دستور جلسه: وادی چهارم (در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن، یعنی سلب مسئولیت از خویشتن)
سرآغاز وادی چهاردهم به ما میگوید که مسئولیت دادن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویش. از آنجایی که در وادی اول ما یاد گرفتیم که تفکر کنیم الان باید همان آموختهها را با تفکر در تیتر وادی چهارم تمرین کنیم. خود این تیتر گویای آموزههای درونی وادی است. مسئولیت دادن که اول باید مسئولیت را برای خودمان باز کنیم، مسئولیت یعنی چه؛ یعنی اینکه کاری یا چیزی که در میان آن از ما سوال میشود؛ یعنی اینکه من در حدی بودم یا شدم یا قبول کردم که مسئولیت کاری را بپذیرم؛ مثلاً من بنده خدا هستم یا فرزند یا معلم هستم و هر جایگاه دیگری به هر حال در هر موقعیتی در مقابل افراد دیگر یک مسئولیتی دارم. حال اگر در آن موقعیت مسئولیت خودم را نتوانم انجام دهم و یا نخواهم یا بترسم و از زیر آن شانه خالی کنم و به خدا بسپارم و به اسم اینکه من توکل دارم یا خدا را قبول دارم همهچیز را به خدا بسپارم این یعنی فرار از مسئولیت و راحتطلبی؛ یعنی همان سلب مسئولیت از خویش در صورتی که مسئولیت ما و کار ما را هیچکس جز ما انجام نمیدهد.
ما تنها میتوانیم از خداوند برای القای افکار یا نشان دادن راه درست کمک بخواهیم. همانطور که مهندس حسین دژاکام، هم فرمودند و مثال خیلی خوبی آوردند ما نمیتوانیم بگوییم معلمی که تکلیف به دانشآموز میدهد خودش هم آن تکلیف را انجام دهد. زمانی که ما تفکر کردیم که باید ابتدا مسئولیت هر کار حتی کارهای کوچک را هم که داریم درست انجام دهیم تا هم انرژی بگیریم و هم برای انجام کارها و مسئولیتهای بزرگتر قوی شویم؛ پس مسئولیت دادن به خداوند نشان از ایمان و توکل ما نیست بلکه نشان از بیکفایتی و بیتفکری و در ادامه سلب مسئولیت از خویش و بیمسئولیتی ما دارد و باعث میشود دیگر قابل اعتماد نباشیم که کاری به ما سپرده شود و این آغاز ماندن در مسیر خود و تبدیل شدن به مرداب است.
من از این وادی برای حرکت الهام میگیرم و چون در گذشته بیشتر مشغول دعا و کمک خواستن از خدا بودم این وادی برایم خیلی کمککننده است که باید حرکت کنم حتی الان خداوند را بیشتر دوست دارم؛ زیرا فهمیدم که اگر به خواستهها و آرزوهایم نرسیدم قبلاً دلیل آن بیحرکتی خودم و بیمسئولیت بودنم بوده است و دیگر خدا و کائنات را مقصر نمیدانم. خداوند این همه وسیله و امکانات برای من قرار داده و انجام کارها با خودم است و این را هم متوجه شدم که اگر من حرکت کنم و به طرف ارزشها بروم و از ضدارزشها دوری کنم، القائات و الهامات از طرف خداوند بیشتر میشوند و مسئولیتها دو طرفه است؛ القائات و الهامات با او و تفکر و تحرک با من. حتی اگر در مسیر حرکت هزاران خطر وجود داشته باشد اما باز من نباید مسئولیت راه و مسیر خود را به هیچکس حتی خداوند نباید بسپارم.
نویسنده: همسفر فردوس رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر سوزان رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوم)
ویراستار و ارسال: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر سعیده (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بروجن
- تعداد بازدید از این مطلب :
78