چهاردهمین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی کریمان با دستور جلسه «وادی چهارم و تأثیر آن روی من» به استادی مسافر مجید و نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر عبدالمهدی در روز یکشنبه مورخ ۱ تیرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مجید هستم یک مسافر
خدا را شاکرم که امروز در جمع شما دوستان با محبت هستم به رسم ادب تشکر میکنم از خداوند که رحمت، شامل حال من کرد که البته رحمت بیکرانش را که هم خودش می داند هم خود من تشکر می کنم.
از آقای مهندس که باعث و بهانهی این اتفاقات خوب هستند که امروز من می توانم در این جایگاه به عنوان کسی که مصرف کننده مواد نیست با شما در ارتباط باشم تشکر می کنم. از استاد عزیز، دلسوز و خدمتگزار آقا علیرضا ممنونم. ایشان واقعا برای من سنگ تمام گذاشتند.
از آقای صداقت دیدهبان محترم جبران خسارت که به من اجازه می دهند در تهران در ساختمان سیمرغ خدمت کنم متشکرم چون من به این خدمت احتیاج داشتم. از آقا شهرام دوست قدیمی خودم که امروز قرار بود استاد جلسه باشند تشکر میکنم.
از لژیون خدمتگزار، لژیون ششم و آقا مسلم راهنمای عزیزشان ممنونم. به گفته آقای مهندس امروز من جلسهگردان این جلسهام و استاد جلسه شما هستید.
علیالخصوص سفر اولیها که از تجربیاتشان بگویند و دیگران استفاده کنند. امیدوارم با کمک شما بتوانیم یک جلسه پربار و پر انرژی داشته باشیم.
صحبتمان را با جملهای از دکتر حاج رسولی شروع کنیم؛ مشیت خوب الهی شامل حال کسانی میشود که همت کنند و بلند شوند و از تاریکی به طرف روشنایی حرکت کنند. دقیقا مشیت الهی همان خواست، عنایت و مشارکت خداوند در امور شخصی انسانها است. وجود خداوند را همه انسانها تجربه کردهاند. به مثال شخصی کار داریم در حوزه اعتیاد که بخواهیم امروز بحث کنیم و در مورد جلسه نمونه های بارز و الگوهای قابل ارائهای را که می توانیم ببینیم خود شما عزیزان هستید و کسانی که در این راه و روش درمان شدند که من خیلی دیدم افرادی را که از تاریکی به طرف روشنایی سفر کردند و به گفته آقای مهندس، اگر به خداوند اعتقاد داری وعدههای خداوند دروغین نیست؛ یعنی میگوید شما اگر حرکت کنی از طرف تاریکی به طرف روشنایی، من کمکت میکنم. اگر یک قدم تو برداری، من ده قدم برایت برمیدارم، اگر کار خوبی بکنی و به دیگران کمک کنی من هم بهت کمک میکنم. این را کاملا من با گوشت و پوست و استخوان خودم در کنگره لمس کردم.
می خواهم در مورد دستورجلسه صحبت کنیم انسان موجودی است مختار که می تواند تخریبش را با اعمال خودش رقم بزند خداوند این اختیار را به انسان ها داده وقتی که راه را درست انتخاب میکنی چون در همه مسائل زندگی، ما به یک سری از چالشها و مشکلات میخوریم و مطمئنا باید به خدا توکل کنیم ولی خوب این توکل، ساز و کار دارد.
مثال میزنم؛ در مسیر درمان اعتیاد قرار گرفتید، شما توکل میکنید داروی شما میشود توکل خداوند.
اختیار و مسئولیت استفاده کردن از این دارو را در طول مسیر درمانت برای سفر اولی مسئولیتش به عهده خود اوست.
یک نفر دارو را طبق آنچه راهنما گفته میخورد و توکل کرده و خداوند را قیم و ولی خودش قرار داده است مطمئنا بعد از ۱۰ ماه به نتیجه میرسد ولی کسی که از این دارو را درست استفاده نمیکند مطمئنا نتیجه نمیگیرد، بعد وقتی نتیجه نمیگیرد نسبت به خداوند و خیلی از کسانیکه خدمتگزار بودند، حس طلبکارانه میگیرد و میشود همان سلب مسئولیت از خویش.
چون خداوند به شما راه و همه اتفاقات را نشان داده شما میبایستی مسئولیت خود را درست انجام بدهی وقتی درست انجام ندادی مطمئنا نتیجه نمیگیرید. من قبل از اینکه که با کنگره آشنا بشوم، رفتم مشهد ۲۴ ساعت ۴۸ ساعت جلو پنجره فولاد نشستم. زار زدم و گریه کردم که خدایا کمکم کن. ۴۹ ساعت نشد که دوباره مصرفم را شروع کردم.
یا اینکه یک سال ۸ روز از ۱۰ روز اول ماه محرم را از تکیه بیرون نیامدم و چسبیدم به عزاداری ولی بازهم روز نهم به راه خودم ادامه دادم.

میخواهم به این نتیجه برسم که مفهوم کلیدی که این وادی به ما یاد میدهد آن تفکر است. خداوند ابزار در اختیار ما گذاشته ابزارهایی که در اختیار ما گذاشته عقل و جسم و یکی دیگر هم هست که شاکله اختیار این سه تا در اختیار ما گذاشته و گفتم که مسئولیت این کار را هم گذاشته در اختیار ما که بتوانیم این کار را انجام بدهیم و این را بدانیم که خداوند کشتی ساز است، کشتیران نیست.
کشتی خوشگلی را ساخته و اتفاقات خوبی را رقم میزند. برای مثال کنگره همه سور و سات من مصرف کننده را آماده کرده که اینجا بیایم و با عزت و احترام نتیجه بگیرم ولی کشتی را خودم باید به سرمنزل مقصود برسانم. و از این لطف خداوند بهره ببرم.
میتوانم این کشتی را درست به حرکت در بیاورم و در آخر خیلی خیلی اشخاص را دیدم که شاید تحمل یک ساعت دیدنش را نداشتم، الان با دیدن یک آدم آرامش میگیرند و میتوانند خیلی از کارهای زندگیشان را جلو ببرند.
مطمئن باشید خداوند وعدههایش دروغین نیست اگه میگوید آبروی از دست رفته را برمیگردانم مطمئن باشید برمیگرداند و باز هم نمونه بارزش آقای مهندس که گفتند من کاری میکنم که آدمها به ما احترام بگذارند.
جلسه ای که چند ماه پیش در سالن همایش دانشگاه علوم پزشکی رازی در تهران بود و من این را دیدم و لمس کردم چون خودم آنجا حضور داشتم، وقتی آقای مهندس در مورد اعتیاد صحبت میکردند در سالن جای سوزن انداختن نبود و این برای خیلی از بزرگان جای تعجب داشت. این لحظه باشکوه را هیچ وقت فراموش نمیکنم میخوام بگویم که توکل کنید و تسلیم که باشید همه اتفاقات خوب برای شما رقم میخورد.
ممنونم که با سکوت زیبایتان به صحبتهای من گوش کردید.
.jpg)
عکس: مرزبان خبری مسافر رضا
تایپ: مسافر رمضان لژیون ششم
ویرایش و ارسال: مسافر یوسف لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
130