پرسش و پاسخ این هفته از لژیون هشتم، لژیون خانم سولماز، توسط همسفر فاطمه، با سؤالی از سی دی سبزهها تهیه شد.
برداشت خود را از این پیام برای ما بگوئید.
من میرویانم؛ آنقدر که زمین و آسمان را شب و ظلمت فراگیرد و تو در میان سبزهها نور را بیاب.
همسفر سولماز:
خداوند هستی نعمتهایی را برای ما آفریده و در اختیارمان گذاشته مثل زمین و آسمان و در آن اضداد، ارزش و ضد ارزشها، هم خوب و هم بد، هم مشکلات و هم آرامش و ... همهٔ اینها درهمتنیده شده و ما نباید انتظار داشته باشیم همیشه حالمان خوب باشد و هیچکس این تضمین را به ما نداده که قرار است با آرامش زندگی کنیم.
ما باید از میان تمام چیزهایی که در هستی و کائنات روئیده و وجود دارد نور را پیدا کنیم. درست است، ضد ارزشها وجود دارد اما تو خوبیها را انتخاب کن.
همیشه در مسیر ما حتی در ته ظلمت و جادهٔ تاریک یک کورسویی وجود دارد و ما میتوانیم آن را دنبال کنیم تابه منبع اصلی برسیم. از میان سبزهها نور را بیاب اشاره به امید دارد که در دل همه ماست و سبزهها به سمت نور و بهسوی بالا همیشه درحرکت هستند. پس رعایت قوانین باعث میشود که ما به نور برسیم.
همسفر فاطمه: خداوند خالق این جهان است و وقتی فکر میکنی میگوییم چرا؟! خداوند میتوانست فقط خوبیها را خلق کند و هستی مملو از صلح و دوستی و محبت باشد و زشتی دیگر جایی نداشته باشد ولی این سؤال از یک دید سطحی سرچشمه میگیرد و وقتی من در کنگره دانشم نسبت به آفریدگارم بیشتر شد دانستم که هیچیک از مخلوقین و آفریدههای خداوند بدون علت نیست، وقتی در زندگی مشکل و موانع وجود نداشته باشد علاوه بر روزمرگی و کسلکننده شدن زندگی انسان رشدی هم نمیکند.
این حکمت خلقت هست که باید خوب و بد، زشت و زیبا، تاریکی و روشنایی در کنار هم باشد تا هر یک معنای خود را داشته باشند و جهان بر مبنای قطب مثبت در قطب منفی است و در درگیری مثبت و منفی است که زندگی شکل میگیرد.
به این دلیل خداوند اختیار و در کنار آن نیروی عقل را به ما انسانها عطا کرد تا بتوانیم راه را از بیراهه تشخیص بدهیم و انسان ازلحاظ عقلی باید بهجایی برسد که بداند از چه چیزی استفاده کند و یا استفاده نکند و ما باید در هر نقطهای از تاریکی که قرار داریم در آن نور و خوبی را پیدا کنیم و از طریق آن بتوانیم به سرچشمه نور برسیم. در زندگی من، این روزنه نور کنگره ۶۰ بود که بهوسیلهٔ آن میتوانم رشد کنم و به اهدافم برسم.
همسفر نورسته: در دانایی و تفکر انسان، باید حسش هم دخیل باشد. وقتی خداوند شب و ظلمت و تاریکی را آفرید بعدازآن نور و روشنایی را قرارداد. وقتی انسان در قعر تاریکیها و ظلمت قرار گرفت هیچوقت نباید ناامید شود و احساس شکست کند یعنی در هر ظلمت و تاریکی یک روزنهٔ نور وجود دارد که با دانایی و تفکر و اندیشه میتوان آن روزنه نور را به شعله تابان تبدیل کرد.
انسان باتجربهٔ تاریکی میتواند بهاشتباه خود پی ببرد و قدردان روشنایی که نصیب شده باشد و اگر ظلمت نبود نور هیچ معنایی نداشت.
همسفر فرزانه: آقای بهشتی در برنامه سمت خدا فرمودند: که شیطان میدانی با چه کسانی بیشتر کار دارد. با آنکسانی که بیشتر میگویند خدا خوب است، خدا بهترین است، خداوند میگوید من باید ببینم این در شرایط سختی هم، مانند لحظاتی که اوضاع بر وفق مرادش هم هست آیا از این حرفها میزند؟
میآید تا حال شخص را بگیرد، حالا در این حالگیری کسی برنده است که بتواند باقدرت عقلش و با تفکر درست از این سختیها عبور کند و یک پله به خدا نزدیکتر بشود، نه اینکه تا مشکلی پیدا کرد شروع کند به گریه و زاری، شکوه و شکایت که چرا اینطور شد، آنطور شد.
این جمله هم این پیام را به ما میدهد که زندگی، هم راحتی و خوشی دارد، هم سختی. اینها مکمل یکدیگرند. انسان تا تاریکیها را نبیند به عظمت روشناییها پی نمیبرد و ما تنها با نیروی عقل و قدرت تفکر خودمان میتوانیم این مشکلات را به بهترین شکل پشت سر بگزاریم و یک پله به خودمان و خدا نزدیکتر بشویم.
مشارکت لژیون هشتم (همسفر سولماز)
تهیه و تایپ: همسفر فاطمه
تنظیم: همسفر مینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
3448