جلسه چهاردهم از دوره سیزدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی چرمهین، با استادی راهنما مسافر علی، نگهبانی مسافر احمد و دبیری مسافر افشین با دستور جلسات "آداب معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی" و در ادامه جشن اولین سال رهایی مسافر فریدون، پنجشنبه 22 خرداد 1404 ساعت 16 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان علی هستم یک مسافر. امروز دو دستور جلسه داریم؛ دستور جلسه اول آداب معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی و دستور جلسه دوم جشن اولین سال رهایی مسافر فریدون.
مسئله اعتیاد وقتی یک انسان برای بار اول الکل یا مواد مخدر از هر دسته و گونهای استفاده میکند دوران لوکس مواد مخدر طی میشود و نهایتاً شخص وابسته به الکل یا مواد مخدر از هرنوع و دستهای که باشد مبتلا میشود و اینجا یک مصرفکننده به وجود میآید در جهان هستی، مصرفکننده ملزم است که مواد مخدر تهیه کند تا تعادل خیلی نسبی کم داشته باشد.
باید بدانیم که خیلی مرتبط با این دستور جلسه است برای بار اول بار دوم که احساس سرخوشی به هر نفر دست میدهد بابت مصرف مواد مخدر یا الکل اگر کم باشد اگر هم زیاد باشد حالت استفراغ تهوع و بهش دست میدهد به مرور وقتی یک شخص مواد مخدر مصرف کرد آرام آرام تبدیل میشود به یک مصرفکننده در تعریف اعتیاد؛ آمده که بیماری اعتیاد یک جایگزینی مضمن است برا اثر مصرف مواد مخدر یک اتفاق میافتد برای یک انسان یعنی موادمخدر یا افیونی بيرونی جایگزین مواد شبه افیونی یا سیستم ایکس میشوند.
اگر از نظر علمی به این موضوع نگاه کنیم معادل تخریبی که انسان انجام میدهد در جسمش و در شهر وجودیش، این تخریب باعث میشود که شخص از تعادل خارج شود از نظر جسمی و اینجا یک اتفاق میافتد و شخص دچار بینظمی میشود در زندگی آرام آرام از حالت طبیعی زندگی خارج میشود به گونهای زندگی میکند برخلاف دیگران همه بیدارند او خواب است، همه میفروشند او میخرد، همه میخوابند او بیدار میشود این چرخه غیرطبیعی در شخص اتفاق میافتد و بی تعادلی اینجا شروع میشود.

دستور جلساتی که ما در کنگره ۶۰ داریم و متونی که در کنگره ۶۰ در قالب جهانبینی و فنی برای ما ارائه داده شده. همه اینها برای انسان لازم و ضروری است و تدبیر آقای مهندس اینگونه بوده، اگر بخواهیم دستور جلسات را کلی نگاه کنیم مادر تمام دستور جلسات کنگره ۶۰ ما که امروز در کنگره قرار داریم و داریم با هم صحبت میکنیم آداب معاشرت است. اگر این نبود نمیتوانستیم به این راحتی کنار هم باشیم این نکته حائز اهمیت است که ما بدانیم آداب معاشرت را چه اندازه و چه مقداری باید بلد باشیم انجام بدهیم که این کار یک دیپلماسی است.
اما اینکه به کل هستی نگاه میکنیم تمام موجودات از یک خاصیت و یا از یک نعمتی به نام نعمت جوهری یا خاصیت جوهری برخوردارند، مثال در مورد خودکار بزنم این خودکار یک جوهری دارد تا مادامی که جوهر دارد پتانسیل نوشتن را دارد ولی وقتی جوهر خودکار تمام شد دیگر پتانسیلی ندارد و از چرخه نوشتن کنار میرود. اما انسان حرکتش حرکت اختیاری است خداوند به انسان اختیار داده، که مسیر زشت یا زیبا را بپذیرد، تصمیم بگیرد و حرکت کند
اینجا باید به این نکته توجه کنیم که منشا تمام زیباییها برای انسان منشا شادیها است برای انسان، همین دستور جلسه آداب معاشرت، ادب بی ادبی، تعادل بیتعادلی، معاشرت خوب و تعادل داشتن شادی آفرین، منشا خیر، برکت و زیبایی برای انسان است و برعکس آنچه که شر انسان در عشق رقم میخورد از بی ادبی، از نداشتن تعادل، بلد نبودن آداب معاشرت است.
آن چیزی که انسانها را از همدیگر منزجر میکند بلد نبودن آداب معاشرت، بلد نبودن بهداشت فردی، و بلد نبودن اینکه چه نوع رفتار، گفتار، کرداری داشته باشد اگر در کنگره بچهها خیلی خوب مرتب نزدیک به هم مینشینند و از بودن در کنار هم لذت میبرند و انزجار پیدا نمیکنند ربطش مربوط به دستور جلسه این هفته است.

و اما قسمت دوم دستور جلسه؛ تولد آقا فريدون را خدمت آقای مهندس و خانواده محترمشان و خود آقا فریدون و همسفر محترمش تبریک عرض میکنم و همچنین به خانم زهرا همسفر آقا فریدون قبولی در آزمون راهنمایی را تبریک عرض میکنم.
آنچه مورد سازندگی قرار میگیرد نوعی زنده کردن است در تلاش آن باشید که مردهها را زنده کنید. حضرت مسیح، حضرت محمد یک الگو هستند یعنی یک انگشت اشاره هستند برای تکتک انسانها که ما بتوانیم انجام بدهیم. شکستن در خیبر توسط حضرت علی (ع) یا شکافتن دریا با عصا توسط حضرت موسی، اینها یک نشانه هستند برای ما، کسی که اعتیاد خود را درمان میکند کاری بسی، سختتر و مهمتر است.
این پیام را برای این نوشتم تا مسافر فریدون بتواند فاصله که بین آموزشش افتاده را پر کند امتحان بدهد قبول شود و در تلاش باشد که مردهها را زنده کند به جانها جان دهد، از شرایطی که خداوند به بهترین شکل در اختیار ما گذاشته بود که زندگی کنیم ما نتوانستم درست زندگی کنیم.
برای من که اینگونه بود هر روز برای من میآمد کلاس سر لژیون مینشست به من درس میداد یادش بخیر سال ۸۸ و خیلی هم سخت میگرفت. یک راهنما باید زکات رهایش را بدهد برای اینکه به یک انسان سالم تبدیل شوم و ۱۴ سال رشد و نمو کنم بتوانم ۱۴ سال الزاماً خدمت کنم باید راهنمایی میشدم خداوند اگر اولاد میدهد زکات اولاد، تربیت فرزند است هر چیزی که انسان بدست میآورد زکات دارد، رهایی هم زکات دارد. و زکاتش راهنما شدن و جان دادن جانها است. انشالله که فریدون تلاش خودش را بکند تا در آزمون راهنمایی قبول شود چون پتانسیل این کار در وجودش است.

اعلام سفر مسافر فریدون:
سلام دوستان فریدون هستم مسافر، آخرین آنتیایکس مصرفی شیره و قرص، ۱۳ ماه و ۶ روز سفر کردم در لژیون یکم نمایندگی چرمهین با راهنمایی آقای علی کاظمی، با متد DST و داروی OT در ادامه سفر نیکوتین داشتم مدت ۱۲ ماه و ۱۲ روز سفر کردم با راهنمایی آقای سعید چنگانیان رهایی از هر دو بند یک سال ۸ ماه ورزش در کنگره والیبال مسافر،
سخنان مسافر فریدون:
سلام دوستان فریدون هستم یک مسافر، خداوند بزرگ را بسیار شاکر و سپاسگزارم که در این مکان حضور دارم و شادی تکتک شما دوستان را میبینم. از آقای مهندس بسیار تشکر میکنم که این بستر را فراهم نمودند تا افرادی مثل من در این مکان حضور پیدا کنند و به درمان برسند. از راهنمای خود علی آقای کاظمی تشکر میکنم که من را در این مسیر هدایت کردند، همچنین از راهنمای ویلیام آقای سعید چنگانیان بسیار تشکر میکنم که در این مسیر مرا یاری کردند که بهواسطه ایشان به درمان برسم و این امر میتواند یکی از بزرگترین حرکتها در زندگی من باشد که توانستم سیگار خود را به درمان برسانم.
همچنین از همسفر خود که من را در مسیر درمان همراهی کردند، تشکر میکنم و به ایشان تبریک میگویم که توانست در آزمون راهنمایی قبول شود و شال نارنجی را دریافت کند، همچنین از راهنمای همسفرم بسیار تشکر میکنم که همسفر من را در این مسیر آموزش دادند. اگر بخواهم در مورد اعتیاد خود صحبت کنم، میتوانم بگویم که دروازه ورود من به اعتیاد، قلیان بود.
زمانیکه من با اعتیاد آشنا شدم به دنبال مصرف مواد دویدم و به علت نداشتن آگاهی و دانایی به اعتیاد گرفتار شدم و این مسیر را تا جایی ادامه دادم که شرایط برای من بسیار سخت شد و من را سر دو راهی قرار داد که باید از بین خانواده و اعتیاد یکی را انتخاب میکردم و همسفر من بهخاطر این موضوع بسیار رنج میبرد.
من یکسری راهها و مسیرها را برای ترک امتحان کردم؛ اما این مسیرها ناموفق بودند. همچنین همسفر من مدام تحقیق میکرد تا راهی پیدا کند که من را از اعتیاد نجات دهد، تا اینکه از طریق دوستان کنگره۶۰ به ما معرفی شد و تفکر من نسبت به کنگره به این گونه بود که در کنگره۶۰ شربت تریاک میدهند و درمان بسیار ساده انجام میگیرد.
زمانیکه من وارد کنگره شدم یک بیداری و آگاهی دیگری نسبت به این مکان پیدا کردم و فهمیدم که در این مکان چیزی فراتر از درمان اعتیاد وجود دارد که بسیاری از سوالهای بیجواب در ذهن من، جواب آنها در اینجا است و شاید اعتیاد بهانه ورود من به کنگره بوده است. من در کنگره به چیزی رسیدم که رها کردن آن برای من بسیار سخت بود.
من زمانیکه تصمیم به درمان خود گرفتم، راه درمان را به خوبی طی کردم و زمانیکه داروی OT مصرف میکردم و در جمع دوستان انرژی میگرفتم با خود میگفتم که من خوشبختترین آدم دنیا هستم و در این حد حال من بسیار خوب بود. شاید بعضی مواقع نیاز باشد که من خودم را تکانی بدهم، شاید چیزهایی وجود داشته باشد که مانع شود من کمتر بفهمم و آنها را از خود دور کنم تا بهتر بشنوم و بهتر ببینم.
اگر من بتوانم درک صحیحی از درمان در کنگره داشته باشم، قطعاً با نظم بهتری میتوانم این مسیر را طی کنم. زمانیکه یک فرد به درمان میرسد علاوه بر شادی که ما در جمع دوستانه خود داریم، نیروهای الهی از این جشنها شاد میشوند و نیروهای اهریمن نیز شکست میخورند. امیدوارم این جشنها هر هفته پا برجا و مستدام باشند.

سخنان راهنما همسفر کبری:
سلام دوستان کبری هستم راهنما یک همسفر : ابتدا تبریک عرض میکنم خدمت آقای مهندس، خانواده محترم ایشان، راهنمایان گرامی و تمام خدمتگزاران که تلاش میکنند تا یک نفر به درمان برسد. امیدوارم این جشنها و تولدها مستدام باشد و از زیبایی این جشنها لذت ببریم. خدمت مسافر فریدون، همسفر زهرا و همسفر کوچک فریما تبریک عرض میکنم و خداوند را بسیار شاکر و سپاسگزار هستم. خانم زهرا یکی از رهجویانی بودند که در کنگره بسیار صبور بودند، دنبال حاشیه نبودند، فرمانبردار، روشنفکر و همیشه خدمتگزار بودند. انشاءالله بتوانند خدمتگزار و در این راه ثابت قدم باشند.
سخنان همسفر زهرا:
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است، دوستان تنها پیوند محبت ما را بهم متصل نگاه خواهد داشت. سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر؛ خداوند بزرگ را بسیار شاکر و سپاسگزارم که نعمت و علم کنگره در مسیر زندگی من همسفر قرار داده شد آموزش بگیرم و مسافرمن به درمان برسد.
از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر میکنم که علم ناب خود را در اختیار تکتک ما قرار دادند تا حال خوش را تجربه کنیم، شاهد این باشیم که مسافران ما تغییر میکنند و به درمان میرسند. از راهنمای مسافر خود علی آقا بسیار تشکر میکنم که مسافر من بهواسطه این استاد عزیز به درمان رسید و سفر خوبی را انجام دادند.
همانطور که ما در کنگره آموزش میبینیم درمان اعتیاد با درمان سیگار کامل میشود، از راهنمای ویلیام آقا سعید تشکر میکنم که مسافر من بهواسطه دو استاد گرامی سفر DST و نیکوتین خود را به خوبی انجام دادند. خداوند را بسیار شاکر و سپاسگزارم که سعادت این را داشتم در کنگره قرار بگیرم و از راهنمای خود آموزش دریافت کنم، همچنین از راهنمای تازهواردین خانم آذر عزیز تشکر میکنم، قطعا کار یک راهنمای تازهوارد بسیار سخت است تا یک رهجو جذب کنگره شود و هیچموقع لبخند و اولین برخورد خانم آذر عزیز را فراموش نمیکنم که مسیر را برای من هموار ساختند و از ایشان آموزش گرفتم. از مسافر خود تشکر میکنم که راه درمان را در زندگی خود انتخاب کردند و در مسیر کنگره حرکت کردند. سفر در کنگره بسیار برای من لذتبخش بود، بهخاطر اینکه من و مسافرم در کنگره با هم همسفر شدیم و آموزش گرفتیم.
امیدوارم تکتک مسافران و همسفران هر دو بال پروازی برای یکدیگر باشند تا بتوانند سفر لذتبخشی را تجربه کنند.
تایپ : مسافر رضا، مسافر فریدون لژیون یکم
ارسال : مسافر عسگر
- تعداد بازدید از این مطلب :
556