سلام دوستان سمیرا هستم همسفر
کتاب «عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر» فراتر از روایت سادهای درباره رهایی از اعتیاد میباشد و اثری است که به ماهیت انسان، تخریب و بازسازی آن میپردازد؛ این کتاب با نگاهی عمیق به جسم، روان و جهانبینی، درمان اعتیاد را نه فقط یک روند فیزیکی، بلکه سفری درونی و معنوی معرفی میکند؛ سفری از تاریکی و سرما به سوی روشنایی و تعادل است و از وجوه متمایز این کتاب، توجه همزمان به جسم، روان و جهانبینی در روند درمان میباشد؛ گرچه آسیب جسمانی آشکارتر است اما درمان واقعی زمانی اتفاق میافتد که هر سه پارامتر همزمان مورد توجه قرار گیرند. این نگاه جامع، این اثر را از سایر متون همموضوع جدا میکند.
در میان صفحات کتاب، تصاویری نمادین وجود دارد که مسیر تحول را ملموس میسازد؛ تصویر ابتدایی، ماشین فرسودهای را نشان میدهد که در جادهای یخزده، پیچدرپیچ و خطرناک حرکت میکند؛ جادهای کوهستانی با قندیلهای یخ که سردی و سکوت را بر فضا حاکم کرده است. در تصویر پایانی، اسکیبازانی ماهر در زمینی سفید و وسیع، میان درختان و به صورت پراکنده به پیش میروند؛ این گذر تصویری از انجماد و اضطراب به سوی تعادل و توانمندی است که سیر تحول درونی و بیرونی انسان را به زیبایی نشان میدهد. از ویژگیهای برجسته کتاب، تضاد جذاب در زبان و بیان آن است؛ در بخشهایی که نویسنده سفر اعتیاد و درمان را روایت میکند؛ زبان ساده، روان و قابل فهم است تا خواننده بتواند سیرتحول و دشواریهای مسیر را به خوبی درک کند؛ اما هنگامی که نوبت به بیان آموزههای عرفانی و رابطه عمیق استاد و شاگرد میرسد؛ زبان به شکلی پرمعنا، استعاری و با بار فکری عمیق در میآید که خواننده را به تفکر و تأمل دعوت میکند. این تضاد و ترکیب بیان روشن و زبان غنی، به کتاب عمق ویژهای میبخشد و باعث میشود که هم خواننده از سفر عملی درمان بهرهمند شود و هم با لایههای معنوی و فلسفی آن ارتباط برقرار کند.
آنچه که من دریافتم این است که این کتاب، تنها درباره اعتیاد نیست؛ بلکه داستان جستوجوی نور در دل تاریکی و راهنمایی برای بازگشت به خویشتن است؛ بازگشت به بخشهایی که سالها یخزده و ما را از درون فرسوده کرده است. این اثر صدای کسی است که راه را پیموده و اکنون چراغی روشن در دست دارد تا دیگران نیز مسیر خود را پیدا کنند.
سلام دوستان مرضیه هستم همسفر
کتاب «عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر» سندی بینقص است؛ زیرا لحظههای انسان آشفتهای را به تصویر میکشد که ذرهذره در او تخریب ایجاد شده است؛ سپس به آرامی از آلودگیها پاک و در نهایت با به کارگیری قوه عقل، ایمان، عشق و بر عهده گرفتن مسئولیت زندگی خویش، دوباره متولد میشود. زمانی که واژه معتاد شنیده میشود همه او را آدمی بیاراده، بیعرضه و انگل جامعه میپندارند، از او دوری میکنند و میگویند باید اراده کنی، بخواهی و ترک کنی؛ این جملهای است که بارها خود ما نیز آن را بر زبان آوردهایم؛ اما در این کتاب، جناب آقای مهندس حسین دژاکام به ما یاد دادند که چگونه اعتیاد را درمان کنیم و از ظلمت به طرف روشنایی، از زشتی به زیبایی و از خود به بیکران سفر کنیم. ایشان مدت هفده سال اعتیاد به مصرف حشیش، الکل و تریاک داشتند و بارها برای ترک اقدام کردند تا اینکه در ماه مبارک رمضان به دلیل علاقه به روزه گرفتن و به دنبال آن، تنظیم برنامه مصرف خود، موفق به کشف روشی شدند که برای بسیاری از انسانها راه را نمایان کرد. ایشان تجربیات خود را به صورت مکتوب در کتاب «عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر» به نگارش درآوردند تا ماندگار باشد؛ این کتاب، تنها برای معتادان نیست؛ بلکه برای تکتک انسانهایی است که از خود و خدای خود غافل شدهاند. در این کتاب درمان اعتیاد که برای همگان نامفهوم بود، به رشته تحریر درآمده است.
جناب آقای مهندس حسین دژاکام، قدم بهقدم و لحظهبهلحظه ورود به تاریکیها و خروج از آن را با مثالهایی زیبا برای ما مشخص میکنند؛ گویی که ما نیز با ایشان همسفر هستیم. ایشان وجود انسان را به اتومبیل خرابی تشبیه میکنند که در جادهای کوهستانی و سخت به حرکت در میآید و بر سر دو راهیها قرار میگیرد؛ اما در ادامه تصمیم میگیرد، مسئولیت خود را میپذیرد، حرکت کرده و از جادههای خطرناک عبور میکند. ایشان در طول این مسیر، تفکر میکند و در ذهنش رهایی خود را تصویرسازی کرده و به آرامی مسیر را ادامه میدهد. فرد مصرفکننده در طول این مسیر درختان پوسیدهای را میبیند که چگونه نابود شدهاند و در کنار آنها جوانههایی رشد کردهاند که در او امیدواری و احیاء شدن را القاء میکنند؛ او در این مسیر، بهترین راه را انتخاب میکند، تابش خورشید را میبیند، گذشته را رها میکند و به آینده چشم میدوزد.
جناب آقای مهندس در این کتاب به این نکته اشاره کردند که نباید برای رهایی از ضدارزشها و موادمخدر، تنها جسم خود را از آلودگیها پاک کنیم؛ بلکه باید جهانبینی خود را نیز تغییر دهیم و سفر دوم را آغاز کنیم که مهمتر، سختتر و جادههای آن ناهموارتر از سفر اول است؛ اما اگر خواسته داشته باشیم، سهل و قابل عبور است. ما باید بدانیم که در مسیر درستی پا گذاشتهایم و با امیدواری و کمک دوستان خوب، بالهای خود را بگشاییم و مانند عقاب سفید به حرکت درآییم. ما باید آن آشیانه خراب و پر از موریانه را نابود و آشیانهای نو و محکم در بالاترین جای ممکن بنا کنیم.
سلام دوستان لیلا هستم همسفر
یکی از منابع اصلی کنگره۶۰، کتاب «عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر» به قلم استادی فرهیخته است که خود، سندی بدون نقص میباشد؛ چون از تجربیات ایشان نشأت گرفته و در اینجا جمله، سخنی که از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند، صدق میکند. ایشان در این کتاب، صورت مسئله اعتیاد را برای ما به سادهترین شکل شکافتند که اعتیاد چیست؟ اعتیاد یعنی جایگزینی مواد مخدر بیرونی به جای مواد شبه افیونی بدن و سیستم بیوشیمی مغز است که جسم مصرفکننده به مواد مخدر بیرونی وابسته میشود. در این کتاب اعتیاد به سرما و یخبندان تشبیه شده است تا ما به این درک برسیم که جسم یک مصرفکننده در چه وضعیتی است. اولین تصویر کتاب، حرکت ماشین است که در مسیر لغزنده باید حرکت خود را به آرامی و با صبر انجام دهد تا بتواند به رهایی برسد؛ تمثیل درخت پوسیده و موریانه خورده، جسم یک مصرفکننده است که در وجودش انواع و اقسام بیماریها را دارد و هر چه جلوتر میرود این درخت کوتاهتر میشود و جوانهها از کنارش میروید که تمثیل درمان شدن فرد مصرفکننده است.
غرش رعد و برق و اجساد در بیابان، نشان میدهد که مصرفکننده چه بلایی به سر خود آورده است؛ همچنین تصویر روی جلد کتاب، همان عقاب، یعنی فرد به آن مرحله رسیده که دانش و آگاهی خود را بالا برده است و میتواند رها شود. کتاب «عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر» برای حل اعتیاد نیست؛ بلکه برای همه مشکلات ما است؛ هیچوقت هم کهنه نمیشود و هر بار که خوانده میشود به مطالب جدیدی میرسیم که نه تنها فقط برای اعتیاد، بلکه برای تمامی مشکلات زندگی کارآمد و راهگشا است. در چهارده تصویر این کتاب متوجه میشویم که اندیشههای فرد مصرفکننده به مرور زمان و با تلاش و پشتکاری که از خود نشان میدهد، چقدر تغییر میکند و به کمک خداوند و یاری کنگره، از سرما عبور کرده و به جوانههای سرسبز تبدیل می شود و هیچ ترسی از سرما ندارد و قادر است که در کوههای سر به فلک کشیده و پوشیده از برف اسکیبازی کند. در آخر میگویم خود ما هستیم که انتخاب میکنیم که مرغ رام وجود ما، کرکس یا کفتار و یا عقاب تیز پرواز باشد.
سلام دوستان ملیحه هستم همسفر
بعضی از دستورجلسات، چون مربوط به تجربه شخصی است و شخص تجربیات خود را در مورد آن میگوید؛ اینکه کدام قسمت زندگیشان را متحول کرده است، طور دیگری به دل مینشیند. من در سفر اول، این کتاب را صرفاً برای اینکه بدانم مسافرم در چه مقطعی است، یا چرا این طوری شده، یا قرار است چه اتفاقی بیفتد، خواندم. طبق فرمایش جناب آقای مهندس حسین دژاکام در اول کتاب که این خودآموزی برای درمان اعتیاد، رشد، حیات بهتر و تکامل است و فقط برای مصرفکننده و خانواده او نیست؛ بلکه تمام محققین و مکتشفین از این کتاب در جهت علم اعتیاد و علم زندگی میتوانند استفاده کنند.
این کتاب چهارده تصویر دارد؛ دو تصویر روی جلد کتاب که نشاندهنده بزرگی و عظمت خداوند است و دوازده تصویر داخل کتاب که به سه گروه تقسیمبندی میشوند؛ گروه اول، مسیر حرکت و دشواریهای آن را نشان میدهد. گروه دوم، تصاویر درخت پوسیده هستند که در طول مسیر تغییر کرده و تبدیل به درختان توانمند و استوار شده و به این معنی است که شخص از هرگونه آلودگی و موادمخدر به دور است و گروه سوم، نبرد بین نفس و عقل را نشان میدهد.
تصویر اول نشاندهنده مسیر، راه طولانی و سخت برای درمان اعتیاد میباشد که بهترین و آسانترین راه نیز همین راه است؛ فرد از یک منطقه ۶۰درجه زیر صفر شروع کرده و در این مسیر با نیروهای اهریمنی مبارزه میکند. تصاویر دیگر نیز مرتبط با تصاویر اول هستند که هر کدام امید را به خواننده و مسافر میدهد که در سرمای ۶۰ درجه هم میتوان رشد کرد؛ تصاویر درخت پوسیده، شخص را مصمم به ادامه مسیر میکند و حاکی از بازیابی سیستمهای از بینرفته جسم است.
رابط خبری: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون هجدهم)
ویراستاری: همسفر هاجر رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون یازدهم)
عکس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون بیستم)
ارسال: همسفر پگاه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شیخبهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
306