به نام قدرت مطلق الله
شنیدن واژهٔ «معتاد» برای هر انسانی تلخ و جانفرساست؛ چه رسد به کسی که با تمام وجود دل به همراهی با مسافری سپرده باشد. از همان روزی که قلبم بادل مسافرم گره خورد و با او عهد بستم تا در فراز و نشیب زندگی، چه در شادی و چه در اندوه، همراه و همقدمش باشم، هرگز گمان نمیبردم روزی در مسیر پرپیچوخمی چون اعتیاد قرار بگیریم.
روزی که برای نخستینبار به حقیقتی دردناک پی بردم و دانستم که مسافرم گرفتار دام اعتیاد شده، سنگینی این واقعیت تا عمق جانم نشست. اما سکوت کردم... نه با کسی در میان گذاشتم و نه حتی به روی او آوردم. در دل میسوختم، در سکوت میگریستم و از اینکه نمیتوانستم راهی برای نجاتش بیابم، عذاب میکشیدم.
با آنکه آگاه بودم او گرفتار شده است، هرگز حرمتش را نشکستم و بیاحترامی نکردم. در تمام این سالها، بارها تلاش کرد تا از بند اعتیاد رها شود، اما هر بار بیثمر ماند. سالهای سخت تخریب، هفت بهار از عمرمان را گرفت؛ اما من، همچنان امیدوار ماندم. چرا که باور داشتم وعدهٔ خداوند حق است و او هرگز بندگانش را تنها نمیگذارد.
و آری... روزی رسید که دست تقدیر ما را به مسیر روشنایی هدایت کرد. ورودمان به کنگره ۶۰، آغاز نجات و تولدی دوباره بود. مسافرم رهایی را یافت و من، معنای واقعی همسفر بودن را آموختم.
امروز، ما هر دو در مسیر آموزش، خدمت و رشد گام برمیداریم. آرامش، دوباره به زندگیمان بازگشته و حال خوشی را تجربه میکنیم که بیشک مدیون بزرگواری و بینش والای بنیانگذار کنگره، جناب مهندس دژاکام، و راهنمایان گرانقدرمان هستیم.
از صمیم قلب شکرگزار خدای مهربان و قدردان تمام خدمتگزاران صبور و دلسوز کنگره هستیم. اکنون که در مسیر نور قرار داریم، بر این باورم که هیچ تاریکیای ابدی نیست، اگر عشق، ایمان و صبر، همراه انسان باشد.
نویسنده:همسفرمعصومه،رهجوی راهنما همسفر آمنه(لژیون دوم)
تایپ،ویرایش: همسفرفریبا،رهجوی راهنما همسفر آمنه(لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مینا، رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بوئینزهرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
626