English Version
This Site Is Available In English

این کتاب کتابیست که همه ما می توانیم با آن همزاد پنداری کنیم

این کتاب کتابیست که همه ما می توانیم با آن همزاد پنداری کنیم

یازدهمین جلسه از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره‌۶۰ نمایندگی رفسنجان با استادی مسافر احسان، نگهبانی مسافر قدرت  و دبیری مسافر علی با دستور جلسه « کتاب عبور از منطقه شصت درجه » روز یکشنبه ۲۵ خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

تشکر می کنم از جناب آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان و از راهنمای بزرگوارم آقا محسن که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم. دستور جلسه این هفته کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر است. کتاب ۶۰ درجه یک کتاب مرجع است و مهمترین کتاب و مرجعی که ما در کنگره ۶۰ می شناسیم این کتاب است. به این دلیل که روش DST از دل این کتاب به ما معرفی شد یعنی سفر آقای مهندس شروعش با نوشتن این کتاب بود. زمانی که آقای مهندس سفرشان را شروع می کنند تصمیم می گیرند که نوشتن این کتاب را شروع کنند ؛ نوشتن تمام لحظات و حال و احوال آقای مهندس در بیست و هفت سال پیش در این کتاب بدون سانسور نوشته شده و برای خود من خیلی جالب است که ۲۷ سال پیش چگونه این موضوعات مطرح شده و در ذهن آقای مهندس بوده و به کتاب تبدیل شده و امروز که من آن را میخوانم برایم اینقدر تازگی دارد و اینقدر جدید هستند و دلیلش هم چیزی نیست جز اینکه حقیقت است، چیزی که حقیقت است هیچ وقت کهنه نمی‌شود. این کتاب کتابیست که همه ما می‌توانیم با آن همزادپنداری کنیم.


این کتاب نه تنها یک کتاب جامع بلکه کتاب مرجعی است برای استفاده همه افراد؛ که مطالعه آن برای همه واجب است. خود آقای مهندس میگویند که من هنوز وقتی این کتاب را میخوانم باز‌ یک مطلبی برای خودم تازگی دارد.

موضوع بعدی که در کتاب هست تصاویر این کتاب است که این تصاویر شرح حال من از اولی که سفر می کنم تا زمانی که میخواهم رها بشوم دقیقا تمثیل انسانی است که واقعا در یک کوهستان پر از برف و سرما گیر کرده چون اعتیاد عین بی حسی است، انگار  که شما در سرما گیر کردی و مجبوری بی حس باشی بی حرکت باشی و هیچ تعادلی نداری. وقتی که به رهایی می رسید خودتان را توی باغ پر از گل و بلبل می بینید تصویر روی جلد کتاب ۶۰ درجه هم دقیقا ترکیب این دوتا موضوع هست.

 

من خودم فکر می کنم نه ماه سفر بودم پرش پای زیادی داشتم و مقدار دارویم هشت دهم بود. پیش خودم می گفتم من از پله چهار و نیم رسیدم به هشت دهم یک مرتبه پرش پا نداشتم. آقا محسن چند تا راهکار به من دادند و باز خوب نشدم. رفتم کتاب ۶۰ درجه را دیدم و متوجه شدم این دقیقا حس و حال آقای مهندس بود یعنی خیلی امید بهم داد که وقتی آقای مهندس این حس و حال را داشتند باعث شد که من خیلی راحتتر این موضوع را بپذیرم و باهاش کنار بیایم.
این کتاب یک الگویی است که الان آقای مهندس جایگاهش کجاست، ولی بیست و هفت سال پیش اینجوری نبود اصلا شاید خودشان هم باور نمی کردند که این اتفاق بیفتد، با مطالعه این کتاب به آن نتیجه برسیم به آن درک برسیم که میتوانیم این کار را انجام بدهیم و تمام مشکلاتی که سر راهمان است چه مالی چه جسمی را پشت سر بگذاریم.
امیدوارم که بتوانیم از‌ این کتاب آنگونه که شایسته است استفاده کنیم.
ممنون که به صحبت‌های‌ من توجه کردید.

 

عکس :مسافر سعید 

تایپ:مسافر  علی

ویراستار:راهنمای DST مسافر محمد 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .