جلسه چهارم از دور چهارم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی امیر اراک با استادی راهنما مسافر ابراهیم،نگهبانی مسافر قاسم و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه «آداب و معاشرت،ادب و بی ادبی،تعادل و بی تعادلی» پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ابراهیم هستم یک مسافر
خداوند را شاکرم که در کنگره 60 قرار گرفتم. از راهنمایان خودم تشکر میکنم که در تاریکیها دست مرا گرفتند و صبوری کردند تا به درمان برسم. از آقا رضا لژیون خدمت تشکر میکنم که امروز این جایگاه خدمتی را به من دادند تا خدمت کنم. امروز تولد اولین سال رهایی آقا مجتبی است. رهایی سفر اول با راهنمایی آقای علیرضا و رهایی سفر دومش با لژیون خودم سپری کردند و بهشان تبرک میگویم.
درمورد دستور جلسه امروز که آداب معاشرت ادب و بی ادبی تعادل و بی تعادلی است، در این هفته بچه ها بسیار در مورد صحبت کردند و از نظر من اگر آداب و معاشرت یا ادب و معرفت و احترام را از انسان بگیرند، انسان به بعد حیوانیت دست پیدا میکند. در مورد این دستور جلسه من هر طور این را اجرا کنم باز خوردش به زندگی خودم بر میگردد. افرادی را دیدم که دوست و فامیل همه آنها را آقا خطاب میکردند. یک سری از آنها هم هستند که مقابل خودشان آنها را آقا صدا میکردند ولی پشت سر به اسم کوچک صدا میکردند ولی بودند دو سه نفری که حتا پشت سر شان هم آنها را آقا صدا میکردند و برای من سوال بود که چرا همه او را با لفظ آقا صدا میکردند و بقیه را به اسم کوچک.
.jpeg)
من را به اسم کوچک صدا میکنند خیلی که توجه کردم دیدم این آقا همه را احترام میکرد از کوچک تا بزرگ به همه یکسان احترام میگذاشت.بر عکس این موضوع هم بود که حتا مقابل خودش هم زوری به او آقا میگفتند وقتی توجه کردم دیدم این آقا به افراد احترام نمیگذارد و رفتار و سلام کردنش به سختی است خیلی چیزها را رعایت نمیکرد که قابل احترام نبود.این است که همه جا میگویند سرمایه مرد ادب اوست.
و انسانها خیلی حساس هستند .چون آدم حس است انسانها همه حس هستند. بخواهم بگویم مهمترین اجرای سفر پنهان چی است قبل از اینکه به عقل برسم من میگویم حس است. چون در تمام وادی ها هم میگوید حس شروع به کار گیری قوه عقل است آنقدر این حس مهم است که عقل با تمام عظمتش تحت شعاع حس دارد عمل میکند. ما باید تجربه کنیم با این حس. رفتارمان و منش که داریم چه حسی در طرف مقابل ایجاد میکنیم. حس منفی یا حس مثبت و یک چیز دیگر که بخواهم بگویم این است که حس در آدمهای مصرف کننده به مراتب بیشتر است تا آدم های عادی. علت چیست را نمیدانم شاید مصرف مواد باشد. یکی از مسائل که توی عاشقی مهم است حس است که احساسات ظریف و قوی دارد چون بهتر احترام را میبیند.
مثل رفتاری که ما با یک آدم معمولی داریم و ما پیش خودمان فکر میکنیم که به او بر خورده است ولی بعد از این که از او میپرسیم میفهمیم که اصلاً متوجه نشده است چون منظور ما را برداشت بد نکرده است. ولی یک مصرف کننده به این شکل هستند.
و در آخر مهندس میفرماید سه کلمه است که هر کس یه کدام از این ها را نداشته باشد یک پای کار او میلنگد:
1.لطفا
2.عذرخواهی
3.سپاس گذاری
چون انسان ها همه اشتباه میکنند و موظفند وقتی اشتباه کرد به راحتی منیت خود را زیر پا بگذارد وعذرخواهی کند. از اینکه به صحبتهای بنده کوش کردید بسیار سپاسگزارم.
در ادامه جشن تولد اولین سال رهایی مسافر مجتبی را با شور فراوان جشن گرفتیم.
.jpeg)
آرزوی مسافر مجتبی:
آرزو میکنم تمام خواهران و برادرانی که توی تاریکی هستند به کنگره بیایند.
صحبتهای مسافر مجتبی:
سلام دوستان مجتبی هستم یک مسافر
شاکر و سپاسگزار خداوند هستم که در این جایگاه قرارگرفتم؛ از جناب مهندس تشکر میکنم که این بستر را فراهم نمودهاند تا یک مصرف کننده مثل من اینجا بیاید و به رهایی برسد، همچنین از راهنما ی خودم مسافر علیرضا و مسافر ابراهیم تشکر میکنم.
من ۲۰ سال بود که مصرف کننده مواد بودم و حدود ۵ سال پیش تلاشی کردم که به صورت سقوط آزاد با کمک پدر و مادرم مواد را ترک کردم، مادرم شبها میآمد و پای من را میشست و من با گریه میکردم؛ شش ماه مصرف نکردم اما باز برگشتم به مصرف مواد!
یک روز که به خانه میروم و خیلی ناراحت بودم،برادر خانم من اونجا بود و ناراحتی من را دید و پرسید که چه شده است؟ به او گفتم که پدر و مادرم خیلی برای من زحمت کشیدهاند و من باز شروع کردم به مصرف مواد؛ به من گفت: بیا با هم به یک جایی برویم. من گفتم: ۵ دقیقه می آیم و اگر خوشم نیامد برمیگردم. با هم به شعبه پروین اعتصامی توی احمد آباد رفتیم و ۱ ساعت و نیم توی جلسه نشستم و برادر خانم من ازم پرسید: مگر نمیخواستی ۵ دقیقه بنشینی و بروی؟
.jpeg)
من هم به او گفتم: اینجا همان جاییست که میخواستم و پیدایش کردهام. امیدوار ام که دیگران هم این راه را پیدا کنند و به رهایی برسند.
صحبتهای همسفر سهیلا:
سلام دوستان سهیلا هستم همسفر
در ابتدا از جناب مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که چنین بستری را فراهم کردهاند تا افراد به رهایی برسند و روشنایی را تجربه کنند، همچنین از راهنماهای مسافرم تشکر میکنم که با کمک و راهنماییهایشان باعث شدند تا حال خوب را تجربه کنیم.
تایپ: مسافر محمد
ضبط سخنان استاد: مسافر علی
عکس: مسافر صادق
تنظیم: همسفر یاسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
334