در مسائل حیاتی، مسئولیت دادن به خداوند؛ یعنی سلب مسئولیت از خویشتن است. همه موجودات که خلق شدهاند، چه در زمین و چه در سما، هر کدام وظیفه و نقشی بر عهده دارند. هر عضوی بخواهد از مسئولیت خودش شانه خالی کند، دنبال گریزگاه یا همان راه در رو میگردد تا مسئولیت خودش را بهصورت حقبهجانب به خداوند واگذار نماید.
میگوید: تو پروردگار ما هستی، تو توانا هستی، مشکل من را حل کن. هیچگاه فکر نمیکند که خداوند، حق را بر همه موجودات تمام کرده است. آب، خاک، غذا، جسم و... که در اختیار داریم، همه را خدا به انسان داده است. خداوند انسان را خلیفه خود بر روی زمین خوانده است. انسان در زمین حکومت میکند.
آیا درختان، میوههایشان را خودشان میخورند؟ یا رودها، آبشان را خودشان استفاده میکنند؟ خیر! همه اینها وظیفه و نقشی بر عهده دارند و در خدمت انسان و دیگر مخلوقین هستند. حالا این سؤال را از خودمان بپرسیم؛ این همه خدمات که به انسان ارائه میشود، علتش چیست؟ آیا من در قبال این همه نعمت، وظایفی بر عهده دارم؟
خداوند برای خلق انسان، هزینه سنگینی پرداخت کرده است. هدف از خلق انسان این است که اول مفاهیم را آموزش ببیند، بعد راه درست را از غلط تشخیص بدهد، تا بتواند بنده باشد. بنده بودن؛ به معنی خدمتکردن و راحتی رساندن به دیگران است.
با بندگیکردن است که انسان، به حال خوش و فرمان عقل نزدیک میشود. اگر فکر میکنیم که خداوند باید مثل غول چراغ جادو تمام خواستههای مرا برآورده کند و تاوان اشتباهات مرا بدهد، کاملاً در اشتباه هستیم.
رازونیاز کردن و دعاکردن، باعث قوت قلب میشود. خداوند مسیرها را نشانهگذاری کرده است و نتیجه هر کدام را به ما نشان داده است. نظام دهنده این هستی، نیروی قدرتمندی است که من هر چقدر خودم را به آن نیرو نزدیک کنم، بیشتر از موهبت آن برخوردار خواهم شد. اگر توانایی و موفقیتی کسب کردهام، قطعاً فرمان همان نیرو میباشد. پس شرط اول قبولشدن دعا؛ سعی، تلاش، کوشش و بودن در مسیر درست است.
هرچه دامنه جهل انسان بیشتر باشد، مسئولیتهای خودش را کمتر میپذیرد. انسان دانا میپذیرد که اشتباه کرده است و عذرخواهی میکند و در پی جبران اشتباه خودش تلاش میکند.
خداوند اقیانوس است و انسان قطرهای از آن. تمامی صفات خداوند به میزان کمی، در انسان تعبیه شده است. انسان باید تمام تلاشش را بکند که بتواند آن تواناییها و قدرتها را در خودش کشف و شکوفا کند. بدانیم دستهای آسمانی فقط القای افکار را انجام میدهند و بقیه کارها بر عهده خودمان است.
"وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ الا مَا سَعَىٰ" و اینکه برای انسان، جز آنچه تلاش کرده، هیچ نصیب و بهرهای نیست.
تأثیری که از وادی چهارم دریافت کردم؛ مرز جایگاه خداوند و جایگاه خودم را فهمیدم. این که باید روی اندیشه، وجود و تلاش خودم حساب کنم. متوجه شدم اگر خودم به دنبال حل مشکلاتم باشم و هیچ توقعی از اطرافیانم نداشته باشم، قطعاً مورد حمایت الله و نیروی مافوق قرار خواهم گرفت. اگر به مشکلی برخوردم، نشاندهنده این است که خوب فکر نکرده بودم و عاقبت آن عمل را نسنجیده بودم.
خدا را شکر بابت وجود جناب مهندس که چراغ راه من شدند.
منابع: کتاب عشق وادی چهارم، سیدی وادی چهارم، سیدی علم زندگی
نویسنده: راهنما همسفر رویا (لژیون هشتم)
ویرایش: همسفر نعیمه رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون هشتم) دبیر اول سایت
تنظیم و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زنجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
357