English Version
This Site Is Available In English

بیشترین مسئولیت زندگی برعهده خودمان است

بیشترین مسئولیت زندگی برعهده خودمان است

همیشه مسئولیت‌ها دو طرفه است؛ باید مشخص شود که هر دو طرف تا چه اندازه نسبت به یکدیگر مسئولیت دارند؛ اگر ما تمام وظایف و تکالیف خود را در مقابل خداوند و سایر انسان‌ها انجام دهیم، آن‌وقت می‌توانیم منتظر باشیم که خداوند به ما کمک کند. بیشترین مسئولیت زندگی برعهده خودمان است. در مسئله خودشناسی و خداشناسی مرحله تسلیم، مهم است. ما باید روی وجود خودمان، فکر، اندیشه، تلاش و آموزش خود، حساب کنیم و اگر تمام وظایف را در مقابل خداوند و دیگر انسان‌ها به درستی انجام دهیم؛ آن‌وقت می‌توانیم از خداوند انتظار یاری داشته باشیم و باید این نکته را بدانیم که دست‌های آسمانی، فقط القاء افکار را انجام می‌دهند و بقیه کارها به عهده خود ما است و دعا و نیایش، زمانی می‌تواند مؤثر باشد که ما حداقل در مسیر ارزش‌ها و یا در صراط‌ مستقیم حرکت کرده باشیم. ما اگر بخواهیم نیروی قدرت مطلق را بشناسیم؛ باید از دروازه خود عبور کنیم و خودمان را بشناسیم.

انسان شامل دو بخش است؛ یکی هسته جسم که کاملاً قابل رؤیت است و دیگری هسته خارجی که همان بقایایی است که بعد از مرگ و یا در هنگام خواب از انسان جدا می‌شود و به مکان‌های دیگری می‌رود؛ اگر انسان شکافته شود و به بخارات برسد، می‌تواند به جهان‌های دیگر پی ببرد. خداوند انسان را خلق کرد و به او اختیار داد و انسان ذره‌ای از وجود خداوند است. تنها چیزی که انسان را به مراحل بالا می‌رساند، تزکیه و پالایش است. کابوس، اتفاقی است که در خواب می‌افتد و اسکیزوفرنی، کابوسی است که در بیداری اتفاق می‌افتد. در بیداری پنج حس ظاهری ما کار می‌کند و اگر بخواهیم وارد حس‌های خارجی شویم، باید حس‌های ظاهری از کار بیفتند.

نفس آن چیزی است که در ظاهر و در باطن تعیین موجودیت می‌کند و نشانه‌اش این است که خواسته دارد؛ نفس، نه جسم است و نه روح و دارای خواسته‌های معقول و غیرمعقول می‌باشد. نفس گیاه، یک گیاه را، نفس حیوان، حیوان را و نفس انسان، انسان را تعیین موجودیت می‌کند؛ نفس هر انسانی بر مبنای خواسته‌ها و دانایی او در یک رتبه و یا یک درجه قرار می‌گیرد.

اصولاً این وادی می‌خواهد بگوید که انسان برای فرار از مسئولیت، یک راه در‌رو پیدا می‌کند تا از مسئولیت‌های خویش فرار کند. در تمام قسمت هایی که انسان از مسئولیت فرار می‌کند؛ همواره سعی در این دارد که مسئولیت را برعهده دیگران بگذارد. هر چه دامنه جهل انسان بیشتر باشد، مسئولیت‌های خویش را کمتر می‌پذیرد؛ نپذیرفتن و فرار کردن از مسئولیت‌ها دلیل بارزی بر نادانی فرد است. گاهی شخصی کاری کرده است و هزار بهانه می‌آورد تا ثابت کند که آن کار را انجام نداده که این به دلیل عدم قبول مسئولیت خود می‌باشد. انسان فهمیده و آگاه، عذرخواهی می‌کند و می‌پذیرد که اشتباه کرده است. ما برای این که مسئولیت‌های خود را بشناسیم، باید نفس را بشناسیم.

به طور کلی نفس در انسان، به سه مرحله تقسیم می‌شود و یک مثلث را تشکیل می‌دهد که شامل نفس اماره، نفس لوامه و نفس مطمئنه است. دانایی با سواد یکسان نیست و ممکن است شخصی سواد بالایی داشته باشد، اما دانا نباشد. اگر شخص از نفس امر‌کننده عبور کند و به دانایی و آگاهی بالاتری دست پیدا کند، وارد نفس سرزنش‌ کننده می‌شود و اکثر ما انسان‌ها در مرحله نفس لوامه هستیم؛ وقتی که انسان مراحلی از نفس امر‌کننده و نفس سرزنش‌کننده را با تزکیه، پالایش و دانایی پشت سر گذاشت، وارد نفس مطمئنه می‌شود. ما در هر یک از مراحل نفس که باشیم، قدرت اختیار داریم تا مسئولیت حیات خود را بپذیریم و این در تمام مراحل زندگی ما نقش مهمی دارد. نفس مطمئنه؛ یعنی به فرمان عقل رسیدن و به فرمان عقل رسیدن؛ یعنی شو شود. درکل وادی چهارم، میزان و خط‌ و‌ خطوط مسئولیت‌های ما را مشخص می‌کند.

نویسنده: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم)
ارسال: همسفر پگاه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شیخ‌بهایی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .