشد، پیشرفت و آرامش انسان میشود.

بنظر شما در چه صورتی میتوانیم از خداوند کمک بخواهیم تا ما را یاری کند؟
کمک و یاری خداوند همیشه هست، اما همراه با تلاش و حرکت خود ماست. یعنی دعا و درخواست کافی نیست؛ باید خواستههایمان قوی باشد، حرکت کنیم و تلاش کنیم تا این یاری واقعی شود.هم ایمان داشته باشیم که خداوند همیشه در کنار ماست، هم باور کنیم که باید خودمان هم فعال باشیم و گام برداریم؛ یعنی حمایت خداوند بیحساب و بیقاعده نیست. باید خواست قوی داشته باشیم، هدفی مشخص، تلاشی پیوسته، و دلباوری عمیق و در این حالت، لطف و یاری خداوند همانند نسیمی است که بادبانهای کشتی در حال حرکت را پر میکند، نه کشتیای که لنگر انداخته و از دریا طلب موج میکند. در وادی دوم آمده است: «ما در جهان هستی تنها و بیپشتیبان نیستیم؛ قدرت مطلق، خداوند، یاریرسان ماست.» اما این یاری، قانونی دارد؛ قاعدهای که بیتلاش، راهی به سوی اجابت نمیگشاید. نمیتوان همه چیز را به دست دعا سپرد و خود در گوشهی آسایش نشست. باید خواستن را از ژرفای دل آغاز کرد، با تلاش و حرکت پیوندش زد، و آنگاه با ایمان، به درگاه خداوند روی آورد و این وعدهی خداست که اگر بخوانیام، پاسخت میدهم؛ اما پیش از آن، باید بهای خواستههایت را بپردازی؛ چرا که در این هستی، هیچ چیز رایگان نیست.
در پایان اگر سخن خاصی دارید بفرمایید.
شاید سالها بود که حضور پر مهر خداوند را در زندگی و عمق وجودمان گم کرده بودیم؛ اما با بازگشت به کنگره خداوند را با تمام وجود حس کردیم و با تمام قلب، صدای عشق بیپایانش را شنیدیم و حضور گرمش را حس کردیم. تنها دری که هرگز بسته نمیشود، درِ خانهی خداوند است؛ جایی که عشق بیپایانش، همواره در انتظار انسان است. آغوشی گرم و بیانتها، که دلهای خسته را آرام میکند و زخمهای دل را شفا میدهد؛ اما این عشق، تنها زمانی خود را تمامقد نشان میدهد که انسان بخواهد؛ خواستهای راستین، نه فقط در کلام، بلکه در حرکت، تلاش، و پایداری. هر لحظه در مسیر کنگره گویی خداوند با دستهای مهربانش ما را نوازش میکند و در پس هر سختی، نوری از امید و آرامش به ما میبخشد و در تمام شکستها، پیروزیها، اشکها و لبخندها در کنار ماست. سپاسگزار خدای مهربانم هستم که فرصت حضور در سایهی پرمهر و ارزشمندترین بندهاش، مهندس حسیندژاکام را به من عطا فرمود. انسانی که به واسطه نفس پر برکتشان عشق بار دیگر به جان و دل ما بازگشت، عشقی که به انسان قدرت میدهد دوباره برخیزد و دوباره بخندد، و دوباره عاشق زندگی شود.
طراح سوالات و مصاحبهکننده: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر سعیده(لژیون سوم)
تنظیم و ارسال: همسفر عفیفه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)دبیرسایت
همسفران لژیون بروجن
- تعداد بازدید از این مطلب :
200