پنجمین جلسه از دوره دهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی کریمان به استادی همسفر خانم فاطمه، نگهبانی همسفر عارفه و دبیری همسفر صالحه با دستور جلسه«کتاب عبور از منطقه۶٠ درجه زیر صفر» روز دوشنبه ۲۶ خرداد ماه ساعت ۱۶:٠٠ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
ابتدا مراتب قدردانی خودم را از بنیان کنگره۶۰ و همه خدمتگزارانی که در این سیستم خدمت میکنند ابراز میکنم. از جناب مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر میکنم از خدمتگزاران این شعبه مرزبانان قسمت مسافران و همسفران، از راهنمای مسافرم جناب آقا علیرضا، از مرزبانان قسمت همسفران خانم سمیه، از خانم مهدیه عزیز ایجنت قبلی راهنمای خودم و ایجنت محترم خانم محیا تشکر میکنم که اجازه دادند من این جایگاه را تجربه کنم. از مسافرم تشکر میکنم که در این راه و در این مسیر همراه من و همدل من بودند و همیشه دعاگوی ایشان بوده و انشاالله همیشه دعاگوی همه این عزیزان خواهم بود. از نگهبان جلسه متشکرم که استادی جلسه را به من دادند.
اولین مرتبه ای است که من این جایگاه را تجربه می کنم. انشاالله بتوانم با مشارکت دوستان حق مطلب را ادا کنم. همینطور که ما میدانیم همه آموزشهایی که در کنگره۶٠ صورت میگیرد بر اساس نوشتهها و سیدیهایی است که توسط جناب آقای مهندس و فرزندشان استاد امین منتشر میشود.
جناب مهندس چندین جلد کتاب دارند که چاپ کردند، یکی از آنها کتاب چهارده مقاله یا چهارده وادی است که در مورد شناخت انسان و قوانین حاکم بر هستی و روش خوب زندگی کردن. کتاب چهارده مقاله دارند، که در مورد شناخت خود مواد است مقاله و سخنرانیهایی است که ایشان به رشته تحریر درآوردهاند. کتاب ادموند و هلیا را دارند که یکی از بهترین رمانهایی است که من خواندهام.
کتاب دیگر ایشان به نام عبور از منطقه۶٠ درجه زیر صفر که میتوان گفت جامعترین و کاملترین کتاب ایشان است که مطالب آن کتاب نوشتههای ایشان در برگرفته است. همه دوستان با آن آشنایی دارند. من هم در این جایگاه مطالبی را خدمت شما عرض میکنم و بهخاطر اهمیتی که این کتاب داشته جناب مهندس یک دستور جلسات در هفته به این کتاب اختصاص دادهاند. جناب آقای مهندس دژاکام شخصی بودند که ۱۷ سال اعتیاد داشتند و بعد از ۱۷ سال اعتیاد با الهامی که از ماه رمضان گرفتند به مصرف موادشان یک نظم و ترتیبی دادند و با کمکردن مصرفشان به تدریج توانستند متد ترک تدریجی درمان تدریجی را ابداع کنند و به ایشان الهام شود و اتفاقاتی که روزانه برای ایشان میافتاد یادداشتهایی داشتند که ایشان از بهمن ماه سال ۱۳۷۵ این عمل را شروع کردند و توانستند بعد از یازده ماه در بهمن ماه ۱۳۷۶ سفرشان تمام شود و از بند مصرف مواد خلاص شوند.
بعد از اتمام این سفرشان یادداشتهای روزانه و لحظهای که از وضعیت و شرح حال داشتند را به رشته تحریر در آوردند و یک برنامهریزی به آنها دادند و آنها را نوشتن و لابلای این سفرشان یک جلساتی را با یک سری اساتید داشتند و ما بین مطالب آنها را آوردهاند. اگر در مورد خود کتاب بخواهیم بگوییم ، این کتاب هم مناسب یک فردی که مصرف کننده است و هم مناسب خانواده آن مصرف کننده است، هم پزشک هم محقق که بخواهد در این زمینه تحقیقی انجام بدهد و نقطههای کوری که در مسئله اعتیاد است توی این کتاب به زبان ساده و روان توضیح داده شده که برای همه قابل استفاده است. کتاب چاپ هفتاد و یکم آن است و در هر تیراژ ده هزار تا چاپ میشود و به زبان انگلیسی و فرانسوی ترجمه شده است و هم اکنون در حال ترجمه به زبان عربی است.
کتاب هم متن دارد و هم تصویر دارد. عنوان کتاب که عبور از منطقه۶٠ درجه زیر صفر است، به این دلیل این عنوان انتخاب شده است که شخصی که مصرف کننده اعتیاد است در تاریکی که فرو رفته، آن تاریکی را میتوان به یخزدگی حالا دمای۶٠ درجه زیر صفر تشبیه کرد؛ یعنی شخصی که تمام احساسات او بیحس شده و هیچ درکی از اطراف خود ندارد، تشبیه شده به شخصی که سرمای ۶٠ درجه زیر صفر است و حالا میخواهد از این مرحله عبور کند و سفر کند و مراحلی را طی کند تا به مرحله آخرش برسد. کتاب هم متن و هم تصویر دارد، هر تصویرش یک تفسیر مفصلی دارد، مثلاً بعنوان نمونه تصویر روی جلد کتاب ، نام الله در بالا است، یک کویری است که یک طرف آن جنگل و سبزهزار است، این تمثیل شده طبق گفته آقای مهندس به درون خود انسان؛ یعنی درون خود انسان میتواند یک تشبیه به شورهزار باشد که هیچی ندارد و هیچ ثمری ندارد و هیچ فایده ای ندارد هیچ حس و درکی ندارد.
هم میتواند درون یک شخص تغییر داده بشود به یک فردی آباد و سرسبز که مثمر ثمر باشد همین جور تا الی آخر تا پایان این مسیر. داخل کتاب هم روش درمان است و هم مسیر کامل توضیح داده میشود؛ یعنی برای هر قسمت از مسیر یک تصویر در این کتاب گنجانده شده که خودش نیاز به تفسیر و توجیه زیادی دارد. متن کتاب نیز شامل دو قسمت است: یکی یادداشتهای روزانه جناب مهندس بودهاند لحظههایی که بودند و خودشان تفسیر داشتند مقالههایی که قابل لمس و درک برای همه است و خودشان بیان کردند و گفتند قسمت مادی کتاب است. جلساتی که با اساتیدشان داشتند قسمت معنوی کتاب است و شاید قابل درک برای همه نباشد و با یک بار خواندن ما متوجه مطالب آن نمیشویم و با چند بار خواندن که هر دفعه کتاب را بخوانیم یک مطلبی از آن مطالب که بین مهندس و استاد رد و بدل شده را متوجه میشویم.
برای کسی که میخواهد به درمان کامل برسد مخصوصاً مسافران و همینطور همسفران کتاب۶٠ درجه مثل یک کتاب درسی میماند؛ یعنی اگر بخواهد آن درمانی که تو کنگره مد نظر است به درمانش برسد که همان رسیدن به تعادل است حتماً باید این کتاب را بعنوان یک کتاب درسی نگاه کند و مطالب آن را کاملاً بخواند و درک کند و ذره ذره مطالب را بتواند دریافت کند. اگر از تجربه خودم بخواهم نسبت به کتاب۶٠ درجه بگویم که آشنایی من از کجا شروع شد حدود ۱۲ سال قبل با سرچ کردن درباره روش درمان اعتیاد با اسم کنگره۶۹ آشنا شدم، آن زمان هم در کرمان شعبه نبود، ایمیلی زدم به شعبه آکادمی و راه و کمک خواستم شرایط خود را گفتم و گفتم به کمک احتیاج دارم خیلی زود ایمیل من را پاسخ دادند و گفتند که مسافر شما با این روش درمان میشود و تنها راهی که برای شما است کتاب۶٠ درجه را بگیرید و بخوانید.
با پیگیریهای زیاد توانستم در سال ۱۳۹۲ کتاب را پیدا کنم و بخوانم. وقتی شروع به خواندن کردم قسمت اول آغاز نامه کتاب که سخنان استاد امین است خیلی برای من جذاب و قابل لمس بود؛ یعنی چیزهایی که نوشته بود برای من کاملاً داشت اتفاق میافتاد. و آن را لمس میکردم شاید در آینده خودم میدیدم که مثلاً قرار است این جور اتفاقی بیفتد. متن آغاز نامهاش من را مجذوب کرد و شروع به خواندن کردم. یک قسمتهایی از آن را نفهمیدم و یک قسمتهایی که مربوط به استاد و سردار بود نمیفهمیدم؛ ولی روزنامهوار تمام کتاب را خواندم تا به آخر و دوست داشتم بدانم آخرش چه میشود .کتاب را خواندم، ما هم زمان روشهای دیگری هم برای ترک انجام داده بودیم که همگی با شکست مواجه شده بودند تنها چیزی که به ذهن من رسید گفتم این روش، روش منطقی بهنظر میرسد؛ یعنی اگر روشی برای درمان باشد همین روش میباشد؛ یعنی من باید از همین روش استفاده کنم، وقتی کتاب را خواندم درک کردم چه دارد میگوید و سیستم بدن و بدنی که جایی از آن تخریب شده و شما باید از طریق همین مواد آن تخریب را بهصورت تدریجی درمان کنیم و واقعاً دیدم این روش روش درستی است و من هم آموزش و هیچی هم نداشتم فقط این نتیجه گیری را از کتاب۶٠ درجه خودم به تنهایی فهمیدم.
کرمان که شعبه نبود ،به مسافرم کتاب را دادم، مسافرم در حال و هوای دیگری بود و استقبال نکرد؛ ولی خودم ارتباطم را با سایت کنگره قطع نکردم هرزگاهی سری میزدم و تا بالاخره متوجه شدیم که شعبه در کرمان راه افتاد و به لطف خدا مسافرم توانست و آمد و سفرش را طی کرد .آشنایی من از طریق کنگره با کتاب۶٠ درجه اتفاق افتاد و هزاران بار خدا را شکر میکنم که این اجازه داده شد و ما توانستیم راه را پیدا کنیم و به مسیرمان ادامه بدهیم.

مرزبانان کشیک: مسافر طاهر و همسفر طاهره
تایپیست: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون سردار)
عکاس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سردار)
رابطخبری و ویراستاری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون سردار)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون سردار)
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
63