مشارکت مکتوب همسفران لژیون سردار:
همسفر زهرا:
همه ما، حتی برای یکبار هم که شده، این کتاب را خواندهایم؛ این کتاب توسط آقای مهندس نوشته شده و ایشان در آن، از تجربیات خود در زمینه کاهش مصرف مواد مخدر صحبت کردهاند.
در این کتاب توضیح داده شده که اعتیاد چیست؛ یعنی جایگزینی مواد مخدر خارجی بهجای مواد شبهافیونی طبیعی بدن؛ بهعبارت دیگر، سیستم بیوشیمی مغز به مواد مخدر بیرونی وابسته میشود.
اعتیاد به سرما و یخبندان تشبیه شده تا ما بهتر آن را درک کنیم؛ اولین تصویر کتاب، حرکت یک ماشین در مسیر لغزنده را نشان میدهد؛ حرکتی که باید با دقت انجام شود تا فرد به رهایی برسد؛ این مسیر، به یازده ماه زمان نیاز دارد.
تصویر درخت موریانه خورده، تمثیلی از یک مصرفکننده است؛ غرش رعد و اجساد در بیابان، نشان میدهند که مصرفکننده چه بلایی به سر خودش آورده است.
تصویر عقاب، نماد آن مرحلهای است که فرد به دانش و آگاهی بالایی رسیده و میتواند رها شود.
کتاب ۶۰ درجه زیر صفر فقط برای درمان اعتیاد نیست، بلکه راهنمایی برای حل بسیاری از مشکلات زندگی است؛ این کتاب هیچگاه کهنه نمیشود، فقط باید به آنچه گفته میشود عمل کنیم؛ به امید آن روز.
همسفر لیلا:
کتاب عبور از منطقهی ۶۰ درجه زیر صفر، سخنیست که از دل برآمده و بر دل نیز مینشیند؛ در این کتاب از سه فاکتور مهم آموزشی، یعنی متن، تصویر و موسیقی استفاده شده است.
این کتاب شامل ۱۴ تصویر است که مسیر سفر از مصرف مواد مخدر تا قطع مصرف را به تصویر میکشد؛ عبور از منطقه “۶۰ درجه زیر صفر" تمثیلی از سختیهای این مسیر است.
تصاویر کتاب، با بهرهگیری از تمثیلهایی مانند درخت پوسیده، عبور از یخبندان و نبرد درونی، موضوع سفر و درمان اعتیاد را بهخوبی بررسی میکنند.
تجربیات ارزشمند جناب آقای مهندس در این کتاب منتشر شده است؛ تجربیاتی که بسیاری از نقاط کور درمان اعتیاد را روشن کردهاند و روند ابداع روش نوین درمان اعتیاد را به نگارش درآوردهاند.
این کتاب به زبانهای انگلیسی و فرانسوی نیز ترجمه شده و با بیانی ساده و درعینحال علمی، تمام ابعاد مسئله اعتیاد و مصرفکننده را مانند جسم، روان و جهانبینی مورد بررسی قرار داده است.
سبک نگارش کتاب به گونهایست که مطالعه آن در توان و حوصله تمام اقشار جامعه قرار دارد.
همسفر الهام:
برداشت من از کتاب ۶۰ درجه زیر صفر این بود که جناب آقای مهندس، تمثیلی بسیار زیبا و معنادار را برای توصیف جسم انسان بیان کردهاند.
«عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر» به این معناست که جسم انسان، همانطور که در کنگره ۶۰ آموختهایم، بهطور طبیعی قادر به تولید مواد مخدر درونی یا همان مخدرهای طبیعی است؛ این سیستم بهقدری هوشمند طراحی شده که میداند در چه شرایطی، چه میزان از این مواد را تولید کند و چگونه آنها را در سراسر بدن، توزیع و به دیگر بخشهای بدن ارسال نماید.
اما زمانی که یک فرد شروع به مصرف مواد مخدر بیرونی میکند، بهتدریج سیستم تولید مواد مخدر طبیعی بدن از کار میافتد؛ در چنین شرایطی، چون بدن همچنان به این مواد نیاز دارد، شخص مصرفکننده مجبور میشود نیاز خود را از منابع بیرونی تأمین کند.
در این وضعیت، دیگر ترک مواد بهسادگی ممکن نیست، زیرا علاوه بر وابستگی جسم، روان فرد نیز دچار آسیب شده و با کنار گذاشتن ناگهانی مواد، مشکلات متعددی بروز میکند؛ بنابراین، همانطورکه تخریب جسمی طی زمان و بهتدریج اتفاق افتاده، بازسازی آن نیز نیاز به زمان و برنامهریزی صحیح دارد.
سلولهایی که در اثر مصرف آسیب دیدهاند، باید بهتدریج جایگزین شوند و جسم فرصت بازیابی خود را پیدا کند؛ از سوی دیگر، حس انسان نیز با مصرف مواد دچار اختلال میشود؛ در کنگره یاد گرفتیم که حس، اولین نیروی به کارگیری عقل است.
در کتاب ۶۰ درجه، جناب مهندس تمثیل «یخبندان» را برای نشان دادن بسته بودن حسها بهکار بردهاند؛ ایشان اشاره میکنند که انسان در دمایی کمتر از ۲۵۰ درجه زیر صفر یخ میزند و میمیرد، اما در دمای ۶۰ درجه زیر صفر، بخشی از حسها بسته شده و هنوز قابل بازیابیست.
با آموزش جهانبینی، زمان و صبر میتوان بهتدریج این حسها را، هم با سیم و هم بیسیم احیا کرد و از گذرگاههای سخت که در تصاویر کتاب به زیبایی نشان داده شدهاند، عبور کرد.
همسفر ساهره:
کتاب ۶۰ درجه زیر صفر کتابی بسیار جامع و کامل است که راه و روش درست زندگی را به من، ساهره، آموخت؛ در این کتاب، بسیاری از مشکلات یک مصرفکننده مواد مخدر با زبانی ساده و قابلفهم بیان شدهاند؛ مسائلی که معمولاً کمتر به آنها توجه میکردیم.
برداشت من این بود که تا پیش از مطالعه این کتاب، فقط به ظاهر مسئله نگاه میکردم و هیچگاه به درون بدن انسان و ساز و کارهای آن توجهی نداشتم اما با خواندن این کتاب، بهخوبی تفاوت بین "درمان" و "ترک" را درک کردم.
در کتاب ۶۰ درجه، چهارده تصویر بسیار گویا وجود دارد که بسیاری از مسائل و مفاهیم مهم را از طریق تمثیل و تصویرسازی آموزش میدهد؛ یکی از نکات کلیدی این کتاب، تأکید بر پارامتر زمان است؛ یاد میگیریم که در تمام امور، بهویژه در مسیر درمان و تغییر، باید به زمان احترام بگذاریم.
این کتاب فقط درباره درمان اعتیاد نیست، بلکه روشهای درست زندگی کردن را به ما آموزش میدهد؛ از خودشناسی آغاز میکند و در نهایت، ما را به خداشناسی میرساند.
همسفر نادیا:
تجربهای که من از کتاب ۶۰ درجه زیر صفر دارم، این است که جناب آقای مهندس بهخوبی حال و وضعیت یک مصرفکننده را برای ما توضیح دادهاند.
در این کتاب، بسته شدن حس لامسه در مصرفکننده و تخریبهایی که در بدن او ایجاد میشود، بهزیبایی با تمثیلهایی عمیق بیان شدهاند؛ مانند تشبیه جسم یک مصرفکننده به درختی پوسیده یا تمثیل تخریبهای درونی به شهر عظیمی که ویران شده است.
یکی از بخشهایی که برای من بسیار تأثیرگذار بود، خواب خانم کماندار بود؛ جایی که ماشینی قرمز در جادهای سرد و یخبندان، با حرکتی آرام و ملایم در حال عبور بود؛ این تصویر، به من یاد داد که برای طی کردن مسیر درمان، باید با صبر و آرامش قدم برداشت.
کتاب ۶۰ درجه زیر صفر یکی از مراجع اصلی ما در کنگره ۶۰ است؛ گاهی با خود فکر میکنم، اگر این کتاب، سایر منابع آموزشی و آموزشهای آقای مهندس نبود یا اگر اصلاً کنگرهای وجود نداشت، ما به کجا باید پناه میبردیم؟ چه راهی برای نجات داشتیم؟
ما همه آموزشهایمان را مدیون آقای مهندس دژاکام هستیم و با هیچ کلامی نمیتوانیم شکرگزار این راه و این آموزشها باشیم؛ همچنین از زحمات آقای بیات نیز قدردانی میکنم. امیدوارم بتوانم خدمتگزار خوبی برای کنگره ۶۰ باشم.
همسفر نرگس:
جناب مهندس در کتاب «عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر»، اعتیاد را به سرما تشبیه کردهاند، زیرا مصرفکنندگان مواد مخدر، گرفتار این سرما شدهاند و مانند غولهای یخی دیگر، هیچچیز را بهدرستی درک نمیکنند؛ در وجود آنها نه گرما وجود دارد، نه محبت.
مصرفکنندهای که درگیر اعتیاد است حتی در تصمیمگیریهای ساده روزمره، تحت تأثیر مواد مخدر قرار دارد؛ ارتباطات انسانی، احساسات و واکنشهای او نیز توسط مواد کنترل میشود؛ به همین دلیل، میگوییم که دچار یخزدگی حسی شده است؛ درحالیکه خودش نیز از این موضوع آگاه نیست.
سرما حس و حرکت را از انسان میگیرد؛ به همین دلیل ما در مسیر درمان، سفری را از منطقهای با دمای ۶۰ درجه زیر صفر آغاز میکنیم چون هنوز اندکی گرما، انسانیت و محبت در وجود مصرفکننده باقی مانده است؛ اگر این گرما بهطور کامل از بین رفته بود، سفر ما باید از دمای ۲۷۰ درجه زیر صفر آغاز میشد!
کارها را در بدن انسان، سلولها انجام میدهند و سلولها نیز از طریق الکترونها عمل میکنند؛ اگر الکترونها به خواب رفته باشند، سلولها نیز از کار میافتند؛ بنابراین، اگر بخواهیم از وضعیت یک غول یخی خارج شویم، باید الکترونها را کمکم بیدار کنیم تا وجود ما دوباره از عشق و محبت لبریز شود
تجربه شخصی من از عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر این بود که مسافر من در زمان مصرف، دقیقاً مانند یک غول یخزده بود؛ نه گرمایی داشت، نه محبتی و نه حسی؛ این یخزدگی مانعی بزرگ برای رشد و پیشرفت ما در زندگی شده بود؛ در زمان تصمیمگیری، تعادلی نداشت و اغلب باعث آسیب و شکست میشد؛ در دورههای خماری، اخلاق خوبی نداشت و با حس بستهای با فرزندانمان برخورد میکرد.
اما با ورود به کنگره و دریافت آموزشهای بنیادین، همه چیز بهمرور زمان تغییر کرد؛ مسافر من آرامآرام به تعادل و گرما بازگشت، آموزشها به زندگی ما رنگ و بوی تازهای داد و ما را از سرمای اعتیاد به گرمای محبت و درک رساند.
همسفر حمیده:
در کره زمین، هرچه به ارتفاعات بالاتری برویم، هوا سردتر میشود؛ دلیل آن این است که در ارتفاع بالا، هیچ شیای وجود ندارد تا نور خورشید به آن برخورد کرده و گرما تولید شود؛ برعکس در سطح زمین، نور خورشید با برخورد به کوهها، زمین و اشیاء، گرما تولید میکند.
در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر، اعتیاد به سرما تشبیه شده است؛ زیرا انسان مصرفکننده، مانند کسی است که در سرمای شدید یخ زده باشد و دیگر هیچ حس، گرما یا محبتی در وجودش باقی نمانده است؛ دنیای اعتیاد، دنیایی سرد و یخزده است و برای بیرون آمدن از آن، نیاز به یک راه حل اصولی داریم؛ ما این راه را در کنگره ۶۰ یافتیم.
پیش از آشنایی با کنگره، ما سعی داشتیم مصرفکننده را به یکباره از این سرما بیرون بکشیم؛ مثل کسی که دستش در سرما یخ زده و بهمحض ورود به خانه، آن را روی بخاری قرار میدهد، این شوک حرارتی ممکن است باعث درد شدید و حتی آسیب بیشتر شود؛ بنابراین، برای درمان اعتیاد نیز باید بهآرامی و با صبر عمل کنیم.
تنظیم و ارسال: همسفر سما رهجوی راهنما همسفر مولود (لژیون یازدهم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی اروند آبادان
- تعداد بازدید از این مطلب :
125