English Version
This Site Is Available In English

کلید درمان؛ معاشرت با انسان‌های دانا

کلید درمان؛ معاشرت با انسان‌های دانا

هفتمین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاه‌های عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی کریمان کرمان به استادی دیده‌بان محترم مسافر اصغر و نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر مرتضی بادستور جلسه «آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی و تعادل و بی‌تعادلی» ۲۲ خرداد ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، اصغر هستم، یک مسافر. خدا را شکر بار دیگر این فرصت فراهم شد تا در کنگره حضور پیدا کنیم و از آموزش‌های کنگره استفاده کنیم.

در ابتدای جلسه لازم می‌دانم گلایه‌ای را مطرح کنم؛ تعداد همسفران در این شعبه بسیار کم است. البته گلایه‌مندی ما از این بابت نیست که اگر همسفری زیاد باشد، کنگره یا دیده‌بان و آقای مهندس سودی می‌برند؛ خیر، موضوع این است که این آموزش‌ها جاری و ارزشمند است و وقتی کسی از آن‌ها محروم می‌شود، ضرر می‌کند.

بسیاری از دستورجلسات سالیانه ما اساساً ارتباط مستقیمی با اعتیاد ندارند؛ در جهان‌بینی، ما به‌دنبال قوانین زندگی هستیم. دعوا با قوانین زندگی فقط مربوط به مواد مخدر نیست. بسیاری از همسفران حاضر نیستند حتی اگر مسافرشان دیگر به کنگره نیامد، خودشان هم ادامه دهند. آیا این به‌خاطر مواد است؟ خیر، بلکه به‌خاطر مشکلاتی است که از جهل و ناآگاهی ما ناشی شده‌است. بنابراین، مسافرانی که همسفرانشان به کنگره نمی‌آیند، در آینده متوجه زیان بزرگی خواهند شد. متوجه می‌شوند که یک نفر آموزش دیده، اما همسفرش آموزش نگرفته و این موضوع باعث بروز مشکلات می‌شود.

دستورجلسه: آداب و معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی. این مباحث به چه درد می‌خورند؟ عرض کردم که ما در جهان‌بینی به‌دنبال قوانین زندگی هستیم، چون خداوند از روز ازل قانونی را وضع کرده و انسان را در زمین آفریده و بر هستی مشرف کرده‌است. هرچه برای نیاز انسان لازم بوده، در هستی آفریده شده‌است تا او استفاده کند؛ اما ما بلد نیستیم و نیاز به آموزش داریم. حتی نوزادی که به دنیا می‌آید، نمی‌داند چگونه شیر بخورد، باید مادر به او آموزش دهد.

باید قوه را به فعل درآوریم. حال، این آموزش‌ها دو جهت دارند؛ اگر با انسان‌های ناآگاه معاشرت کنیم، ادب و ادبیات ما همسو با آن‌ها می‌شود و گمان می‌کنیم اصول همین‌هاست. اما زمانی که نگاه می‌کنیم، می‌بینیم بد بوده‌است. کاری که انجام دادیم، تخریب داشته و دلیل آن، عدم معاشرت با انسان‌های دانا و آگاه بوده‌است. آقای مهندس آمدند و اصول و قواعد زندگی را برای ما روشن کردند و ما را با یک آموزش یکسان آشنا نمودند. این جمعیتی که این‌جا جمع شده‌اند، حاصل تلاش چه کسی است؟ کدام مصرف‌کننده شیشه یا هروئین ساعت ۵ صبح به استخر می‌رود؟!

ببینید چه آموزش‌های صحیحی داده می‌شود. این آموزش‌ها حاصل تجربه‌اند، الکی نیستند. خود آقای مهندس آن‌ها را اجرا کرده و سپس به ما منتقل کرده‌اند. یعنی سلسله‌مراتب تجربه در کنگره ۶۰ طی شده‌است. اگر امروز از آداب معاشرت صحبت می‌شود، بدانید که آقای مهندس قبلاً این را انجام داده‌اند. این آموزش‌ها ابتدا از استاد گرفته شده و سپس رایگان در اختیار ما قرار گرفته‌است.

چرا باید ادب را رعایت کنیم؟ چون حال‌مان خوب می‌شود. چرا باید با انسان‌های دانا معاشرت کنیم؟ چون آن‌ها راه درست را می‌دانند. ما زمانی پای مصرف می‌رفتیم و از کسی که زندگی‌اش نابود شده بود مشورت می‌گرفتیم، غافل از این‌که او چیزی برای خودش نداشت. اما امروز به کنگره ۶۰ آمدیم، با راهنما معاشرت کردیم، مشورت گرفتیم و از او یاد گرفتیم. تفاوت بسیار است که با چه کسی معاشرت کنیم. رعایت ادب و احترام باعث رشد ما می‌شود. این قانون هستی است؛ با احترام و تشکر، بزرگ می‌شویم. سود همه این‌ها به خودمان بازمی‌گردد.

آداب یعنی قوانین و سنت. من با اختیار خودم به کنگره می‌آیم. وقتی می‌گویم آقای راهنمای تازه‌وارد، می‌خواهم درمان شوم، پس باید آداب و قوانین این‌جا را بپذیرم، وگرنه بهره‌ای نمی‌برم. اگر اسلام را انتخاب کرده‌ام، باید نماز بخوانم، روزه بگیرم. اول انتخاب با من است، اما وقتی انتخاب کردم، دیگر باید طبق آن عمل کنم. در هرجایی که می‌رویم؛ ورزش، مسجد و… باید قوانین آن‌جا را رعایت کنیم.

اما در کنگره ۶۰، این موضوع فراتر است، چرا؟ چون کنگره ۶۰ جمعیت احیای انسانی است. آموزش‌هایی که این‌جا داده می‌شود نه فقط برای اکنون، بلکه برای آینده نیز هست. چون این‌جا، آموزش با پرورش همراه است. اگر راهنما می‌گوید ادب را رعایت کن، خودش نیز در کنار شماست؛ هفته‌ای سه جلسه، در استخر، در پارک، در روز جمعه. پیگیر شماست تا به مقصد برسید.

اگر آقای مهندس می‌گویند سی‌دی بنویسید، این فقط برای امروز نیست. نوشتن سی‌دی با نور، صوت و حس انسان درگیر می‌شود و در صور پنهان او اثر می‌گذارد. صور پنهان انسان فانی نیست. آموزش‌ها و آداب کنگره فقط برای حال نیست.

پس ببینید تفاوت این آموزش‌ها با آن‌چه در بیرون است، از زمین تا آسمان است. ما به کنگره نیامده‌ایم فقط برای ترک تریاک. اگر قرار بود فقط جسم درمان شود، همسفران چرا باید می‌آمدند؟ اگر درمان جسم کافی بود، من که درمان شده‌ام، دیگر به چه دلیل باید ادامه دهم؟ چرا کسی یک میلیارد کارت می‌کشد؟ چون می‌داند انسان فنا‌ناپذیر است، ادامه دارد و در ادامه هم نیازمند آموزش است.

آداب کنگره چیست؟ سی‌دی بنویس، به‌موقع بیا، قوانین و حرمت‌ها را رعایت کن. وقتی این قوانین را انجام دهی، می‌توانی با افراد کنگره معاشرت کنی و با راهنما هم‌حس شوی. این موضوع ساده‌ای نیست. من خودم مشاهده کرده‌ام افرادی را که در پارک یا استخر با هم صحبت می‌کنیم، وقتی می‌پرسم سی‌دی نوشته‌ای؟ می‌گوید آقای منصوری، شما علم غیب دارید؟ می‌گویم علم غیب نیست، اما چون تو سی‌دی ننوشته‌ای، هم‌حس نمی‌شویم. حرف من در دلت نمی‌نشیند و حرف تو هم در دل من نمی‌نشیند. وقتی آداب را رعایت نکنی، نمی‌توانی با راهنما ارتباط مؤثر برقرار کنی، و این‌جاست که شیطان وارد می‌شود و تو را به سمت دیگری می‌برد.

پس بار دیگر تأکید می‌کنم؛ قوانین کنگره ۶۰ بسیار دقیق و حساب‌شده است. اگر رعایت نشود، ارتباط برقرار نمی‌شود. چون مجموعه این‌ها است که درمان من را شکل می‌دهد و مرا احیا می‌کند. آداب معاشرت با انسان‌های دانا مثل راهنما، کلید درمان است. ما در نماز دو رکعت داریم که شفع نامیده می‌شود، یعنی جفت. باید با راهنما جفت شد تا از او بهره‌مند شویم.

شما حتی اگر پسر آقای مهندس باشید ولی روش DST را درست انجام ندهید، درمان نخواهید شد. اما اگر انجام دهید، به هرچه می‌خواهید، خواهید رسید. قوانینی را که خودتان انتخاب کرده‌اید، باید اجرا کنید. مطمئن باشید وعده خداوند دروغ نیست. وعده خداوند وابسته به سعی و تلاش ماست.

خداوند می‌فرماید: چه‌بسا انسان‌هایی که صبح تا شب زحمت می‌کشند، نان حلال درمی‌آورند، اما شب، سر سفره همه‌چیز را خراب می‌کنند؛ با چه چیزی؟ با ادبیات بد.

اگر در کنگره معاشرت درست داشته باشید، اما بیرون از کنگره بی‌ادب باشید، فایده‌ای ندارد. این‌طور نیست که من در کنگره لباس سفید بپوشم و بیرون بی‌ادب باشم. ما به کنگره آمده‌ایم تا قوانین زندگی را یاد بگیریم و آن‌ها را زندگی کنیم. زندگی فقط در کنگره نیست؛ در کوچه و خانه هم هست. پس باید این قوانین را درست یاد بگیریم. مطمئن باشید کسی که کنگره‌ای واقعی است، در خانه نیز کنگره‌ای است.

در سفر ممکن است بالا و پایین داشته باشیم، اما اگر استمرار داشته باشد، انسان کنگره‌ای می‌شود. مطمئن باشید آدمی که کنگره آموزش می‌گیرد هیچ‌گاه الفاظ بد در خانه استفاده نمی‌کند.

از آقای مهندس دژاکام که خدا سایه‌اش را همیشه بالای سرمان نگه دارد، که نه تنها به من درمان اعتیاد بلکه زندگی کردن را یاد داد، تشکر می‌کنم. تک‌تک ما چقدر تخریب داشتیم، ولی نگاه کنید چقدر در کنار هم خوب هستیم. این مال آموزش است، این مال رعایت کردن قوانین، ادب و احترام است.

پس خیلی مواظب باشید و سعی کنید از این قوانین استفاده کنید. همه این‌ها در کنگره ۶۰ برای خود ما است. تکرار می‌کنم همسفرانتان را بیاورید. اگر کسی مادر و همسر دارد، بیاورید و از این آموزش‌های رایگان بهره‌مند شوید. این‌ها همه لطف خداوند و آقای مهندس است. قدر آقای مهندس را باید بدانیم.

باید درست آموزش بگیریم و حق مطلب را ادا کنیم و پنهان‌کار نباشیم. از این‌که به صحبت‌های من گوش کردید، بسیار ممنونم.

به افتخار آقای مهندس دست بزنید.

تقدیر از ایجنت دوره‌ی قبل:

مراسم پیمان و اهدای شال ایجنت دوره‌ جدید:

پیام مرزبانی:

پیام گروه مرزبانی دوره سوم کریمان در مراسم اهدای شال آقا سینا و تجلیل از خدمات ارزشمند آقا علیرضا دژاکام توسط نگهبان لژیون مرزبانی مسافر مجید

به نام خالق زیبایی ها
به نام خالق عشق و محبت
و به نام خالق مهندس حسین دژاکام
جناب آقای علیرضا دژاکام، ایجنت شعبه کریمان کرمان:
از اینکه در کنف الطاف خاصه الهی مدت مدیدی را در کثرت خدمت به افراد دردمند و درگیر اعتیاد به انجام وظیفه ای ثمربخش و موثر پرداخته اید و اینک که تقدیر الهی و قوانین مدون کنگره ۶٠ توفیق خدمتگزاری در قسمت دیگری از این نهاد بزرگ مردم نهاد را به جنابعالی ازرانی داشته، بسی شایسته است به پاس تلاش ها و زحمات مستمر شما در راستای توسعه و پیشرفت همه جانبه ی کنگره ۶٠ شعبه کریمان نهایت سپاس و قدردانی همه مسافران و همسفران و خصوصا مرزبانان دروه سوم کریمان را خدمت حضرتعالی و خانواده محترمتان که در این تلاش و به ثمررساندن آن یار و همراه شما بوده اند را ابراز داریم.
ما مسافران و همسفران هیچگاه خاطره ی تلاش های بی وقفه، پیگیری و سخت کوشی شما را در ابعاد مختلف اجرایی و ماموریت های محوله را از یاد نمیبریم و اینک که دور زمان و گردش ایام سلسه وصل را به نطاق فراق میکشد، رسن تسلی بخش خاطر ما مسرور خاطراتی است که در کنار هم بوده ایم و در اندوه و شادی آن، همراه و همگام بوده ایم و شور و شیرین خاطرات و تلاش شما همواره در این شعبه که جای جای آن اثر قدم های پشتکار و همت شما بر آن موج میزند، به یادگار خواهد ماند و این باقیات الصالحات چون چراغی فراروی زندگی آینده و فردای شما خواهد بود که  «بقیه الله خیر لکم»  لطف حق یار و ساقی کوثر یاور شما باشد.
الهی ایام به کام
عزت‌تان مستدام

نگهبان لژیون مرزبانی کریمان، مسافر مجید

عکس: مرزبان خبری مسافر رضا و مسافر یوسف لژیون دوم

تایپ: خدمتگزاران سایت

ویرایش و ارسال: مسافر یوسف لژیون دوم

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .