(در مسائل حیاتی به خداوند سپردن؛ یعنی سلب مسئولیت از خویشتن است). در ابتدا اهمیت هر وادی را بیان میکنیم، در وادی اول یاد گرفتیم، چگونه میتوان تفکر کرد و در وادی دوم دانستیم پوچی و ناامیدی یکی از عوامل بازدارنده محسوب میشود. همچنین در وادی سوم یاد گرفتیم که نباید منتظر کمک دیگران باشیم، باید به خود متکی باشیم و دست از تلاش برنداریم؛ اما در وادی چهارم یاد میگیریم که فقط خودمان باید وظایفمان را به طور کامل انجام دهیم و مسئولیتهایمان را به فرد دیگری واگذار نکنیم.
ما در زندگی یکسری مسئولیتهایی داریم که برخی از آنها مسئولیتهای فردی و برخی مسائل اجتماعی هستند. مسئولیتهای فردی مربوط به انجام امور در رابطه با خودمان است و مسئولیتهای اجتماعی در رابطه با دیگران است که هر فرد موظف است، این وظایف را به درستی انجام دهد. یکسری افراد در انجام وظایف خود دقیق و بینقص هستند؛ اما بعضی دیگر از زیر مسئولیتهای خود شانه خالی میکنند و به آنها پایبند نیستند. مسئولیت خود را به گردن دیگران میاندازند و وظایفشان را در کل فراموش میکنند.
شاید بسیاری از انسانها راجع به شانس و توکل کردن میدانند؛ اما به معنای واقعی آن واقف نیستند. توکل کردن به خدا به معنی سلب مسئولیت از خودمان نیست؛ بلکه درخواست راهنمایی و کمک به انتخاب بهترین و مؤثرترین راه برای انجام مسئولیت و گذر از سختیها و مشکلات است. برخی باور دارند که خداوند باید تمام مشکلات و نواقص آنها را حل کند در حالی که خود فرد هیچ تلاشی برای حل آن مشکل نمیکند؛ باید بدانیم که حل این مسائل برعهده ما است نه خداوند؛ زیرا خداوند کار خود را به بهترین شکل انجام میدهد، اختیار و مسئولیت مسائل حیات را به ما سپرده است.
باید بدانیم و پذیرای این باشیم که تنها خودمان کمک حال خودمان هستیم و تا حرکت نکنیم، برکت و کمکهای الهی وجود نخواهد داشت. باید تنبلی را کنار گذاشت و بر نفس خود غلبه کرد و تمام تلاش خود را به کار برد تا به نفس برتر یعنی نفس مطمئنه رسید. باید وظایف و مسئولیتهای خود را با جان و دل بپذیریم؛ آنگاه درخواست کمک و راهنمایی برای انتخاب بهترین راه از قدرت مطلق داشته باشیم تا زمانی که متوجه وظایف خود در قبال خود و دیگران نشویم، کاری پیش نخواهد رفت و در سختی و مشکلات غوطهور خواهیم شد که در اینجا کمک خواستن از قدرت مطلق کاملاً غیرمنطقی است، در واقع زندگی خود را به طرف نابودی کشاندهایم.
برای نجات خود باید به طور کامل به معنای توکل کردن و همینطور خودشناسی پی ببریم. منظور از خودشناسی نگاه دقیق به هسته وجودی یعنی نفس میباشد. راه رسیدن به خداشناسی، خودشناسی است. در ابتدا باید به خودمان نگاهی بیندازیم و به آیات و نشانههای قدرت مطلق در وجودمان با خبر شویم در این روایات تأکید شده است که تا انسان خود را نشناسد نمیتواند، جهانبینی درستی داشته باشد و راه رستگاری و نجات را در زندگی بیابد، همینطور روایاتی داریم که خودشناسی را با ارزشترین شناخت معرفی میکند. از امامعلی (ع) روایت شده است که میفرمایند: «برترین حکمت و سودمندترین شناخت، خودشناسی است».
همچنین احادیثی داریم که خودشناسی را کلید خداشناسی میداند و مشهورترین آنها حدیث شریف از پیامبر است که فرمودند: «آنکه خود را بشناسد، پروردگارش را نیز میشناسد».
برای شناخت قدرت مطلق باید خود را بشناسیم و هسته وجودی انسان را بشکافیم. هسته وجودی نفس انسان است که انسان را تعیین موجودیت میکند و بر مبنای خواستههای انسان در درجات مختلف قرار میگیرد. نفس انسان وابسته به دانایی و اطلاعاتی است که کسب میکند. اگر به طرف ضد ارزشها برود، نفس اماره را پیش گرفته است و زندگی حیوانی را بر زندگی انسانی و سعادت اخروی ترجیح داده است، در این حالت انسان تفکر نمیکند و زندگی را همانند حیوانات برای برآوردن نیازها و غرایز اولیه میداند. این افراد در مرتبه پایین قرار دارند و در انجام امور و وظایفشان از عقل و منطق استفاده نمیکنند؛ اما نفس لوامه ضدارزشها را کنار میزند و فرد را دچار عذاب وجدان میکند.
من از این وادی نتیجه میگیرم که باید مسئولیتهایمان را خود به عهده بگیریم و از عقل و منطق خود برای حل درست آنها استفاده کنیم و انتظار نیروی غیب و شانس نداشته باشیم، پس همیشه این جمله را با خود زمزمه کنیم؛
(از ما حرکت و از خدا برکت.)
نویسنده: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر ابتهال رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر ثریا (لژیون نهم)
ویراستار: همسفر زهرا نگهبان سایت
ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر رضوانه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
161