English Version
This Site Is Available In English

سلب مسئولیت از خود، شکل پنهانی از ترس یا بی‌اعتمادی به خود است

سلب مسئولیت از خود، شکل پنهانی از ترس یا بی‌اعتمادی به خود است

همسفر طیبه
وادی چهارم می‌گوید: «در مسائل حیاتی؛ به خداوند سپردن، یعنی سلب مسئولیت از خویشتن.»
این وادی یکی از مهم‌ترین اصول تربیتی و روانی در مسیر خودشناسی می‌باشد. یکی از نشانه‌های بلوغ فکری و شخصیتی این است که انسان در برابر شرایط زندگی خود، احساس مسئولیت می‌کند، حتی اگر همه‌چیز به نفع او نباشد و فردی‌که همیشه خدا یا دیگران را مقصر می‌داند، هرگز موفق نخواهد شد. درابتدا باید اصل عدالت، عمل سالم و معرفت را سرلوحه انجام مسئولیت‌های خودمان قرار دهیم و با پندار، گفتار و کردار سالم، سعی در حل مسائل و مشکلات زندگی نماییم. ‌وقتی انسان در مسائل مهم زندگی؛ مثل درمان اعتیاد، انواع بیماری‌ها، ازدواج، رشد مالی، تربیت فرزند و... همه‌چیز را به خواست خداوند می‌گذارد و هیچ تلاشی نمی‌کند؛ درواقع از زیر بار مسئولیت، تصمیم‌گیری و انجام سهم و تعهد خویش، شانه خالی کرده است؛ این حالت شاید درظاهر نشانه ایمان باشد، ولی درواقع فرار از مسئولیت است. 

خداوند قدرت تفکر، اراده و اختیار را به انسان‌ها بخشیده است و در قرآن می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم» اگر خودت را تغییر ندهی، انتظار تغییر از طرف خدا بی‌معنا است. به‌نوعی سلب مسئولیت از خود و انداختن آن به گردن خداوند، شکل پنهانی از تنبلی، ترس یا بی‌اعتمادی به خود می‌باشد. خداوند انسان را مسئول زندگی خویش قرار داده است. هنگامی‌که شخصی می‌گوید: اگر خدا بخواهد درست می‌شود، اما خودش در سکون به‌سر می‌برد؛ به‌معنای فرار از فشار روانی و تصمیم‌گیری است و بعد از آن ترجیح می‌دهد بگوید: خدا نخواست تا این‌که بگوید من کوتاهی کردم.

توکل بر خداوند در ذات انسان جاری است؛ همدم تنهایی‌های ما در لحظات سختی‌ و دشواری، خداوند مهربان است؛ توکل به‌معنای واگذارکردن امور به خدا می‌باشد، اما نه قبل از تلاش، بلکه بعد از تلاش؛ توکل واقعی یعنی من تمام سعی‌ خود را می‌کنم اما نتیجه را به خدا می‌سپارم؛ البته باید بدانیم که نتیجه اتفاقات زندگی و کارها، همیشه تحت اختیار ما نیست. هدف از فرستادن ما به پایین‌ترین نقطه خلقت، این است که با داشتن اختیار و پذیرش مسئولیت حیات خویش، خود را به بالاترین نقطه تکامل؛ یعنی فرمان عقل، همراه با صلح و آرامش برسانیم.

همسفر سمیه
در وادی چهارم می‌خوانیم: «در مسائل حیاتی؛ به خداوند سپردن، یعنی سلب مسئولیت از خویشتن.» در نگاه اول، قبل از آموزش‌های کنگره، برداشتم این بود؛ مسئولیت مسائل حیاتی به عهده‌ خودمان است و نباید به خداوند سپرده شود؛ مانند این است که من یک بیماری گرفته باشم یا با بی‌فکری، مشکلی را برای خود به‌وجود آورده باشم و اکنون بدون حرکت و تلاشی، آن را به خدا بسپارم و بگویم: به خدا ایمان دارم و می‌دانم که او کارگشای مشکلات من است؛ درواقع به‌گونه‌ای خداوند را با غول چراغ جادو اشتباه می‌گیرم. به یاد گذشته‌های نه‌چندان دور خود افتادم که می‌گفتم: من که این‌قدر رازونیاز می‌کنم؛ پس چرا خداوند مسیر زندگی‌ام را به آرامش و آسودگی سوق نمی‌دهد؟ چرا خداوند برای من کاری نمی‌کند؟ مگر من چه کردم؟ اما اکنون دریافتم که عقل و اختیار دارم و خداوند من را متمایز از دیگر مخلوقات خلق کرده؛ پس باید جایگاه خود را مشخص کنم تا خواسته‌هایم را تشخیص دهم که کدام معقول و کدام نامعقول است و حدومرزی برایشان ترسیم کنم.

آن‌موقع شناخت چندانی از خودم و قدرت مطلق نداشتم که این‌گونه تفکر می‌کردم؛ اما در وادی اول تفکر و تدبیر را آموختم. در وادی دوم فهمیدم که بیهوده به این دنیا نیامده‌ام. در وادی سوم، آموختم مسئولیت کارهایم را با جان‌ودل بپذیرم؛ اما وادی چهارم به من می‌گوید: خداوند به تو اختیار کامل داده و تو را بر سر دو‌راهی قرار داده است: یکی تقوا، گفتار و کردار سالم و دیگری راه فسق‌وفجور. شناخت و رتبه‌بندی نفس هر انسانی، بر مبنای خواسته‌ او تعریف می‌شود که عبارتند از: نفس اماره، لوامه و مطمئنه. اگر  این شناخت را در زندگی‌ام پیاده کنم، باعث می‌شود مشکلات کمتری را برای خود به‌وجود آورم؛ پس قانون پذیرش مسئولیت حیات و واگذارکردن اختیار به انسان، در تمامی مراحل زندگی ما نقش مهمی دارد؛ بنابراین ما انسان‌ها باید مسئولیت حیات خود را بپذیریم و برعهده‌ هیچ‌کس نگذاریم، حتی قدرت مطلق. 

گردآوری: رابط خبری همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر معصومه و همسفر منیره رهجویان راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زینب دبیر سایت
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .