وادی چهارم میگوید: «در مسائل حیاتی به خداوند سپردن، یعنی سلب مسئولیت از خویشتن». هیچچیزی در هستی وجود ندارد که مسئولیت آن دوطرفه نباشد. بین گیاهان، نباتات، جمادات و انسان نیز مسئولیت دوطرفه میباشد. ما در مقابل خداوند مسئولیتهایی داریم و خداوند هم در مقابل ما مسئولیت دارد. نکته مهم این است که باید متوجه شویم که خط و خط کشی این مسئولیتها کجا است؟ اینجا به یک گریزگاه میرسیم، یعنی یک راه در رویی وجود دارد و آن راه در رو خداوند است که مسئولیتهای خود را گردن خداوند بیندازیم، در صورتیکه انسان چیزی جز سعی و تلاش خود نیست. هر مصیبتی که به ما وارد میشود خود ما آن را فراهم میکنیم و اگر ذره یا مثقالی گناه انجام دهیم یا کار شر انجام دهیم پاسخگو هستیم.
من فکر میکنم خدا برای این وجود دارد که اگر من قرض دارم، خدا از گنجینه غیب خود یا از یک شخص دیگر بگیرد و به من بدهد، یا اینکه خداوند را با غول چراغ جادو اشتباه گرفتم. دانستن این نکته ضروری است که دستهای آسمانی فقط القاء افکار را انجام میدهند و بقیه کار و مسئولیتها بر عهده خودِ ما میباشد. قدرت مطلق بعد از اینکه انسان را خلق کرد آن را بر سر یک دوراهی یک راه پندار، گفتار، کردار راستین، سالم و تقوا و دیگری راه فسق و فجور، دروغ، کژی، زشتی و پلیدی قرار داد؛ بنابراین خداوند به انسان اختیار کامل داد که هر راهی را که میخواهد انتخاب کند در واقع را برای من علامت گذاری کرده و پایان آن را مشخص کرده است.
ممکن است عدهای بگویند تکلیف دعا، راز، نیاز و نیایش در مقابل قدرت مطلق چه میشود؟ دعا، راز، نیاز و نیایشها زمانی میتواند بهصورت مطلوب موثر واقع شود که ما حداقل در مسیر ارزشها و صراط مستقیم حرکت کنیم و از فرامین خداوند پیروی کنیم و بار مسئولیت زندگی خود را بپذیریم. موضوع دیگر این است که قدرت مطلق و نظام دهنده هستی آنقدر عظیم و قدرتمند است که ما نمیتوانیم آن را رویت کنیم؛ اما برای شناخت آن باید ابتدا از دروازه خود عبور کنیم و خود را بشناسیم تا بتوانیم آن نیرو و خداوند را بشناسیم و هر قدر این نیرو را بشناسیم به همان اندازه تغییرات بزرگی را در جهت مثبت در زندگی ما ایجاد میکند.
خداوند آنقدر عظیم و قدرتمند است که ما نمیتوانیم آن را ببینیم مانند این موضوع که ما روی کره زمین قرار داریم؛ اما نمیتوانیم کره زمین را ببینیم. انسان باید خود را بشناسد تا خدا را بشناسد، یعنی یکسری اطلاعات در مورد صور آشکار و صور پنهان پیدا کند. اگر ما این اطلاعات را پیدا کنیم و از دروازه خودشناسی عبور کنیم میتوانیم وارد دروازه خداشناسی شویم و هسته انسان را بشکافیم. انسان شامل دو بخش میباشد؛ هسته جسم که کاملاً قابل رویت است و هسته خارجی که همان بقایایی است که بعد از مرگ یا خواب از انسان جدا میشود و به مکانهای دیگر میرود. اگر ما در بعد جسمی به درون خود نگاه کنیم و هسته انسان را بشکافیم به بخارات هستی میرسیم، به جهانهای دیگر پی میبریم و میتوانیم مشکلات بعد جسمی خود را پیدا کنیم.
انسان فکر میکند خارج از جسم فقط یک جهان است یکی همین جهان فیزیکی و یکی هم جهان آخرت است. زمانیکه به بخارات هستی رسیدیم میتوانیم به جهانهای دیگر پی ببریم. خارج از جسم فقط یک جهان نیست، بلکه جهانهای متعددی است و برای دیدگانی که مطیع نیروی الهی باشند اتفاق میافتد؛ زیرا باید خداوند پشتیبانی کند تا این اتفاق بیفتد. هر انسان برای اینکه به این مراحل دست پیدا کند باید لطف الهی همچنان همراه او باشد؛ زیرا میخواهد وارد یک فاز دیگر شود و شخص باید تزکیه و پاکسازی انجام بدهد. هستی در جهانهای مختلف آنقدر متنوع است که به تصویر نمیآید و ما هنوز ذرهای از آن را لمس نکردیم. در نهایت اگر ما روی خود شناخت داشته باشیم میتوانیم انسانها را هم بشناسیم و آن زمان از رفتار انسانها ناراحت نمیشویم.
تایپ: همسفر پریوش رهجوی راهنما همسفر مرضیه( لژیون اول)
ویراستار و رابط خبری: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر مرضیه ( لژیون اول)
ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چرمهین
- تعداد بازدید از این مطلب :
33