سلام دوستان فهیمه هستم همسفر
در وادی چهارم عنوان شده؛ «در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن؛ یعنی سلب مسئولیت از خویشتن.» هیچ چیز در هستی وجود ندارد که مسئولیت آن دو طرفه نباشد، بین جمادات، گیاهان، نباتات، حیوانات و انسانها بهطور کلی این قانون وجود دارد. مسئولیت دو طرفه؛ یعنی پدر نسبت به فرزندان مسئولیت دارد، فرزندان هم در مقابل پدر و مادر مسئول هستند، شاگرد در مقابل استاد مسئول است، استاد هم در مقابل شاگرد مسئول است، نمیتوان گفت مسئولیت یک طرفه است، حتی ما در مقابل خداوند مسئولیت داریم و خداوند هم در مقابل بنده مسئولیت دارد. نکته مهم که اینجا وجود دارد خط و خطکشی این مسئولیتها کجاست؟ مثلاً کدام مربوط به خداوند و کدام مربوط به بنده است، کدام مربوط به شاگرد و کدام مربوط به معلم است، اگر معلم مسئله داد شاگرد باید مسئله را حل کند نه اینکه معلم مسئله را بدهد خودش هم مسئله را حل کند، اینجا برای فرار از مسئولیت یک گریزگاه یا راه در رو هست که سپردن مسئولیت به خداوند میباشد و همه مسئولیت را به گردن خداوند بیندازیم، گاهی اوقات میخواهیم مسئولیتها را به خداوند بدهیم، چهره حق به جانب میگیریم و خودمان را انسان با خدایی میدانیم، میگوییم ما همه چیز را به تو میسپاریم و در گوشهای مینشینیم و فقط دعا میکنیم که خداوند همه مشکلات و نواقص ما را حل کند و میگوییم تو قدرت مطلق هستی، درست است ما یک مرحله تسلیم داریم؛ ولی یک مسئله خیلی بالایی در خودشناسی یا خداشناسی هست که آداب و شرایط خاصی دارد، اگر بدهکار و بیمار شدیم از خداوند و نیروهای مافوق بخواهیم بدهی ما را بدهد و بیماری ما را درمان کند انگار خداوند و نیروهای مافوق فرمانبردارهای ما هستند که هر لحظه به آنها برنامه بدهیم و فکر کنیم آنها غول چراغ جادو هستند. خیلی از افراد میگویند؛ ما روی شانس حساب میکنیم، نه! روی شانس هم نمیتوان حساب کرد، ما باید روی اندیشه، تلاش و آموزش خودمان حساب کنیم، اگر تکلیف خودمان را انجام دادهایم آنوقت میتوان از خداوند انتظار داشت. دستهای آسمانی فقط القاء افکار را انجام میدهند. در کتابهای آسمانی آمده انسان هر کاری انجام میدهد مسئولیتش به عهده خودش است. اینجا یک پرسش مطرح میشود پس دعا و راز و نیاز چه میشود آیا به درد نمیخورد؟ ما دعا و راز و نیاز را قبول داریم به شرط اینکه وظایف خود را به خوبی انجام دهیم و در راه مستقیم حرکت کنیم آنگاه از خداوند بخواهیم ما را کمک کند، وقتی قدرت مطلق را بشناسیم در آرامش هستیم، اگر استرس، افسردگی، بیخوابی و خیلی از مشکلات را داشته باشیم هنوز خداوند را نشناختیم، شاید خیلی از افراد بگویند من خداوند را قبول دارم؛ ولی پای عمل باشد، آیا میتوانیم توکل کنیم؟ یکسری حرف است، یکسری عملیاتی، یک شخصی ۳۰ سال درس توکل را میداد، فرزندش اتاق عمل بود، پشت در اتاق عمل سکته کرد، ۳۰ سال توکل درس داده بود وقتی فرزندش بیمار شد، نتوانست توکل کند، این نشان حرف تا عمل است. وقتی خداوند انسان را آفرید، مسئولیتش را هم به عهده گرفت. وقتی یک گُل مصنوعی میخواهد تولید شود باید نفت استخراج شود، کارخانه قالبسازی کند و با هزاران تلاش گل تولید شود؛ اما در کارخانه خداوند یک هسته زردآلو یا گیلاس روی زمین میافتد یک درخت گیلاس از آن در میآید، چه بو، گل، میوه و رنگ قشنگی دارد، اینها روی حکمت خداوند است. انسانها مسئولیت را به خداوند میسپارند که اگر مشکل من را حل کنی یک گوسفند نذر میکنم، با شرط و شروط با خداوند معامله میکنیم و بدون تلاش توقع داریم خداوند مشکل ما را حل کند.
گردآوری: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون اول)
عکاس: همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
ویراستاری: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر سلیمه (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر توران رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی گنجعلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
48